Saturday, November 30, 2013

شادی باران کجاست؟
دودمانی از تبار خانگی
آمدند و پاره کردند ابر را 
و من اکنون مانده‌ام در حسرت باران ولی
ابر باران زای چشمانت مرا 
غرق باران می‌کند!
با غمی از جنس شب
که چو پرده‌ای کشیدی بر سرم 
شادی باران کجاست؟ 
مجید رحیمی ۳۰ نوامبر ۲۰۱۳ مونیخ 
قطاری به سوی روشنی!
دوستان به این چند دقیقه سخنان این زن توجه کنید ، او همان آگاهی‌ را به شما میدهد که حلاج هزار سال پیشتر گفت و پوستش را زنده زنده کندند! 
و باز پیشتر از حلاج یعنی‌ حدود سه هزار سال پیشتر مردی این گفتار را به نوعی دیگر بر زبان آورد به نام زرتشت یعنی‌ شتر زرین!... 
این سخنان این مفهوم را به من آموخت که نه زرتشت مرده است و نه حلاج! 
چرا که راستی‌ هرگز نخواهد مرد.... 
ببینید ادیان با من و شما چه کرده و چگونه از روشنی و راستی‌ و در حقیقت از خود ما دور کرده است که ما که هم میهن و تا حدی همزبان این دو بزرگوار هستیم نیز آنان را به درستی‌ نشناختیم! 
و حالا به این گفتار گوش کنید تا به خود برسید! 
https://www.facebook.com/photo.php?v=610383522356392&set=vb.511016665626412&type=2&theater

Friday, November 29, 2013

چرا قرارداد ژنو ترکمنچای دوم نام گرفت؟

Thursday, November 28, 2013

                                            حضرت مولوی میفرماید:
ای بسا کس رفته ترکستان و چین
او ندیده هیچ، الا مکر و کین

ای بسا کس رفته تا شام و عراق
او ندیده جز مگر کبر و نفاق

پیش چشمت داشتی شیشه کبود
زان سبب عالم کبودت می نمود

گرنه کوری، این کبودی دان ز خویش
خویش را بد گو، مگو کس را تو بیش!

Wednesday, November 27, 2013

ستار در برنامه ی 
"صدای آشنا با مجید رحیمی"
دوستان امشب پنجشنبه ۲۸ نوامبر برابر با ۷ آذر 
بوقت آلمان ساعت ۲۱/۳۰ و به وقت تهران ساعت ۲۴
هنرمند ارزنده و خوش آوازمان ستار، میهمان من در
برنامه ی "صدای آشنا " میباشد! 

اگر سؤالی از این هنرمند قدیمی‌ و خاطره ساز دارید اینجا بنویسید که من در طول برنامه آنها را با وی در میان بگذارم...
همراهی شما عزیزان همیشه باعث شادمانی و افتخار من است...
این برنامه را میتوانید علاوه بر از طریق ساتالایت چون همیشه از سایت 
جلویز دات کام در تلویزیون ایران آریائی از طریق اینترنت نیز مشاهده نمایید...
در ضمن از اینکه مرا با مهر بسیارتان شرمنده کرده و رکورد مراجعه کنندگان به کلیپ‌های ایران آریائی را شکستید و به صورت تصاعدی برای دیدن کلیپ هفته ی پیش آن را کلیک کردید بسیار بسیار سپاس دارم و سر تعظیم در برابرتان فرود می‌‌آورم!! 
دوستدار و ارادتمند و مؤمن به مهر شما مجید رحیمی
www.glwiz.com
 گفتاری که باید حتما شنیده شوند!!
دکتر سیروس آموزگار وزیر اطلاعات و جهانگردی دولت شاپور بختیار میهمان برنامه‌ی صدای آشنا

Monday, November 25, 2013

چشم جان!! 
خیره به چشمان تو در عکس تو 
خیره دو چشمان من از شور بود 
دست تو در دست من اما چرا 
قلب تو از مرگ دلم دور بود؟ 
کرده فغان دل‌ به من از خشم کی‌ 
از چه ندیدی رخ زیبای او 
گویمش ای دل‌ چه بگویم به تو 
دیده ی جانم بخدا کور بود! 
مجید رحیمی ۲۵ نوامبر ۲۰۱۳ مونیخ 

Sunday, November 24, 2013

چگونه حجت الاسلام والمسلمین حسینی
( اخلاق در خانواده ) به آغوش دخترآلمانی‌ رفت و
اسیر آفتابه ی پر از اسید گشت!! 
بقیه ی داستان را در اینجا ببینید و بشنوید

