Saturday, August 29, 2009


بالاخره سعید مرتضوی
گورش را گم کرد!! و این به اصطلاح دادستانی تهران که دستش به خون بسیاری مثلا زهرا کاظمی آغشته است با حکمی از سوئ آیت الله لاریجانی خانه نشین شد تا به زودی در همان دادگاهی که خود بسیاری از بی‌ گناهان را به مجازات ناحق کشید به حکم قانون به سزایش برسد و یا ثابت کند که بی‌ گناه است ... اما مولوی گوید : گر حکم شود که مست گیرند ... در شهر هر آنکه هست گیرند !... حالا باید دید که این یکی‌ چطور است ! آیا آمده تا حکم حکومتی را اجرا کند یا آنکه کمی‌ با انصاف باشد ! و مقررات قانون اساسی‌ را رعایت بکند ! آیا این توقع بزرگیست که ملت از اینها دارند؟؟


عباس جعفری دولت‌آبادی نام این جدیده در سمت چپ است!!

Thursday, August 27, 2009

ابطحی: بابا چجوری بگم ما ۱۹ میلیون رای آورده بودیم ؟؟!


به این میگویند استقامت ! با تمام فشاری که بر این اسیران گرفتار در دست جمهوری اسلامی است و شکنجه‌های مداوم ۲۴ ساعته ... اما باز شخصی‌ مثل ابطحی می‌‌آید و حرفش را میزند... آفرین بر تو ‌ای آخوند با ذوق و زرنگ ... به گمان من ابطحی بعد از خلاصی از زندان با لباس آخوندی نیز وداع خواهد نمود !

Wednesday, August 26, 2009

عکس‌های وحشتناک از جنایات قمه بدستان آیت الله خامنه‌ای


آقای خامنه ای می گوید عده ای سعی دارند حمله به کوی دانشگاه و موضوع کهریزک را به مساله اصلی تبدیل کنند....این حرف یعنی‌ این جوانان مردند که مردند!! کسی‌ ککش نمیگزد ! میخواستند دنبال آزادی نباشند !! اینها اصلا اهمیتی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی ندارند

دوستان !!! عکس‌ها خیلی‌ دل‌ خراش هستند اگر کسی‌ بیش از حد دچار دگرگونی میشود پیشنهاد می‌کنم به آنها نگاه نکند !! این دو عکس پایینتر به تازگی از بیمارستان سینا توسط یک پزشک بیرون آمده که از ترس تا امروز آنها را نزد خود بایگانی کرده بوده است ! وعکس‌ قبرستان پیش از قبر کردن!!






حقیقتاً آدمی‌ حیران میماند از این توانایی این نظام جمهوری اسلامی در جنایت و درّنده خویی ... حال بگویید چه کسی‌ میتواند مشروعیتی برای این نظام بخرد ؟؟!!

Tuesday, August 25, 2009

بمدت یک هفته عزای عمومی اعلام میکنم


نصرت اله شاهدی از سرداران سابق سپاه پاسداران پس از ارائه نخستین سند مهدی کروبی درمورد تجاوز به زندانیان در زندان ، نامه ای خطاب به ملت ایران منتشر ساخت.به گزارش "یولداش" متن کامل این نامه به شرح زیر است:بسمه تعالیانا الله و انا الیه راجعونسلام دوستان عزیزم و ملت سبز ایراناولین سند هتک حرمت به فرزندان باشرف ایران توسط مجاهد نستوه حضرت آیت الله مهدی کروبی اعلام شد.چه شده است که حوزه های علمیه و مراجع محترم تقلید سکوت کردند؟کجا هستند کفن پوشان ایام دوران اصلاحات که چند هفته یکبار احساس تکلیف میکردند؟کجایند آنهایی که شعار ذوب در ولایت و دفاع از ارزشهایشان گوش فلک را کر کرده است؟خدایا! این چه امتحانی هست که همه را به سنگ محک میزنید؟باشد که یکبار هم که شده مقلد منتظر حوزه های علمیه و مراجع محترم تقلید نباشد، لذا اینجانب بعنوان ذره ای از دریای بیکران ملت باغیرت ایران از روز پنجشنبه مورخه 5/6/88 بمدت یک هفته عزای عمومی اعلام میکنم.الله اکبر الله اکبر الله اکبر(یاحق مددی)تاريخ انتشار : سه شنبه 3 شهریور1388

Monday, August 24, 2009

دیشب مصباح یزدی گفت: اشکالی‌ ندارد اگر به کسی‌ که ولايت را قبول ندارد تجاوز شود! چه دختر باشد و چه پسر !! لازم به یاد آوریست که ایشان خودشان در اوایل انقلاب مخالف ولایت فقیه بودند ! شاید با این حرف میخواهند دردی را که ۳۰ سال پیشتر کشیدند اینگونه جبران نمایند ! اما گمان می‌کنم ایشان باید به عنوان طلبه به اینجور دردها عادت کرده باشند! ننگ ابدی بر این قوم ظالمین باد!!
آخر آن کدام بسیجی‌ و پاسدار با غیرتی‌ ست که از مغز پوسیده و گندابی مثل این شیطان انسان نما دفاع کند و حتی پیرو وی هم باشد! و بر خود نام آدمی‌ بنهد ؟؟؟؟

شهید احمدی نژاد

!!شیخ اصلاحات گرسنه بوده و مغز خود را خورده ! دیوانه شده


در رجانیوز خواندم که دکتر "م" که روانپزشک آقای کروبی است حتی از ماه‌ها قبل از انتخابات به اطرافیان شیخ اصلاحات این مطلب را متذکر میشد که: بابا! این حاجی دیوانه هست !... حتما این آقای دکتر "م" با خودش هم میگفته عجب گیری کردیم تو این کشور که شدیم دکتر یک مشت آدم دیوانه ! و به خودش لعنت می‌فرسته که چرا اصلا روانپزشک شده که مجبور بشه با دیوانه‌ها سر و کار داشته باشه ... و آرزو میکنه که کاش دکتر بچه‌ها شده بودم ! چون اونوقت میتونستم مثل ولایتی هم وزیر خارجه بشم و هم همدم آقای خامنه‌ای ... خوب لابد همین ناراضی بودن ایشان این مطلب رو هم به گوش دشمنان شیخ رسونده که بله ! آهای عالم و آدم بدونید که مریض من بیماره! یعنی‌ دیونست .. یعنی‌ حرف دهن خودش رو نمیفهمه و گنده تر از دهنش حرف میزنه ! برای همین هم اومده و میگه که تو این کشور اسلامی به زندانی ها تجاوز میشه ! الله و اکبر !! این حرف‌ها چیه ؟ تجاوز!؟ اون هم به زندانی ؟؟ اون هم تو زندانهای جمهوری اسلامی ؟؟؟ پناه بر چیزهای نشنیده !!


و حتما این آقای دکتر برای اینکه ثابت کنه که اصلا چنین چیزایی در نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست و اگر هم هست مقصر خود زندانی ها هستند ، شهادت میدهد که: من خودم که قبل از تحصیلاتم در حوزه‌های قم به خاطر همراهی‌ با منافقین مدتی‌ را در زندان بودم و به راه راست هدایت شدم بچشم خودم دیدم که بعضی‌ از این زندانیها که به هیچ صراطی مستقیم نمیشدند و شرور بودند و از حجب زندان بانها سؤ استفاده میکردند بعضیهاشون حتی به زندان بانها التماس میکردند که به ما تجاوز کنید ! مخصوصاً در وقت دوش گرفتن که زندان بان از سر حجب صورتش رو رو به دیوار میکرد ... نمیدونید این زندانیها چه بلایی سر این بیچاره زندان بان می‌‌آوردند.. یکی‌ از این زندانیها که پررو پررو ورداشت و واجبی رو سر کشید .. چی‌ بود اسمش ؟! آهان سعید اسلامی بود مثل اینکه ... خلاصه از اون منافقهای یک بود ... زنش هم مثل اینکه خودش رو تو خونواده ی آقا امام خامنه‌ای جا کرده بود و با همسر آقا میرفت زیارت مکّه ! آی اون مکّه بخوره به کمرت زن ! که جاسوس اسرائیل بودی ! از انگلیسی‌‌ها هم پول میگرفتی با آلمانیها هم رفت و آمد داشتی ....



