آخرین گفتار ما را حس کنید
برده پای ملتی در قعر چاه
تا نگردیم با خبر زین افتضاح
کردهای چشم همه خیره به ماه
موی خود دادی نشان ، لای کتاب
گفتی از مرگ و ز حوری و بهشت
هر دو پایت را به کفشی کرده و
رنگ دین پاشیدهای بر کار زشت
گفته بودی که شرافت میدهی
بر همه جا و مقام آدمی
رایگان سازی تو پول برق و آب
درب منزل پول نفتمان همی!
گفته بودی ملت مس گونه را
من بسازم چون طلا با دین خود
کس نمیدانست که لذت میبری
چون ز خود بیرون بریزی کین خود
حالیا بگذشته سالی ، سی و اند
زد به صحرا مؤمن از کار تو سر
کی تو پرسیدی خرت از ما به چند ؟
رفته تا جایی که وامانده دگر
گرچه بیداریم و صبح است و همه
هم پشیمانیم و هم بر روی لب
جمله نفرینت کنیم همراه تو
هم چپ و هم راست و هم اصلاح طلب
خواهشی داریم و خواهیم که شما
آخرین گفتار ما را حس کنید
از طلا بودن پشیمان گشته ایم
مرحمت فرموده ما را مس کنید!!
مجید رحیمی ۹ جون ۲۰۱۳ مونیخ
مرحمت فرموده ما را مس کنید !!
آن زمانی که ز چالهای ملیح برده پای ملتی در قعر چاه
تا نگردیم با خبر زین افتضاح
کردهای چشم همه خیره به ماه
موی خود دادی نشان ، لای کتاب
گفتی از مرگ و ز حوری و بهشت
هر دو پایت را به کفشی کرده و
رنگ دین پاشیدهای بر کار زشت
گفته بودی که شرافت میدهی
بر همه جا و مقام آدمی
رایگان سازی تو پول برق و آب
درب منزل پول نفتمان همی!
گفته بودی ملت مس گونه را
من بسازم چون طلا با دین خود
کس نمیدانست که لذت میبری
چون ز خود بیرون بریزی کین خود
حالیا بگذشته سالی ، سی و اند
زد به صحرا مؤمن از کار تو سر
کی تو پرسیدی خرت از ما به چند ؟
رفته تا جایی که وامانده دگر
گرچه بیداریم و صبح است و همه
هم پشیمانیم و هم بر روی لب
جمله نفرینت کنیم همراه تو
هم چپ و هم راست و هم اصلاح طلب
خواهشی داریم و خواهیم که شما
آخرین گفتار ما را حس کنید
از طلا بودن پشیمان گشته ایم
مرحمت فرموده ما را مس کنید!!
مجید رحیمی ۹ جون ۲۰۱۳ مونیخ
No comments:
Post a Comment