ترکمنچای دوم در ژنو!!
قهرمانانه بنازم نرمشت را رهبرا 
جان جدت با کرشمه با قر و بشکن درآ      
گو به عالم: از خطا چون رهبرم باشم بری     
سر کشیدیم از ذکاوت جام زهر دیگری      
گفته بودی با حسن، کس را نمیبینی حریف           
در مصاف این ضعیفه غیر از این مرد ظریف
پس روانش کرده‌ای با تخت سیار و کنیز          
ماسوری از جنس لوپز همره این مرد هیز
تا که آرد این بهانه از کمر باشم علیل         
 بر من و ما رحم آرید بهر آن رب جلیل
پس بگوید در خفا این جمله را با دشمنان        
نوکر هستیم و عبیدیم! این سخن ضجه زنان
چون به رحم آمد دل‌ دشمن بر آن حال خراب         
همچو روبه حیله آرید، حیله‌های خوب و ناب!       
حیله‌ها را نی‌ برای خصم در کار آورید      
بلکه ملت را ز آن بر چوبه ی دار آورید       
همچو روح الله که بعد از جام زهر اولی    
کشت، ما هم می‌کشیم! آری برادر جان،بلی!         
گر نریزم خون ملت را به پای جام زهر         
میشود بر ضد ما جاری دوباره کل شهر      
چون نمی‌خواهم ببینم این جمعیت را دگر       
میدهم تا سر زند جلاد، جمله سر به سر!   
مجید رحیمی ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳ مونیخ

جنابعالی‌های اوپوزیتسیون!!
اکنون بیش از چهار سال است که ما بارها نوشتیم و در جای جای گوناگون گفتیم که نظام به چنین روزی ( که مبتلا شده است ) خواهد رسید! 
هنوز روزنامه ی کیهان لندن که در آرشیو بسیاری از دوستان هست و بنده خود نیز شماره‌ای از آنها را در اختیار دارم شاهد این مدعاست! 
و همینطور سایت رسمی‌ خودم و صفحه ی فیسبوکم ... 
حال اگر کس یا کسانی‌ خود را ژورنالیست " آنهم با سابقه‌ " میخوانند و با بوق و کرنا میگویند حدود شش ماه یا یک سال است که این حرف‌ها را می‌زدند که هنر نکردند!! 
بدبختی ما این است که بسیاری از ما مثلا افراد اوپوزیتسیون، جاه طلب تر از سران این نظام جهنمی جمهوری اسلامی ضد ایرانی‌ هستیم! که حتی مبارزه کردن را هم برای عنوان کردن خود بکار میبریم و نه برای آزادی انسان و رسیدن به اهداف نیک‌ ملی‌ و انسانی‌! 
تا ما چنین هستیم باید مطمئن باشیم که این نظام پیوسته و پر قدرت در قدرت جولان میدهد و جوانان این سرزمین و سرمایه‌های این ملت را نابود می‌کند و به یغما میبرد! 
چشممان روشن جنابعالی‌های اوپوزیتسیون!! 