خلاصه داشتم می‌گفتم که تو زندون این زندانیها چقدر پرو شده بودند... کارشون به جایی‌ رسیده بود که دیگه از تجاوز شدن هم گذشته بود ... بعضیهاشون آدم رو به قمر بنی‌ هاشم قسم میدادند که بیا من رو شکنجه کن !! یه روز از یکیشون پرسیدم آخه واسه چی‌ می‌خوای شکنجه بشی‌ پسر ؟؟؟ گفت می‌خوام برم خارج پناهنده بشم و می‌خوام اونجا اثر شکنجه شدن رو نشونشون بدم تا زودتر پناهندگی بگیرم !! گفتم ای منافق وطنفروش خائن نوکر اسرائیل و آمریکا..! می‌خوای آبروی جمهوری اسلامی رو ببری ؟؟؟...

آخه میدونید من تو زندان مثلا رئیس این زندانیها بودم چون فهمیده بودم که اشتباه کردم و طواف شده بودم آخه کاری هم نکرده بودم... وقتی‌ این جمله رو از این زندونی شنیدم به یکی‌ از برادر‌ها گفتم که این.. پس فطرت چه نقشه‌ای داره... و گفتم که اگر خودش رو هم کشت نه بهش تجاوز بکنید و نه شکنجش بدید ... می‌خواستم داغ به دل‌ بمونه ... خلاصه اینکه من به عنوان یک پزشک روان شناس میگم نه تو زندانهای ایران به کسی‌ تجاوز میشه و نه کسی‌ شکنجه میبینه این حرفا فقط میتونه از دهان آدم دیوانه‌ای مثل بیمار من کروبی بیرون بیاد شما جدیش نگیرید...حرف راست و درست رو از لاریجانی بشنوید نه اون جدیده!!.. اون یکی که رئیس مجلسه همون که گفته بود ایرانیها با اومدن اسلام آدم شدن و قبلش یعنی‌ قبل از اومدن اسلام در ایران همه به همه تجاوز میکردن ... پدر به دختر ... مادر به پسر ... آقا تا این حرف از دهن ایشون بیرون اومد .. یک زندانی پررو ... منافق نوکر آمریکا برگشت به ایشون گفت : شما مسائل خانوادگیتون رو در تاریخ مخلوط نکنید... من چقدر از شنیدن این حرف شرمندهٔ شدم جلوی آقای لاریجانی ! آخه اون هم مریض من بود.. عجب مصیبتی دارم من ! هر چی‌ دیوونه هست مریضه منه !!!

کجا بودم ؟! آهان! داشتم می‌گفتم که حرف درست رو از آقای لاریجانی بشنوید که میگه : اصلا در زندانهای ایران چنین چیزی نیست و بهیچ کس تجاوز نمیشه ... در تائید حرف ایشون باید سخن پرزیدنت کشورمون رو بیارم که در سازمان ملل گفت : ما اصلا در ایران همجنس باز نداریم ! پس در اینصورت نمیتونه به کسی‌ تجاوز بشه!!... ‌ای ملت ایران بشنوید اینها حرف حق رو میگن! به حرف اینها گوش کنید تا عاقبت بخیر بشید ! والسلام !...راستی‌ کسی‌ میداند این دکتر " م " چه کسی‌ است ؟؟ اگر فهمیدید به ما هم اطلاع بدهید .. صواب دارد ! شاید دکتر محمود احمدی نژاد باشد !!

!!شطرنج باز ماهر


آیا آیت الله رفسنجانی‌ در مقابل رهبر لنگ انداخت ؟!

عملکرد هریک از سران نظام جمهوری اسلامی در طول این ۳۰ سال نشان میدهد که این افراد در موقعیت‌های گوناگون چگونه تصویری از خود نمایان میسازند.
آیت الله رفسنجانی‌ فردی شناخته شده برای مردم ایران است، چراکه بارها ایشان تا لبه ی پرتگاه سیاسی کشیده شده ولی‌ هر بار به نوعی نه تنها از مهلکه جسته که در وضعیت بهتری هم قرار گرفته است! اینبار اما بسیاری از ناظران سیاسی معتقد بودند که هیچگونه راه آشتی‌ میان رهبر و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان یعنی‌ آیت الله رفسنجانی‌ باقی‌ نمانده است.
حقیقت این است که بنده نیز به همین عقیده هستم اما با یک تفاوت و آن نوع مبارزه از سوی این آیت الله عمامه سفید است که عمروعاص را درس میدهد و شیطان را عاصی‌ کرده است!

وی شطرنج بازی بسیار ماهر است که از مهره‌های خود به بهترین وجه استفاده مینماید ، حتی مهره‌هایی‌ که اکنون در زندان هستند و یا در لندن در" بی‌ بی‌ سی‌" مشغول به خدمت اند!!.

در طول این سالها دیده ایم که حتی وقتی‌ کسانی‌ از اطرافیان آقای رفسنجانی‌ به زندان میروند پس از آزادی از زندان به موقعیت‌های بهتری دست میابند به عنوان مثل آقای کرباسچی‌ !

اما اینکه این آیت الله بعد از آن نبرد سهمگین با بیت رهبری و دولت احمدی نژاد و آن قهر کردن و نرفتن به مجلس تنفیذ رئیس جمهوری متقلب و پس از آن در مجلسی دیگر حاضر شدن و در سمت راست نفر دوم ایشان قرار گرفتن و بی‌ آنکه با این کتوله ی هیتلری نژاد دست دادن ‌ سلام و علیک کردن و پس از آن گفتن این جمله که باید از رهبری اطاعت کرد ، همگی‌ یک پیام دارد که این آیت الله بی‌ ریش به وقت نیاز دارد! ضمن آنکه ایشان نه راه پس دارد و نه راه پیش ... چراکه اگر رهبر و سپاه وی در این نبرد پیروز شوند که این آقای رفسنجانی‌ باید فاتحه ی سیاست و قدرت را نه تنها برای خود که برای کل خاندان خود بخواند و اگر شانس بیاورد که امولش را مصادره نکنند و او را قربانی حکومت برای پاک شدن ظاهری این نظام از این جنایات ننماید و سپس تمامی‌ اشتباهت را بر گردن وی نیاندازند و سرنوشت پسران صدام حسین را برای فرزندانش رقم نزنند !!

از سوی دگر این آیت الله هفت خط که دستش در طول این ۳۰ سال همواره به جنایت بر ضد این ملت در کار بوده و خونین است ! اگر هم از جنگ با سپاه آیت الله خامنه‌ای پیروز بیرون بیاید ، تازه زمان پاسخ گویی به ملت و جامعه ی جهانی آغاز میگردد که ایشان مسئول بسیاری از جنایات این نظام ضد انسانیست.

آیت الله رفسنجانی‌ در پی یک فرصت بسیار حساس است که در حقیقت میبایست ملت ما این فرصت را به دست بیاورد تا بتواند خود و آیندهٔ این سرزمین را از دست این اوختاپوست‌های دایناسور صفت نجات دهد.

هدف ملت این بود که این دو گروه چنان بجان هم افتاده و یکدیگر را نابود سازند که تا خودشان خودشان را همانند حکومت وحشتناک عثمانی در ترکیه از درون بجوند، و ملت هر دویشان را به زباله دان تاریخ روانه سازد ...
اما هدف رفسنجانی‌ این است که ملت را با بخشی از این نظام درگیر سازد و باز ترفند بد و بدتر را به روح مردم که تا آنزمان بسیار هم ضعیف شده و رمق ندارد تزریق نموده و خود به عنوان رئیس شورای رهبری سکان نظام را به دست گیرد و رهبر را به مشهد برای باغبانی بفرستد.