Saturday, November 23, 2013

محمد علی‌ ابطحی:
روزی که به نام صلح، و توافق آغار شود، ازشیرین ترین روزهای زندگی است. توافق ایران و جهان بر سر مساله هسته ای مبارک بشریت باد. برای مخالفان این شیرینی هم دعا می کنیم طعم شیرین صلخ دوستی نصیبشان شود. همه باید لبخند به صلح بزنند.. 
پاسخ مجید رحیمی به ایشان: 
جناب ابطحی گرامی‌! چرا نمیخواهید بپذیرید؟ که واژه ی " صلح " در این نظام تعبیه نشده است!! ما هنوز با عراق قرارداد صلح نداریم بلکه فقط قرارداد آتش بس است!! حال چگونه می‌خواهد این نظام با جهان صلح کند؟ 
شماخود یکی‌ از قربانیان همین نظامید! یعنی‌ کسی‌ که خود در بالای امور اجرایی بوده بدست افراد همین نظام " صلحجو " به آن روزگار گرفتار می‌‌آید و مسببین آن ول در خیابان میگردند و بدتر از آن اینکه به کارهای خود ادامه میدهند! آنوقت ما از صلح جهانی‌ صحبت می‌کنیم؟... 
به یاد سعدی نازنین میفتم که به آن شخص ستاره شناس که به خانه آمده و مردی غریب را در بستر همسر خویش یافته بود، گفت: 
تو که ندانی چه در خانه ات می‌گذرد! از چه دانی که چه در کهکشان بگذرد؟؟؟...
وقتی‌ که در خانه صلح نیست! از کدام صلح جهانی‌ میتوان صحبت کرد؟ 
تا کی‌ و کجا باید بگوییم انشا‌الله گربه است؟
این چیزیست که بسیاری از کسانی‌ که در طول این ۳۴ سال بدست افراد این نظام کشته شدند فریاد زدند: صلح و دوستی!
اما این دو مقوله در طول این ۳۴ سال در این نظام از کمیاب‌ترین مقوله‌ها بوده است! و بسیاری جان خویش را در این راه از دست دادند! نخست باید با روح آنان صلح کرد و سپس با جهان! 
حال چگونه است که به یکباره دیگران این مفهوم را درک نمیکنند و فقط افراد این نظام قدرت درکش را یافته اند؟... 
روزگار وقتی‌ عکس میشود همیشه اینگونه جلوه می‌کند!
براستی چند بار باید به یک نظام فرصت داد و در دام آن افتاد؟
مردم قضاوت با شماست!
چرا کیهان لندن با سی‌ سال سابقه
در خارج از ایران بسته شد؟
ناصر محمّدی معاون سردبیر
این ستون فقرات اوپوزیتسیون
برای ما از مسائل داخلی‌ آن میگوید!

Friday, November 22, 2013

 از چپ شادروان مهندس بهرام معصومی، استاد محمد شمس، دکتر مسعود عطایی و مجید رحیمی در شب قبل از اجرای برنامه‌ی ساعتی‌ با شاهنامه
در تاریخ ۱۸ سپتامبر ۲۰۰۹ مونیخ
 انسان بزرگی‌ بود که مهر در کاشانه ی وجودش خانه داشت... نبودش غمیست بس بزرگ! اما هنگامی که بدانیم سفرش برای انجام کاری بزرگتر است که مادرمان هستی‌ به او واگذاشته بود! غم نبودش را آسانتر تحمل می‌کنیم ... همه ی ما پیامبران مهر و دوستی هستیم که برای زمانی‌ به این سیاره آبی پای می‌گذاریم و سپس به ماموریت دیگری فرستاده میشویم... یادش گرامی‌ باد  

Thursday, November 21, 2013

گفتگو با فرامرز اصلانی
  خبر دردناک و تکاندهنده بود!
مهندس بهرام معصومی 
هم از میان ما رفت!
با آنکه امروز پیش از ظهر این خبر را شنیدم و به خانواده اش هم همدردی خود را ابلاغ کردم اما هنوز نمیتوانم خبر را باور نمایم!
او مبارزی انساندوست و عاشق میهن بود با قلمی بران که سینه ی دشمنان ایران و دشمنان فرهنگ این سرزمین را نشانه میرفت!
بهرام معصومی از آن چهره‌های بی‌ غباری بود که کمتر در میان انسانهای این کرهٔ خاکی دیده میشوند، 
کینه را نمیشناخت و هر کجا که میتوانست به هر کسی‌ که احتیاج داشت تا حد توان کمک میکرد. 
او سالها مسٔولیت نمایندگی‌ روزنامه ی نیمروز که در لندن به چاپ میرسید را در آلمان به عهده داشت.
راستیکه او این سه اصل زیبای زرتشت بزرگ (پندار، گفتار و  کردار نیک‌) را زندگی‌ میکرد و ایمان بر آن داشت که زرتشت آن بزرگمرد تاریخ کلید رهایی ما از این دوران سیاه است! 
بهرام به آرزوی خود سوزانده خواهد گشت تا خاکسترش روزی به زادگاهش ایران بازگردانده شود!
شادی روحش را آرزومندم و همدردی خود را با خانواده او و جامعهٔ روزنامه‌نگاری اعلان میدارم.
مجید رحیمی ۲۱ نوامبر ۲۰۱۳ مونیخ 