البته در این مدت که ایشان سکوت اختیار کرده بودند در همین فکر نیز بودند اما با سبک سنگین کردن قوا تشخیص دادند که فعلا زمان آن نیست ! حال چه زمانی‌ زمان آن فرا خواهد رسید .. حتما این آیت الله بی‌ ریش از همه بهتر می‌دانند !
مجید رحیمی- مونیخ ۲۴/۰۸/۲۰۰۹

Sunday, August 23, 2009

بزرگداشت یکصدوسومین سالگرد انقلاب مشروطه





آزادی

این ویدیوکلیپ بر روی جدیدترین و آخرین اثر هنرمند ارزنده میهنمان آقای پیمان سلطانی، رهبر ارکستر ملل ساخته شده است. این هنرمند گرانقدر دو ماه پیش در اعتراض به تقلب رژیم و در پی آن سرکوب و کشتار مردم بیگناه؛ از همکاری با رژیم سرکوبگر و تازی صفت خودداری ورزیده و از اجرای کنسرت انصراف داد

Saturday, August 22, 2009

!! بی‌ ناموس رهبر


!رهبریت بی‌ ناموس

در حقیقت رهبر یک کشور حالا هر کشوری ، مثل پدر اون کشور و سرزمین می‌‌مونه... تو این کشورهای به قول ملاها پر از فساد غربی وقتی‌ کسی‌ به مقام رهبری انتخاب میشه ، اولین حرفی‌ که میزنه اینه که من می‌خوام رهبر تمام ملت باشم و مدافع حقوق همه، حتی کسانی‌ هم که به من رای ندادن ... تازه این آدم با تمام رایی که آورده اگر پا رو کج بذاره و ۲ قرون رو زیر و رو کنه باباش رو در میارند و ۴ سال دیگه نه تنها انتخاب که نمیشه حتی به دادگاه هم کشیده میشه که باید جواب پس بده ...حالا در کشور ما با این رهبر بی‌ ناموس و دولت بی‌ ناموس تر از رهبری با هزار چرب زبونی ملت رو به پای صندوق رای میکشند... یعنی‌ همون ملتی رو که دولت رو ول کرده بود و اصلا نمیخواست باهاش هیچ کاری داشته باشه اینها اینجوری کشوندنش به پای صندوق رای و بهش قول دادند که اگر تو بخوای میتونی سرنوشت خودت رو عوض کنی‌! ملت هم با دودلی بالاخره خودش رو به پای صندوق رای رسوند و رای خودش رو به یکی‌ از کسانی‌ که نظام قبولش کرده بود داد... حالا بی‌ ناموس بودن رهبری رو اینجا میبینیم که پرزیدنت سابق ماحتت به صندلی چسبیده با جرزنی نمیخواست قبول کنه که باید دمش رو بذاره رو کولش و گورش رو گم کنه ... پس وقتی‌ مردم به دنبال رای شون ریختند تو خیابونها ... و قمه به دستان و چاقوکش‌ها که حالا هر کدوم‌هاشون واسه خودشون سرگرد و سرهنگ و تیمسار شدند درست مثل دکترای عوض علی‌ کردان ، ریختند رو سر مردم و حالا نزن و کی‌ بزن ... دنیای پفیوز هم ایستاد و تماشا کرد ... اما رهبری بی‌ ناموس چه کرد؟ به خودش گفت اول میکشیم و زندانی می‌کنیم و گله گله میکشونیمشون به دادگاه‌های عدل اسلامی و میگذاریم بچه‌ها یه کمی‌ حال بکنند بعدش دستور میدیم مثلا زندان کهریزک رو ببندند و یه جای دیگه شبیه همون رو بسازند و پا رو از رو گاز بردارند و هم ملت و هم دنیا ببینند که ما چقدر رعوف هستیم ... بالاخره ما هیتلر که نیستیم ... کشوری داریم پولدار ، دولتی داریم اسلامی و ملتی داریم سر به راه ، دیگه چی‌ میخوایم ؟؟؟ ملت باید قدر این رهبری را بداند به بی‌ ناموسی یا با ناموسی آن هم کارش نباشد... اصلا این غلطها به رعیت نیامده... این گوه‌های زیادی فقط به دهان رهبری می‌‌آید که بخورد!! نه به دهان هر کس دیگه !‌

و ملت در پاسخش گفت : پس بخور تا جونت بالا بیاد ! سید علی‌ گدا ! ولی‌ وقتی‌ داشتی گورت رو گم میکردی اون توله سگت مجتبی رو هم با خودت ببر!

این قصه هنوز ادامه دارد چرا که ملت یک فرد نیست که خسته شود و دست از مبارزه بردارد... همیشه انسانهای جدید در راه هستند و خواسته‌های تازه‌ای دارند که اینگونه نظام‌ها در مقابل‌شان بسیار ناتوان هستند ... رفتن این نظام ۱۰۰۰ در صد است، شک به رفتن اینها نکنیم، با خود اندیشه کنیم که بعد از رفتن اینها دوباره یکی شبیه به اینها سر قدرت نیاید... یه مثل آلمانی‌ میگوید: قدرت انسان را به بیماری و فساد میکشد!!

Thursday, August 20, 2009

!! اعترافات آیت الله خمینی

این سخنرانی‌ هرگز پخش نشد...
اعتراف آیت الله خمینی به یک اشتباه، و آن اینکه ایشان قصد داشتند بیشتر از اینها بکشند! و حالا در آخرین روزهای عمر عذاب وجدان دارند !! و به یاران خود این مهم را تذکر میدهند تا دیگر آنها این اشتباه را مرتکب نشوند!!




Wednesday, August 19, 2009



سناریوی زنده شدن ترانه موسوی!!


برگرفته از کیهان لندن شماره ی ۱۲۷۰-۲۶ اوت۲۰۰۹

حضرت مسیح در مدت طول عمر زمینی‌ خود به چند معجزه دست زده بود، منجمله روی آب دریا راه رفتن و مرده را زنده کردن... جمهوری اسلامی که نظامیست آمده از سوی خدا، مسلما به مراتب از قدرت بیشتری نسبت به مسیح برخوردار است، چرا که اگر مسیح روی آب دریا راه میرفت، جمهوری اسلامی روی قطره‌های خون جوانان جاری بر آسفالت خیابانها راه میرود!
و اگر مسیح مرده را زنده میکرد، جمهوری اسلامی نخست شخص را مورد تجاوز قرار میدهد و سپس جنازه اش را میسوزاند و هنگامی که جنازه ی مثلا ترانه موسوی ۱۹ ساله در بیابانهای قزوین یافت شد و سر و صدای آن به گوش جهانیان رسید ناگهان یک ترانه موسوی از کانادا سر بر می‌‌آورد که تلفنی ! خبر زنده بودن خود را به گوش جهانیان می‌رساند و جالب آنکه اصلا خبری هم از سوزانده شدن خود ندارد و حتی عکس خود را نه در تلوزیون‌ها و روزنامه‌ها و حتی اینترنت هم ندیده است و دوستانش هم تا این مدت هرگز عکس او را ندیده بودند که به وی خبر بدهند که هم به تو تجاوز شده و هم جنازه ات را سوزانده در اطراف قزوین یافته اند !