Wednesday, November 20, 2013

آیت الله خامنه‌ای 
اسرائیل را به خاطر سنگ اندازی در روند نزدیکی‌ ایران به آمریکا سگ هار نجس منطقه خواند!! 
این نظام جمهوری اسلامی و رهبر و رهبران آن برای بشریت بسیار جالب هستند و همینطور برای من! 
چرا که تا همین چند روز پیشتر اگر کسی‌ از رابطه با آمریکا صحبت میکرد فورا به محارب با الله و جاسوس آمریکا و اسرائیل معرفی‌ و اعدام میشد! چرا که رژیم معتقد بود دوستی با  آمریکا و اسرائیل یعنی‌ خیانت به آرمانهای انقلاب!... 
حالا ولی‌ نظام می‌خواهد با آمریکا دوست شود و اسرائیل مخالف این نزدیکی‌ و دوستی است! و اینجاست که رهبر نظام به اسرائیل میتوپد و آن را سگ هار نجس منطقه مینامد! 
آیا  اسرائیل انقلابی تر از رهبر انقلاب " البته شکوهمند اسلامی ایران " است؟ 
یا ؟؟؟؟!!!!! 
 پس باید بزودی در انتظار دیدار روزی باشیم که رابطه ی نظام انقلابی آنچنان با اسرائیل خوب و برادرانه شود که هر کس در ایران مخالف اسرائیل سخن گفت به اعدام محکوم گردد!!
 ایران امروز میدان مین است و این از معجزات این انقلاب است که کسی‌ نمی‌داند اصلا به کدام سو میرویم!!
مهدی بیا ... مهدی بیا!!  
یعنی‌ رهبری داریم که آخرشه هاااا!!!

مورد توجه سازمان ملل و حقوق بشر جهانی‌
البته اگر اینجا هستید و بیدار هستید!!
اعتراف سران نظام به انجام 
قتل‌های معروف به زنجیره‌ ای!!
اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران، دیروز به اعترافی غیرمنتظره در مورد قتل های انجام شده توسط "گروه های خودجوش" در دهه ۱۳۷۰ پرداخت. 
وی در لابه لای مصاحبه ای تفصیلی با خبرگزاری ایسنا، گفت که این گروه ها معتقد بودند دستگاه قضایی در مقابله با "اراذل و اوباش" کارکرد ضعیفی دارد و در نتیجه "اراذل را یک جا می‌بردند و سر به نیستشان می‌کردند".

Tuesday, November 19, 2013

حقایق ناگفته ی فاجعه ی سینما رکس!!
از زبان سرهنگ اردشیر بیات رئیس پلیس وقت آبادان 
ببینید چه کردند با ملت ما بنام اینکه میخواهند آب و برق ما را مجانی‌ کنند و به ژنرال‌های ما شرافت و آقایی بدهند! 
آقای تیمسار ! آقای ژنرال!
تو نمیخواهی آقای خودت باشی‌؟! 

تیرباران عشق! 
آوین (ئه وين) (Avien) یعنی‌ عشق ...
هر روز قتل تازه، جنایت تازه‌ای 
آخر بگو تا به کی‌؟ یک حد و اندازه‌ای 
سیراب شو ای ضحاک، ای حریص خون ما 
آخر چگونه دل را به اهرمن داده‌ای؟ 
کجای آن خطا بود؟ که این جزای آن است 
ز ملت اعتمادش ، گرفته‌ای و اکنون 
به جای حرف سپاس سفیر یک گلوله 
به قلب این جوانان به شوق بنشانده‌ای 
بگو چه بوده جرم آوین چهره زیبا 
که دست زشتت اکنون گرفته جان او را 
مگر ندای شیطان نیروی لایزال است؟ 
که تو چنین میکشی، حقا حرامزده‌ای ! 
مجید رحیمی ۱۸ نوامبر ۲۰۱۳ مونیخ
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10152003438363954&set=a.76709008953.72388.75638168953&type=1&theater
 دهمین برنامه‌ی " صدای آشنا "
همراه با آرش ساسان و ژاکلین ویگن 