اما جالبتر از همه اینکه در کل کشور ایران با آن جمعیت هفتاد میلیونی فقط سه نفر با نام ترانه موسوی یافت میشود!!.. که دو نفرشان هم در خارج از کشورند و فقط یک دختر دو ساله با این نام در ایران است! پس خبرنگار سایت تابناک یا هولناک یا بیمناک و وحشتناک که متعلق به آقای رضائی همان کاندیدای شکست خرده و دم فرو بسته ی ریاست جمهوری است که احتمالا بزودی با پست و مقامی جدیدتر وارد بازار مکاره ی سیاست آغشته به جنایت جمهوری اسلامی پلید میشود، به سراغ یکی‌ از این سه خانواده ی ترانه موسوی میرود و با مادر و خواهر ترانه گفتگو می‌کند، جملاتی که از دهان این (ظاهراً) خواهر و مادر ترانه خارج میشود یکی‌ است.(فکر کردیم یک نفر دارد ما را سر کار می‌گذارد ) هیچگونه اضطرابی نه در صورت خواهر و نه مادر ترانه دیده نمیشود و تا صبح روز مصاحبه هم اصلا خبر نداشتند و نمیدانستند که این عکس ترانه موسوی است، شاید هم نمیدانستند که دختر و خواهری به نام ترانه دارند و حالا هم صاحب خواهر و دختر شده اند و هم مسلما صاحب مبلغ قابل توجهی پول!!



ترانه اکنون در ونکوور کانادا است و چند سالی‌ نیز آنجاست و آخرین بار هم حدود یک سال و نیم پیش به ایران آمده است ولی‌ عکسش با مقنعه است! و کسی‌ هم نمیداند که این عکس را خودش فرستاده یا یک سال نیم پیش که آمده به ایران با خود آورده و یا عکس در ایران گرفته شده است !



در همینجا اما اتفاق جالبی‌ از سوی مادر ظاهری ترانه صورت می‌گیرد و وی رو به خبرنگار میگوید: ما از دولت می‌‌خواهیم که این ماجرا‌ را پیگیری نماید تا این چنین اتفاق‌هایی‌ دیگر نیفتاد !!...

و خواهر ترانه توسط تلفن با ترانه که در کانادا است تماس می‌گیرد و ترانه بلافاصله ملتهب میپرسد: چه اتفاقی‌ افتاده؟! خواهرش پاسخ میدهد: هیچی‌ ! اتفاق خاصی‌ نیفتاده ! منتها عکست رو تو چند تا سایت زدند و گفتند که سوختی !! و در همین لحظه خبرنگار میخندد !! و تلفن از طرف کانادا قطع میشود... تو گویی دیگر نمیتوان مجددا تماس گرفت! و خواهر ترانه با افسوس میگوید : قطع شد ! و مادر ترانه به سخن می‌‌آید و میگوید: دیشب من باهاش تماس گرفتم و امروز صبح دخترم، ناراحت نشدم ! اما ممکنه کس دیگه ناراحت بشه و شوکه بشه و قلبش از کار واسته !
سناریو بسیار ضعیف و مصنوعی است که هیچگونه احساس مادر فرزندی و یا خواهری در آن دیده نمیشود، در صورتی که هر مادر دیگری با دیدن عکس فرزندش و شنیدن چنین سرنوشتی هر چند دروغی و ساختگی در باره ی فرزندش بلافاصله گوشی تلفن را برداشته و بی‌ توجه به وقت و بیوقت شماره ی فرزند را گرفته تا با شنیدن صدایش آرامش بگیرد! فیلم را نگاه کنید خودتان بهتر به قضیه پی خواهید برد.



اما برگردیم به روز تنفیذ دکتر احمدی نژاد که یک مورد از افتخارات ایشان در آنروز حمایت از علم شبیه سازی بود که گوسفندی را هم به عنوان نمونه آورده بودند! و من از خود میپرسم آیا اینان میخواهند شهیدان راه آزادی را دوباره زنده نمایند و مسیح وار به قدرت الهی خود آویخته شوند و یا آنکه در پی شبیه سازی هستند؟!
اگر چنین است باید نخست آمار دقیق کشته شدگان را بیابند و همه ی آنها را مجددا به زندگی‌ باز گردانند، در این صورت وقتی‌ به این کار پیروز شوند یک قدم هم از مسیح جلوتر خواهند بود، زیرا وی فقط میتوانست زنده نماید! در صورتی که رهبران جمهوری اسلامی میکشند، میسوزانند و تکّه تکّه میکنند اما بعد از مدتی‌ طرف از کانادا سر بر می‌‌آورد!

بازار مایکل کاپر فیلد کساد شد !!

خیلی‌ دلم می‌خواهد بدانم این زن مسن و آن دختر جوان در مقابل دریافت چقدر پول قبول کردند که این نقش ناپاک را بازی‌ نمایند !
بدین ترتیب میبایست ندا هم بزودی سر از آمریکا درآورد و آن دیگر جان باختگان نیز از آلمان و انگلستان و فرانسه !... واقعا که شرم دارد !
(نویسنده :مجید رحیمی)



اعتراض: شعر و آهنگ از مجید رحیمی, تنظیم آهنگ از استاد عارف ابراهیم پور


مسائل شخصی‌ من بتو ربط نداره
چی‌ میپوشم و چی‌ می نوشم بتو ربط نداره


(این کار تازه رو تقدیم می‌کنم به جوانان آزاده ی میهنم)



Tuesday, August 18, 2009


دوستان به این کلیپ نگاه کنید و نظر بدید به اینکه آیا در زندانهای جمهوری اسلامی تجاوز میشه یا نه !! اما خدایش به وجدانتون رجوع کنید بعد نظر بدید ... من خودم که با این فیلم ‌های های ضجه زدم



پزشک مخصوص فرعون ( آیت الله خامنه‌ای ) بعد از ۲۷ سال می‌خواهد پول دندانهای مصنوعی را که پدرش برای ایشان درست کرده دریافت نماید... حالا ببینید برای این مبلغ ناچیز چه آسمان ریسمانی میبافد ! شرمتان با د آقای دکتر!! شما در حد گیوه‌های آیت الله منتظری هم نمیشوید ... هرچند ایشان هم یک آخوند هست ولی‌ شرفش ۱۰۰۰ بار بیشتر از شما و پدر دستمال به دستتان است که شما را مجبور به بوسیدن دست فرعون میکرد ! خودتان را با وی مقایسه نکنید!




نامه دکتر پیام فاضل پزشک خانوادگی خامنه ای
جناب آقای خامنه ای؛ رهبر محترم جمهوری اسلامی ایران
زجری می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار


این نامه را در پاسخ نامه شماره 78188/8 مورخ 10 اردیبهشت 1388 جنابعالی که توسط معاون اول سفارت جمهوری اسلامی جناب آقای اسلامیان به اینجانب تحویل شد می نویسم. (پیوست) از نامه شما متشکرم و از آن که با وجود مسئولیت های خطیرتان به پاسخ به نامه من مبادرت ورزیدید خشنود شدم.
من یک فرزند این انقلاب هستم. شما مرا از کودکی بخوبی می شناسید. با وجود این که این روزها برچسب های بیگانه، منافق، مخملی و غیر ذلک را به آسانی و ارزانی به افراد می زنند من با دلایل محکم یادآوری می کنم که هنوز فرزند این انقلاب و ایران عزیز هستم. برچسب منافق زیبنده ی فرزندی چون من نیست از آنجا که چندین بار بعنوان یک شهروند ایرانی و جهانی و یک نویسنده ی زمینه ی روانپزشکی اجتماعی و تربیت استراتژیک، برای محکومیت فعالیت های تروریستی سازمان مجاهدین خلق به سران کشورهای اروپا و آمریکا و سازمان ملل شکایت کردم و افتخار آن را دارم که یکی از عوامل موثر در ثبت اسم این سازمان جنایت پشه در لیست سازمان های تروریستی دنیا بوده ام.
برچسب سفاهت که به افراد پیشینه داری مثل آقای منتظری عنایت شده نیز بر من روا نیست که اولین پزشک بدون مرز ایرانی و نویسنده 24 اثر علمی فرهنگی بین المللی هستم و چند نمونه از کتب بنده نیز حضورتان تقدیم شده است. برچسب انگلیسی هم شایسته ی من نیست چون علی رغم آنکه چندین سال است که واجد شرایط دریافت تبعیت انگلستان هستم و علی رغم مواجه بودن با مشکلات فراوان برای ویزا و سفرهای بین المللی برخلاف توصیه مسئول کنسولی کنونی سفارتخانه آقای فقیه، از گرفتن پاسپورت انگلیسی اکراه داشته و تنها و تنها با افتخار، تابعیت ایران عزیز را دارم. داشتن پاسپورت رژیمی که تنها چند دهه پیش بزرگانی چون ماندلا و گاندی را آزار می کرد مایه مباهات من نخواهد بود.
تمامی دنیا و خدای من شاهدند که در 31 کشور دنیا مایه ی افتخار و سرافرازی کشور عزیزم ایران بوده ام. ممکن است بپرسید پس چرا در ایران مشغول به خدمت نیستم. پاسخ آن که در زمانی که فرزندان ناخلف، بی ریشه و بی خردی چون احمدی نژاد بر مسند قدرتند، فرزندان خلفی چون من به هجرت سر می کنند. بیاد دارید که وقتی مجروح بودید با پدرم برای قالب گیری دندان شما به بیمارستان قلب آمدیم؟
به خاطر دارید که پدرم مرا بعلت نبوسیدن دست شما شماتت کرد و من صادقانه در حالی که کودکی 13 ساله بودم قد برافراشته گفتم: من به جز خدای عظیم به هیچ کس تعظیم نمی کنم! شما پدرم را نصیحت کرده و گفتید این پسر پیرو رسول خداست، آزارش ندهید.
سال 1997 با پزشکان بدون مرز به کره شمالی رفتم و اولین فرد خارجی بودم که از تعظیم در مقابل مجسمه ی آسمان خراش کفر و شرک "کیم ایل سانگ" ابراهیم گونه خودداری کردم. این حرکت در رسانه های بین المللی ثبت و مایه افتخار ایران شد. روزنامه ها و تلویزیون های غربی این فرزند رشید ایران را با این عنوان معرفی کردند: دکتر پیام فاضل، پزشک بدون مرز ایرانی: به جز خدای عظیم بر هیچکس تعظیم نخواهم کرد. مسئولین کره شمالی با خشم بسیار تصاویر سفرای جمهوری اسلامی و کشورهای عربی را در حال تعظیم به مجسمه به من ارائه کردند و من مجدداً از این عمل شرک آمیز سرباز زدم.
آقای خامنه ای، برچسب دشمن و بیگانه هم بر من سزاوار نیست که از محرمترین خانواده ی اطباء انقلاب می آیم. پدرم دکتر هوشنگ فاضل سرپرست سابق وزارت بهداشت و دندان پزشک معتمد شماست که دندان های مصنوعی که هم اکنون طعام شما را می جود، دسترنج ایشان است که همیشه به رایگان تقدیمتان کرده اند. عموزاده ی دکتر ایرج فاضل وزیر سابق بهداشت، علوم و مشاور پزشکی شما هستم، جراحی که جان شما را از مرگ حتمی پس از سوء قصد شوم دشمنانتان نجات داد و اکنون از آنچه می گذرد به فریاد آمده است.
آری، من خودی تر از خودی ها هستم بهمین سبب بود که چند نسخه از آخرین کتاب هایم را در فروردین ماه 1388 با نامه ای به یاد مهربانی هایی که از شما و دوران کودکی بیاد داشتم برای شما فرستادم. نامه ی من و کتاب ها در دفتر شما موجود است.
کتاب هایم را در پاره ای از سجاده ی سبز دوران کودکی پیچیده و به هدیه به شما، رئیس جمهور پیشین آقای احمدی نژاد، وزارت علوم و وزارت بهداشت فرستادم.سجاده ای که به اشک نمازشب کودک 12 ساله ای که شیون "العفو" شبانه اش خانواده اش را بی قرار می کرد، آراسته است. آن موقع نه "مخملی" در کار بود، نه "سبز" جرم بحساب می آمد.
جالب اینکه پاره ای از این سجاده ی سبز با چندین کتاب و دستاورد فرهنگی ام را به هدیه، چند روز قبل از انتخابات با پست سفارشی برای آقای مهندس موسوی نیز ارسال کردم. بسته های شما و وزارتخانه ها رسید اما کتاب های آقای مهندس موسوی، و قطعه سجاده ی اشک آراسته ی من ضبط شد و اکنون پس از گذشت حدود 60 روز بدست ایشان نرسیده است. چگونه می توان باور کرد که انتخابات بدون خدشه بوده، وقتی حتی کتب علمی و پاره ای از سجاده ی اشک آلود کودکان این انقلاب به اسارت می رود؟! لطفاً بگویید پاره سجاده و کتب اسیر مرا به ایشان بدهند.
معلمین من محمد رضا حکیمی نویسنده برجسته ی جهان شیعه، شیخ محمود تحریری عزیز و محبوب امام و آیت الله دریاباری بوده اند. دکتر ولایتی مشاور وفادار شما نیز در دوران جوانی با من کتابی نوشتند. البته ایشان سریع می خواندند و بنده قلم می زدم! من منافق، بیگانه، نامحرم و دشمن نیستم و این نامه را از آنجا می نگارم که شما را هنوز دوست و پدر پیر خود می دانم. پدری که به آتش بسیار نزدیک شده است. از آنجا که همیشه فقط با فعالیتهای صلح آمیز در اقصی نقاط دنیا در خدمت محرومین زمین بوده ام و بعنوان یک طبیب به آیه ی مبارکه ی "ومن احیاها فاحیا الناس جمیعاً" پرداخته ام، امروز این نامه را بهمین سبب می نویسم.
آقای خامنه ایشما را از قسمت اول این آیه ی شریفه می ترسانم: "من قتل نفساً بغیر نفس اوفساداً فی الارض فکانما قتل الناس جمیعاً"شما نیاز به ترجمه ندارید. اما این آیه را بعنوان یک یادآوری تاریخی می نویسم و می پرسم اخیراً چند نفس بغیر نفس به قتل رسیده اند و بهمین سبب می پرسم چند بار جمیع مردم دنیا به مصداق این آیه مبارکه قتل عام شده اند؟
از شما می پرسم: مسئول قتل عام مکرر جمیع مردم دنیا کیست؟ آیا ولی فقیه مستقیماً مسئول هر آنچه در حیطه ی ولایت او می گذرد نمی باشد؟ مطمئناً این آیات محکم را مهمل نمی انگارید که آیه شریفه ی دیگر می گوید: "الذین اذا ذکر الله و جلت قلوبهم..."
آقای خامنه ای به پیوست متن استراتژی پایه جنبش مردمی ایران را نیز تقدیم می کنم. این متن برای حفظ نظام نه براندازی آن نگاشته شده است و توسط اینجانب- یک فرزند شما و این انقلاب طراحی شده و هزاران نسخه آن بطور گسترده برای مشورت عموم، مسئولین، خواص، نمایندگان، خبرگان و مراجع دینی منتشر و توزیع شده است.من به پنهان کاری معتقد نیستم و شما نیز بیگانه نیستید. لذا یک نسخه ی این متن را برای شما ارسال می کنم.حساب آقای احمدی نژاد با شما سواست. ایشان مرد جسوری هستند که امروز به خدا و روح القدس (هاله ی نور!) مردم و مراجع اهانت کرده و فردا به روی شما پنجه خواهند کشید. ایشان و آن داستان کذایی "هاله نور" مصداق "الشقی شقی فی بطن امه" می باشند.اما شما مرد مهربانی بودید. چه شد اینگونه گرفتار مسئولیت خون جوانان بیگناه شدید؟ هیهات. به خدای بزرگی پناه می برم که هرگز شهامت آن که نزدیک مسئولیت خون بیگناهی باشم را به من نداد.نویدی هم دارم و آن آیه ی "لاتقنطوا من رحمه الله..." است. اگر به بخشش و سخاوت مردم امید ندارید، خواهشمندم از بخشش و مغفرت خداوند مهربان مایوس نباشید که یاس از رحمت خدا کفر است و خدای بزرگ بس بخشنده و مهربان می باشد.پناه بر خدا، نه من موسی هستم، نه شما خدای ناکرده فرعون.فرزندی هستم که با پدر پیر دوران کودکی درددل می گوید. شما را به طاغوت بودن متهم نمی کنم، اما از آن روزی که فراری از آن نیست، از پیچیدن ساق به ساق، از "الذی فکر و قدر" و "ابی واستکبر" و "کبر و تولی" می ترسانم. به پاره سجاده ی سبزم که معطر به اشک دعاهای شبانه است پناه برید، به تصویر روی کتابم و لبخند معصومی که حاکی از دلسوزی و طبابت برای مستضعفین اقصی نقاط دنیا می باشد بنگرید. در آینه به چهره خود نگاهی بیاندازید.
من بیگانه نیستم. فرزندی هستم که در حیاط خانه شما بازی می کرد. خانواده ی ما از رگ گردن به شما نزدیکتر بود. به آیه ی نور اقتدا کنید و تا دیرتر نشده از سمت خود و مقام خطیر ولایت کناری جسته و امیدوار رحمت خداوند رحیم باشید. بزودی عازم ایران هستم و بامید خدا درخواست خود را حضوراً تکرار خواهم کرد.
به پیوست یک نسخه از آخرین کتابم به عنوان "رهایی از گناه" حضورتان ارسال می نمایم.
با امید سعادت، رستگاری انابت و مغفرت الهی22 مرداد 1388