Monday, November 18, 2013

 یازدهمین برنامه‌ی " صدای آشنا "
علیرضا نوری‌زاده شاه‌کلید دروغ دخالت ایران در قتل فریدون فرخزاد است!!
دوستان! ساده نباشیم و در دام دشمن نیفتیم! 
این قصهٔ خشکوشک کمی‌ بور دار است، پیش از باور کامل آن کمی‌ تحقیق کنیم و بعد به نشر آن بپردازیم که ندانسته وسیله‌ای در دست دشمن برای رسیدن به اهدافش نشویم!! 
حرف دفاع از نوری زاده یا دفاع از این یا آن شخص نیست! 
بلکه باید بسیارهشیار بود که مبادا این هم ترفندی باشد برای مشغول کردن اپوزیسیون داخل و خارج از کشور آنهم درست در این بحبحه از زمانی‌ که جهان در حال یک قاپبندی دیگر و شیره مالیدن بر سر مردم ایران است!! 
http://ensafnews.com/index.aspx/n/1976
حال باز باید تحقیق کرد تا به حقیقت کامل رسید!... 
فراموش نکنیم که شکسپیر گفت: وای بر احوال آن مردمی که شایعه در آن به سرعت حرکت کند!! 
هیچکس همدست و هم سنگر خود را لوو نمیدهد!! اگر این نوشته ی خشکوشک باشد، پس در وحله ی نخست او خود اعتراف به دست داشتن در قتل شادروان فرخزاد کرده است و همینطور شریک بودن نظام جمهوری اسلامی در این کار!  در حال جستجوی این ماجرا‌ هستم اما قضیه بودار است و خیلی‌ هم بودار...
حتی نظر بسیاری از کسانی‌ که مخالف سرسخت علیرضا نوری زاده هستند نیز چنین است... 
و حال اینهم کل ماجرا!
يكي از مسئولان وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي از ارتباط عليرضا نوريزاده و قتل مرحوم فريدون فرخزاد ميگويد.... اکبر خوشکوشک پس از 14 سال سکوت - یعنی از زمان بازداشت پس از ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای - شامگاه گذشته 25 آبان‌ماه ادعا کرد که علیرضا نوری‌زاده شاه‌کلید دروغ دخالت ایران در قتل فریدون فرخزاد است. به گزارش پارسینه به نقل از انصاف‌نیوز، خوشکوشک که چند روز قبل نیز در صفحه فیسبوک خود به صورت سربسته و مبهم، نوری‌زاده را به پرسش و پاسخ در این زمینه فراخوانده بود، این بار با خطاب قرار دادن او با صراحت بیشتری نوشت: «بالاخره من آن زمان که در وزارت اطلاعات بودم ارتباط خوبی داشتیم. شما نامه‌ای نوشتید برای بازگشت به کشور، قرار شد صداقت خود را ثابت کنید. شما هم قول همکاری دادید. یک: کمک کردن برای بازگشت آنان که می‌خواهند بازگردند. دو: اخبار گروه‌های معارضه که علیه جمهوری اسلامی کارهای سیاسی می‌کنند. سه: اخبار از نظریات کشورهای خلیج فارس خصوصا عربستان سعودی. بعد فوت مرحوم سعید امامی و دستگیری من که در زندان بودم، شما شروع کردید علیه من به دروغگویی. یک نمونه، قتل فرخزاد. شما قطعا یادتان باید باشد که از طریق شما برای مرحوم فرخزاد از شهر بن پاسپورت تهیه شد و من هم برای خرید بلیط و مخارج سفر به ایران به شما پول دادم. شما یک شو با حضور مرحوم فرخزاد و هایده در برلین راه انداختید و فرخزاد به همه اعلام کرد که می‌خواهد برود به ایران و به آن افتخار می‌کند. این خواست ما بود از شما که انجام شد. بعد چه اتفاقی افتاد که ایشان کشته شد؟ شما هم در تمام شبکه‌ها و رسانه‌ها و سایت‌ها علیه من اعلام کرده‌اید که من کشته‌ام! شما دارید به سیستم اطلاعاتی و امنیتی آلمان توهین می‌کنید. قرار ما در لندن بود. آیا شما از سازمان امنیتی آلمان به نام ان.دی.ان سوال کرده‌اید؟ اصلا سوال کرده‌اید از اداره مهاجرت آلمان؟ فکر نمی‌کنید این حرف‌ها برای عوام‌فریبی است و کم کردن اصل موضوع که شما برای ما کار می‌کردید؟ فکر کردی زمان مصرف من تمام شده و مرا هم مثل سعید امامی می‌کشند و از شما ردی نمی‌ماند؟ یا اینکه فکر کردی ارتباط با شما لو می‌رود؟ در کل بعد از 14 سال صبر و خارج شدن از محرمانه به عادی از نظر اطلاعات، به خدمت شما عرض کردم که حاضرم تمام ارتباطات با شما و فیلم از شما و صدای شما را که در اختیارم هست در اختیار عموم قرار دهم. بالاخره ماه زیر ابر نمی‌ماند. من حاضر به هر گونه تماس یا ارتباط با شما برای روشن شدن موضوع قتل مرحوم فرخزاد در بحث‌های آینده هستم. آیا کشتن یک نفر که افسرده شده و می‌خواهد به کشور بازگردد و همه لوازم آن را فراهم می‌کند چه معنی دارد که با او با قوه قهری برخورد شود؟ آیا رابطه تجاری صنعتی ایران و آلمان مهم نیست که آن زمان سالی چند میلیارد دلار است؟» وی همچنین در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبانش درباره سعید امامی، نوشت: «نظر مرحوم سعید این بود که باید برای آنها که از ایران رفته‌اند فضایی برای بازگشت باشد.» او در واکنش به اعتراض فردی دیگر درباره سعید امامی، نوشت: «مطلب واقعی را از کسی که 15 سال در کنار مرحوم سعید امامی بود باید سوال کرد، نه از یک مشت دروغگوی مزدور.» به گزارش ایسنا، اکبر خوشکوشک از نیروهای اطلاعاتی کشور بود که پس از ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای بازداشت شد. 

Sunday, November 17, 2013

عاشقان تو!...
چشم و جانت بی‌ بلا بادا که ما
روز و شب لب به دعای تو زنیم  
همچو شبگردی بگرد کعبه ات    
همه ی عمر به کوی و برزنیم!
تا که بگشایی مگر پنجره را    
تا ببینی‌ زائر و نی‌ رهزنیم!      
جمله عاشقان دیدار رٔخت      
کودک و پیر و جوان، مرد و زنیم        ‌
ای که معبودی و ما در حسرتت    
لحظه‌ای پلک ز دیدن نزنیم!!
مجید رحیمی ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳

Wednesday, November 13, 2013

ولی‌ آیا تو می‌‌دانی‌ ز مقصد؟
ز تاسوعا و عاشورا پر هستیم       
یکی‌ ما را برد رو سوی خانه         
بگیرد پیش چشمان من و تو      
نگاره‌ای ز ستار و ترانه!  
    
بگوید  ای که غافل از زمانی‌      
کجا باشد تو را درکی ز تاریخ؟      
تو گر آزادگی خواهی‌ بیابی       
منه اینگونه پا را بر جوانه!  
جوانانی که اکنون در سیه چال      
جوانانی  که خفته در دل‌ خاک   
جوانانی که محتاج رهایی      
چه بسیارند، عشّاق بهانه!  
    
تو اما بر سر و رویت بکوبان      
که تا غافل شوی از واقعیت       
نپرسی هیچ از خود که چرا شد      
چنین حال وطن، محتاج دانه!   
    
دهندت قیمه‌ای و اشک گیرند           
و تو غافل ز آن هستی‌ که اشکت 
بکام دشمن آید قطره قطره     
شود سیلی کند خانه روانه!  
       
نگاهی‌ گر کنی‌ بر دور و اطراف       
بپرسی‌ کی‌، کجا دیدم به چشمم؟      
چنین دیوانه بازی‌های جمعی        
مزن بر نرخ فهم خود تو چانه!
           
عزاداری به جای خود و ایمان     
برای ما همه باشد گرامی‌          
ولی‌ آیا تو می‌‌دانی‌ ز مقصد؟        
که راهی‌ میکنی‌ خود را شبانه؟    
مجید رحیمی ۱۳ نوامبر ۲۰۱۳ مونیخ



Tuesday, November 12, 2013

با دیدن این تصویر که نغمه جان از تهران ارسال کرده، این سروده جاری گشت....
آه ای شهر من، ای شهر دود و خاطره    
یاد تو در آخرین نگاه من خواهد ماند      
تو بمان تا جاودان و شاد کن آینده را        
تا نگویم مادری فرزند خود از دیده راند           
تو بمان با آنهمه خوبی که داری در نهان         
همره دوده برون کن زشتی دوران را        
باشم اندر این جهان یا آنکه باشم در سفر       
بشنوم از شادیت گر، شاد سازی جان را 
شاد زی و با سلامت شاد کن ایمان را!!       
شاد باشم گر ببینم شادمان تهران را!.. 
مجید رحیمی ۱۳ نوامبر ۲۰۱۳ مونیخ  

Monday, November 11, 2013

با مهر به همه دوستان عزیزم که در این مدت غیبتم سراغی از بنده گرفتند، در یک مسافرت نیمه کاری ونیمه شخصی‌ بودم که هم اکنون در خدمت شما نازنین سرورانم هستم.