Monday, August 17, 2009


های هیتلر !!








احمدولف هیتلری نژاد
(نویسنده:مجید رحیمی)
برگرفته از کیهان لندن شماره ی ۱۲۶۷ -۵ اوت۲۰۰۹
آیا این آقای رئیس جمهوری کودتا چی‌ سر رهبر را هم خواهد خورد و خود را شاه شیعیان معرفی‌ خواهد نمود ؟!
اگر ماکیاول به عنوان بدنام ترین سیاستمدار جهان معرفی شده است، به احتمال بسیار قوی عنوان خبیث ترین کوتوله ی سیاسی جهان به محمود احمدی نژاد و یا "احمدولف هیتلری نژاد" داده خواهد شد.
شاید بسیاری از کسانی‌ که امروز حاضرند برای دوباره نشاندن این کوتوله ی سیاسی بر صندلی ریاست جمهوری همه کاری انجام دهند، فردا اولین قربانیان بعد از پیروزی وی باشند! زیرا خصلت دیکتاتورها این است که بعد از پایان ساختمان، نخست چهار چوب آنرا باز میکنند و سپس تکّه تکّه میسازند!
نیروهای بسیج و سپاه که روزگاری آخرین لقمه ی خود را هم به دیگری می بخشیدند و در جبهه‌ها برای نجات جان هم میهنان خود بارها و بارها جان خود را به خطر می‌‌انداختند، کسانی‌ که قلبشان یک پارچه نور بود و تنها آرزویشان مرگ به هنگام خدمت به خلق بود، چه شده است که امروز اینچنین فاحش داستان شیطان را می‌بینند و به ندای قلبشان توجه نمیکنند و آن دستان را غرق در بوسه میسازند ؟!
آیا حقیقتاً این صحنه‌هایی‌ که در این چند هفته دنیا را به لرزه در آورد و فریاد و فغان ملتی را که به دنبال حق خود به عرش آسمان برد، هیچ تاثیری در دل‌ و جان این پاسداران و بسیجیان که روزگاری سنبل فداکاری بودند به جا نگذاشت و نمیگذرد !
هیچ پدری و مادری به فرزند پاسدار و بسیجی خود نگفته و نمیگوید که فرزند، امروز وظیفه ی توست که ضحاک را نابود سازی و ملتی را رها گردانی، نه آنکه به ستیز با مردم برخیزی ؟
هیچ پاسدار محافظی خونش به جوش نیامد که تفنگ خود بر زمین بگذارد و از کشتار مردم بپرهیزد ؟
هیچیک از آن قهرمانان جنگ با خود نگفت این جوانان امروز که اینچنین به خاک و خون می‌‌افتند، وقتی‌ که نوزاد و کودک بودند، من برای آنکه به آنان گزندی نرسد و دست خونخوار صدام به گهواره‌شان نزدیک نشود، به جبهه‌ها رفتم که جان خود فدا کنم تا خاری به پای آنان نرود، و حال چگونه است که خود تیر بر قلبشان مینشانم؟! چماق بر سرشان میکوبم؟! چاقو و قمه بر پهلوهاشان مینشانم ؟! و سپس روانه ی زندانشان میسازم تا به کارهایم به دور از چشم مردم ادامه دهم؟! آخر مگر این جوانان چه می خواهند و چه میگویند که باید این سزایشان باشد ؟!
حقیقتا کجایند آن شیر مردان پاسداری که خود را چون آن عربی‌ میدانستند که برخاست و رو به عمر امام مسلمین گفت: اگر پایت خطا بگذری با همین شمشیر کجم راستت می‌کنم؟!
آیت الله خامنه‌ای با این حرکت ضد مردمی خود آخرین قمار سیاسی و مذهبی‌ خود را نمود و چنانچه پیشاپیش هم نمایان بود در این قمار آنچه را هم که توا نسته بود در طول این بیست سال بزور برای خود نگاه دارد از دست داد !
او امروز مرده‌ای متحرک بیش نیست که شاید حتی افراد خانواده اش و یا نوه هایش از داشتن چنین پدر و پدر بزرگی‌ عرق شرم با پیشانی بنشانند! و چه بسا به همین خاطر هم توسط احمدی نژاد کنار زده شود، و این کوتوله ی هیتلری نژاد هم امام شود و هم رئیس جمهوری ! از سوی دیگر شکی ندارم که در میان محافظان هر دوی این آقایان یعنی‌ خامنه ای و احمدی نژاد یا احمدولف هیتلری نژاد از بعد از این حادثه‌ها و مرگ جوانان بی‌ گناه که جزو شجاع‌ترین و میهن دوست‌ترین انسانهای این سرزمین بودند، آن تقدس چنان فرو شکست که بر عکس گذشته هر بار که چشمشان به این دو و یا حتی آن دیگر شرکای کودتا بیفتد خونشان بجوش می‌‌آید و چه بسا روح فداکاری چون سالهای جنگ چنان وادارشان سازد که نقطه ی پایانی بر زندگی‌ ننگین این به اصطلاح رهبران نظام بگذارند!
این سخن را از آن جهت می‌‌گویم که تنی چند از دوستان قدیمی‌ و هم مدرسه ای‌هایم در پست‌های نسبتا بالا در سپاه مشغول به کار هستند، چندی پیش که بعد از مدتها با هم تلفنی گفتگو میکردیم میگفت: شرمندگی در همه ی همکارانم موج میزند! شبها بعد از کار به خانه ی یکی‌ از همکاران می‌رفتیم و ساعتها در مقابل تلویزیون‌های ماهواره‌ای به صحنه‌های درگیری نگاه میکردیم و ضجه میزدیم... ما از ملتیم! این را به ملت بگو!
" رهایی از اهرمن/ کار سپاه میهن ... ولایت مطلقه/ دشمن هر مرد و زن"
این ضجه‌ها و این روح لطیف این بچه‌های پاسدار که هنوز غیرت و جوانمردی را در خود حفظ کرده اند به عمر ننگین این رهبران کودتا گر ضد مردمی پایان خواهد بخشید.

Thursday, August 13, 2009

!!این هم رانندگی‌ چینی‌ها

!!شاید چون فکر میکنند جمعیت شون زیاده باید اینجوری برونند تا کم بشند



!!مشایی رئیس دفتر احمدی‌نژاد: احمدی‌نژاد فقط ۴ میلیون رای آورد


اسفندیار رحیم‌مشایی، رئیس دفتر محمود احمدی‌نژاد و معاون اول پیشنهادی وی در کابینه دهم که برخی از او به عنوان سخنگوی دولت آینده نیز نام می‌برند، معتقد است که در انتخابات اخیر، احمدی‌نژاد فقط ۴ میلیون رای ایجابی داشته و ۲۰ میلیون دیگر «منتقد نظام» هستند. به گزارش خبرنگار اعتمادملی، یک هفته‌نامه اصولگرا خبر داد که رحیم‌مشایی این سخنان را اخیرا در جلسه‌ای گفته و تاکید کرده است که این ۲۰ میلیون نفر که منتقد نظام هستند در این انتقاد خود حتی از آن ۱۳ میلیون هم جدی‌تر هستند. این هفته‌نامه به مدیرمسوولی علیرضا زاکانی، نماینده اصولگرای مجلس هشتم که سابقا رئیس بسیج دانشجویی بود، منتشر می‌شود و در شورای سیاستگذاری آن افرادی مانند فرید‌الدین حدادعادل، علیرضا زاکانی، علی‌عسگری و سیدامیرحسن دهقانی حضور دارند. این خبر در آخرین شماره هفته‌نامه پنجره، یکشنبه ۱۸ مرداد ماه منتشر شده و تاکنون که چهار روز از انتشار آن می‌گذرد، از سوی دولت یا دفتر احمدی‌‌نژاد تکذیب نشده است. اسفندیار رحیم‌مشایی در این خبر، همچنین به چگونگی ظهور امام زمان(عج) نیز اشاره کرده است که جای تامل دارد. این هفته‌نامه در خبر خود آورده است: «اسفندیار رحیم‌مشایی اخیرا در جلسه‌ای خصوصی با تعدادی از دانشجویان گفته است: معتقدم برای آمدن حضرت حجت، لازم نیست در کره زمین همه مسلمان باشند. ما به این نتیجه رسیده‌ایم که برای آماده‌کردن جهان برای ظهور حضرت، نمی‌توانیم از ادبیات دینی استفاده کنیم. چون همزبانی ایجاد نمی‌کند. باید سراغ ادبیات مشترک انسانی برویم و به این دلیل باید از ادبیاتی همه فهم مانند عدالت، ظلم‌ستیزی، مهرورزی و یگانه‌پرستی استفاده کنیم. مشایی به بیان اینکه مسلمان کردن همه انسان‌ها شدنی نیست، معادلاتی درباره ضریب رشد جمعیت جهان، نرخ رشد مسیحیت و نرخ رشد اسلام ارائه کرد و به تحلیل این مطلب پرداخت که نمی‌شود همه انسان‌ها را مسلمان کرد. وی ادامه داد: با توجه به علائم دوران ظهور مانند تکرار نام حضرت در مجامع و منابر، معتقدیم که در دوران ظهور هستیم. مشایی همچنین به نقش خود به عنوان معاون اول که قرار بود در زمینه‌سازی ظهور فعالیت داشته باشد، نیز اشاراتی کرده است. وی درباره آرای احمدی‌نژاد گفته است: از ۲۴ میلیون رای احمدی‌نژاد، ۲۰ میلیون منتقد به نظام هستند که در این انتقاد خود حتی از آن ۱۳ میلیون هم جدی‌تر هستند چراکه آن ۱۳ میلیون فقط دولت احمدی‌نژاد را زیر سوال بردند، ولی این ۲۰ میلیون به کل روند سال‌های گذشته پیش از احمدی‌نژاد نه گفتند. و در حقیقت احمدی‌‌نژاد در این میان فقط چهار میلیون رای ایجابی دارد. سخنان اسنفدیار رحیم‌مشایی از دو زاویه حائز اهمیت است. اول از زاویه آرای آقای محمود احمدی‌نژاد است. از آنجایی که خبر منتشره در یکی از هفته‌نامه‌های اصولگرا و معتمد منتشر شده است، می‌توان به صحت آن استناد کرد. در طی سال‌های اخیر، کسانی که به تحلیل‌آرای محمود احمدی‌نژاد در دو دوره انتخابات ریاست‌جمهوری نشستند، عموما بر یک نکته تاکید داشتند که احمدی‌نژاد را به علت گفتمان انتقادی به نظام جمهوری اسلامی و عملکرد مدیران ارشد آن، توانسته آرایی را به سبد خود اضافه کند که این آرا، نه تنها اصالتا متعلق به او نیست، بلکه به اپوزیسیون و کسانی که مخالف نظام هستند، تعلق دارد. در زمان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ و حتی ۸۸، محمود احمدی‌نژاد محور تبلیغات خود را بر انتقاد از عملکرد جمهوری اسلامی که توسط روسای جمهور سابق یا نخست‌وزیر دوران جنگ اتخاذ شده بود، استوار کرد. او در واقع با اینکه خود را یک اصولگرا معرفی می‌کرد اما بیشترین انتقادات را به‌دوره امام و پس از امام وارد کرد و تلاش کرد خود را مدافع مردم نشان دهد. سخنان او معمولا از تریبون صداوسیما پخش می‌شد اما کسانی که مورد تهمت،افترا و انتقاد قرار گرفته بودند این اجازه را پیدا نمی‌کردند که به تلویزیون بروند و پاسخ او را بدهند. به این ترتیب محمود احمدی‌نژاد که خود را از درون نیروهای اصولگرا و با حمایت‌های آشکار برخی نهادها به قدرت رسید، در هر دو دوره خود را در جایگاه اپوزیسیون نظام نشاند و توانست آرای مخالفان را به سبد خود بریزد. نکته حائز اهمیت اینجاست که بنا بر گفته رحیم‌مشایی، در این دوره احمدی‌نژاد فقط ۴ میلیون رای ایجابی داشت و نه بیشتر. به عبارتی احمدی‌نژاد نه تنها نتوانست آرای دوره قبل خود را به لحاظ کیفی ارتقا دهد، بلکه به لحاظ کمی نیز دچار ریزش نیرو شده است. نکته دوم به آرای جناح رقیب احمدی‌نژاد برمی‌گردد. درتحلیل رحیم‌مشایی، ۱۳میلیون‌نفری که به اصلاح‌طلبان رای داده‌اند، فقط دولت احمدی‌نژاد را زیر سوال بردند، در حالی که ۲۰میلیون نفر ازکسانی که به احمدی‌نژاد رای دادند منتقد نظام هستند. اما به رغم این نگاه تامل برانگیز، حامیان آقای احمدی‌نژاد بلافاصله بعد از انتخابات، شرایط را بحرانی جلوه دادند و در نشریات خود به توجیه بازداشت‌ها و دستگیری‌های پس از انتخابات پرداختند. آیا اگر کسی منتقد دولت احمدی‌نژاد بود ولو ۱۳ میلیون‌نفر، باید آنها را بازداشت‌کرد و به آنها گفت که درصدد انقلاب رنگی یا کودتای مخملی بودند؟ به این ترتیب این خبر کوتاه، نگاه جدیدی را عرضه کرد. اول آنکه احمدی‌نژاد ۴ میلیون‌ رای داشته است. دوم ۲۰میلیون ‌از کسانی که به او رای داده‌اند به ادعای رحیم‌مشایی، منتقد نظام هستند و ۱۳میلیون نفر که به اصلاح‌طلبان رای داده‌اند فقط منتقد احمدی‌نژاد هستند.در همین زمینهعلی مطهری: مشکل عمده احمدی‌نژاد این است که او باید تکلیفش را با ولایت‌فقیه روشن کند. نمی‌شود که وی دو ولایت داشته باشد، از طرفی بگوید که من ولایت‌فقیه جامع‌الشرایط را پذیرفته‌ام، از طرفی هم ولایت شخصی مثل مشایی را پذیرفته و بین این دوتا گرفتار شده است. بالاخره انسان نمی‌تواند قلبش به دوجا اختصاص داشته باشد.

Monday, August 10, 2009


ترانه زیبای "بارون می باره" شعر:اسماعیل وفا یغمایی - آهنگ : محمدشمس - باصدای خانم مرضیه




اين است داستان غم انگيز مردم ما در حکومت اقا امام زمان!!!!!!!به امام بايد شک کرد يا به نايبش!!!!!؟


!!آهنگ جدید شهرام ناظری برای خس وخاشاک

Sunday, August 9, 2009

Saturday, August 8, 2009



میدانید که امروز سالروز قتل فریدون فرخزاد است
به همین مناسبت فردا در شهر مونیخ مراسمی در بزرگداشت وی و همچنین شاپور بختیار و نیز بزرگداشت صد و سومین سالگرد مشروطه برقرار خواهد بود از ساعت ۱۸ تا ۲۱ در خانه ی جهان که مهندس بهرام معصومی ، مجید رحیمی و سعید مرتضی‌ سخنانی در این باره بیان خواهند نمود و نیز مجید رحیمی چند قطعه از جدیدترین ترانه‌های خود را اجرا خواهد کرد، ورود برای همگان آزاد است
Einwelthaus- Schwanthalerstr.80 - München Ab 18 bis 21 Uhr

Friday, August 7, 2009


!از اینکه من هم جزو خوانندگان و اجرا کنندگان این سرود زیبا بودم افتخار می‌کنم



Thursday, August 6, 2009

!!مظلوم‌ترین و با نمک‌ ترین بستنی دزد جهان


Wednesday, August 5, 2009

!!یک ارکستر بسیار بزرگ ولی‌ بدون دخالت انسان

!!اعترافات گرفته شده از ابطحی و نظر دخترش در مورد این اعترافات

اعترافات ابطحی آدم را به یاد شادروان سعیدی سیرجانی میاندازد که رو به بازجوی عزیزش آن نامه را نوشت و با کلامی رندانه وی را رسوا نمود!

از نگاه ابطحی التماس میبارد و میگوید که عذاب روحی مرا به گفتن این حرفها وا داشته است، عذابی که همین بازجوهای عزیز به آیت الله شریعتمداری و سیرجانی و صدها انسان در بند دیگر تحمیل کرده اند،و در جایی‌ همین جمله که میگوید حکومت و نظام واقعا با خطری جدی روبرو شده بود به چه معناست ؟ آیا غیر از این مردم توانایی این کار را داشتند ؟ پس اگر این مردم بودند که نظام را با خطری جدی روبرو ساخت پس چه کسی‌ به احمدی‌نژاد رای داد ؟!!به هیچ وجه نمیتوان باور کرد که این حرفها حرفهای ابطحی باشد ! نگاه کنید به نگاه‌هایش که مدام به دنبال کسی‌ میگردد و کمک میجوید!






!! چه زیباست این رنگ سبز بر روی زرد



!!رفراندوم

جوونها داد میزنند رفراندوم
همه فریاد میزنند رفراندوم
!!رفراندوم!! رفراندوم


Tuesday, August 4, 2009

!ایرانیان آزادیخواه مونیخ فرامیخوانند




بزرگداشت یکصدوسومین سالگرد انقلاب مشروطه
و
یادمان جانباختگان راه آزادی

سالگرد قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان 1367:


درسال 1367 آیت الله روح الله خمینی رهبر پییشین و بنیانگذار جمهوری اسلامی پس از پذیرفتن قطعنامه 578 از طرف سازمان ملل متحد و اعلام آتش بس در جنگ خانمانسوز ( باطل علیه باطل) بین ایران و عراق با سر کشیدن جام زهر شخصا فرمان قتل عام زندانیان سیاسی را صادر نمود.

گرامیداشت یادمان آزادیخواهان جانباخته در تبعید :


پس از درگذشت آیت الله خمینی در سال 1368 سیاست ترور مخالفان رژیم در خارج از مرزهای ایران به فرمان مستقیم جانشین خمینی یعنی آیت الله خامنه ای رهبر کنونی رژیم جمهوری اسلامی و آیت الله رفسنجانی رییس جمهور آنوقت بیش از پیش نیز ادامه یافت. ترور و قتل آزادیخواهان برجسته چون دکتر عبدلرحمان قاسملو، دکترفریدون فروخزاد، دکتر شاهپور بختیارٍ، دکترکاظم رجوی، دکتر صادق شرافکندی وزنده یاد حسین نقدی که در کشورهای آلمان، ایتالیا، سوئیس، اتریش و فرانسه به فجیع ترین وضع ممکن از جمله جنایتهایی هستند که رهبران رژیم جمهوری اسلامی علیه بشریت مرتکب شده است.

یورش نیروهای نظامی دولت عراق به شهرک اشرف:


در روز 06 مرداد 1388 نیروهای نظامی دولت عراق به پناهجویان ایرانی شهرک اشرف یورش برده و شمار بسیاری از هم میهنانان ایرانی ساکن آن شهرک را زخمی، کشته و به اسارت گرفتند. اینگونه رفتار های ضدانسانی را میبیایستی بمثابه تلاشی در امتداد گسترش سیاست های تروریستی رژیم جمهوری اسلامی توسط همیاران و هم پیمانان خود در خارج از مرزهای کشور بشمار آورد.

نقض حقوق بشر در ایران:
اعتراضات شبانه روزی گسترده به سرکوب، دستگیری، شکنجه و محاکمه فردی و گروهی شهروندان معترض به دستکاری و تقلب در نتیجه انتخابات دور دهم ریاست جمهوری در ایران و باز نشاندن محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری رژیم اسلامی از چالشهای بزرگی است که اینک رژیم با آن روبرو میباشد.

برنامه ها:


سخنرانی ، گفتگو، پرسش و پاسخ
موسیقی زنده، چکامه خوانی : هنرمند آزادیخواه در تبعید: مجید رحیمی
نمایش فیلم مستند: ترور مقدس
پذیرایی از میهمانان گرامی با چای و کیک نیز همراه می باشد.

زمان: یکشنبه 9.8.2009 ساعت: 18تا21
مکان: EineWeltHaus Munchen
نشانی: Schwanthalerstr. 80 RGB 80336 Munchen
iraniyanemunich@yahoo.de iraniyanemunich.blogspot.com

Monday, August 3, 2009

و ما میمون را در هیبت یک مارمولک و یا یک پرزیدنت درآوردیم تا جهان به قدرت خالق خود ایمان آورد و بیش از این سنگ و گل و آهن را به بت تبدیل ننماید و آنرا ستایش نکند!

ای شماهایی که هی‌ به این رهبران نظام مقدس جمهوری اسلامی میپرید ! و هی‌ از آنها معجزه و سند آمدنشان از سوی الله را طلب می‌کنید ... چشم‌هایتان را باز کنید و ببینید که چگونه برای نخستین بار یا البته برای دومین بار یک میمون بر مسند ریاست جمهوری می‌نشیند ! آیا این برای شما معجزه ای الهی و قانع کننده نیست ؟ آیا شیطان چنان بر قلوب شما چیره گردیده که این چنین معجزه‌هایی برایتان بی‌ ارزش است ؟! پس حقتان است اگر به جهنم آزادی و دموکراسی گرفتار آیید و هر شب و هر روز در آتش خوشبختی و شادی بسوزید و کسی‌ راهم یارای نجاتتان نباشد!... از کتاب عهد عتیق ولی‌ جدید نگاشته شده!!