Wednesday, February 8, 2012

مقوایی شدن امام را به فعال نیک‌ میگیریم


به راستی‌ چه کسی‌ گمان میکرد که رهبر انقلاب البته شکوهمند 
( اصطلاح سعیدی سیرجانی ) آیت الله خمینی نه بعد از فروپاشی این نظام که در همین رژیم و توسط پیروان و مریدان خود او چنین به افتضاح و تمسخر کشیده شود ؟
در طول تاریخ هزار و چهارصد ساله ی حکومت اسلام بر سرزمینمان ایران بسیاری از بزرگان و دانایان این سرزمین مانند حلاج‌ها ، ناصر خسرو ها، نعیمی‌ها و نسیمی‌ها تا کسروی‌ها و شفا‌ها کمر همت به روشنگری و فاشسازی بستند و برخاستند و در این خیزش جان خویش را نیز فدا ساختند ، اما حتی یک هزارم کاری که  آیت الله خمینی به انجام رساند را نتوانستند به ثمر برسانند !! 
خمینی از این جنس بود و از همین چوب تراشیده شده بود پس بهتر از هر کسی‌ میتوانست این مهم را به انجام برساند ! حال زمان به سرانجام رسیدن خود امام است که فقط و فقط توسط کسانی‌ انجام می‌گیرد که از همین چوب تراشیده شده باشند و قالب‌شان از این جنس ریخته شده باشد !!  هر کسی‌ اگر غیر از اینها این کاری که این مریدان امام انجام دادند انجام میداد به هیچ وجه این اثر را نمیتوانست از خود پشت سر بگذارد !! 
امام مقوایی در زمانی‌ پا به صحنه نهاد که رژیم در حال 
هارت و پورت است و هنوز نفس‌های ماندن خود را 
با اتصال بر ناف او حیاط می‌بخشد !! 
آیا این عمل سران این نظام البته مقدّس از روی حماقت بود یا یک خودکشی‌ برای فرار از مرگ حتمی ؟ 
هر چه که بوده باشد را باید به فعال نیک‌ گرفته و پوشالی بودن و پوشالیتر شدن این نظام را جشن بگیریم و بیش از پیش به دمیدن خورشید صبح فردای این نظام ایمان بیاوریم !! 
مجید رحیمی ۸ فوریه ۲۰۱۲ مونیخ

امروز ساعت ۴  صبح با صدای جارو کردن رفتگر محلمون بیدار شدم ،  صدای یه آقایی رو شنیدم که به رفتگر محلمون میگفت : تا این چایی رو بخوری من جارو می‌کنم ،،،، وای حس کردم زمستون وطن رو به پایانه !! داریم به طرف عشق میریم ،،، داریم دوباره معنی‌ انسانیت رو میچشیم  ،،، یاد میگیریم و به هم می‌‌آموزیم !! چقدر زیباست انسان بودن و چقدر زیباست معنی‌ انسانیت را دوباره و دوباره با حرفا و کارامون ترجمه کردن



نگاهی‌ داشته باشیم به استعفانامه ی عوضعلی کردان وزیر کشور دکتر محمود احمدی نژاد که شهید راه بی‌ سوادی گشت ولی‌ عاشقانه در پی‌ بدست آوردن سواد بود به همین جهت هم به پابوسی دانشگاهی در کشور ننه بزرگ خود
( انگلیس سابق ) رفته و از سر عشق به ( سواد ) مدرکی‌ هرچند جعلی برای خود فراهم دیده بود ! 
اما کسی‌ که این مدرک را به این شهید بزرگوار میفروخت یک کلام هم به وی نگفت که این مدرک جعلی است ! و اگر میخواهی‌ مدرک دکترای حقیقی‌ بگیری باید کمی‌ بیشتر پول بدهی‌ !!
ناجوانمردانه تر از آن عمل این دانشگاه خدا نیامرز در کشور ننه بزرگ است که : با بی‌ حیایی تمام آمد و گفت : ما در دانشگاه خود کلاس اکابر نداریم و این جناب دکتر عوضعلی کردان در این کلاسها شرکت نمیکرد !! همین ناجوانمردیها باعث شد که آن شهید بزرگوار به امر شهادت مبادرت نمایند و از صفحه ی روزگار محو گردند و خون خود را بر گردن عده‌ای از خدا بیخبر ضد انقلاب کمونیست توده‌‌ای و نوکر آمریکا و روس و چین و زلاند نو و آنگولا بیندازد !!
حالا هم مرا سوال پیچ نفرمایید که چرا زولاند نو و آنگولا ؟ چرا که پاسخش نزد امام زمان است که به زودی ظهور کرده و شما را روشن میفرمایند ! برای ظهور‌شان دعا بفرمایید خواهشاً !!!! 
روحش شاد و راهش پر رهرو باد !! 
البته نه راه رسیدن به مدرک بلکه راه شهادتشان !! 


خبرنگار پشت صحنه‌های بین الجهانی‌ مجید رحیمی - مونیخ

Tuesday, February 7, 2012

!! اطلاعات یا ضد اطلاعات ؟ توجه توجه


از مهرشهر کرج خبر می‌رسد که در زیر ساختمان کاخ مروارید (شمس) مواد اورانیوم پنهان یا در حال کارکرد است ! و منطقه ممنوعه می‌باشد !! از عزیزانی که در آن حوالی هستند یا از این موضوع اطلاعی دارند خواهش می‌کنم صحت یا خلاف این خبر را تایید نمایند تا خبر صحیح را بتوانیم در دسترس هم میهنانمان قرار دهیم !! در صورت امکان اطلاعات همراه با عکس باشد !
اما التماس می‌کنم مواظب باشید که در دام گرفتار نیایئد !!
ما باید بتوانیم با حداقل خسارت بیشترین ضربه را به دشمن‌ترین دشمن ایران و بشریت وارد سازیم !! 
سپاس از شما مبارزان راه روشنگری ... مجید رحیمی

دوستان گرامی‌ و نازنینم ! 
سفرهای نوروزی من از این هفته شروع میشوند که باید برای اجرای برنامه به چند شهر و کشور رفته و با هم میهنانم دیدار داشته باشم ! 
برنامه‌های موسیقایی من در کنار ترانه‌ها و آهنگ‌های شاد یا به قول دوستان و همکاران شیش و هشت !! اجرای سرودها و ترانه‌هایی‌ را هم به همراه دارد که تقدیری از آنهایی باشد که جان خود را برای آزادی میهن و آزادی من و شما دادند و یا کسانی‌ که اکنون در گوشه ی زندانها و در سیاهچالهای این نظام ضد بشری در حال جان دادن هستند و کسی‌ از آنها خبر ندارد !
به همین خاطر بسیاری از برنامه گزارها مایل نبودند تا کسی‌ چون این بنده بر روی صحنه ی کنسرت هاشان ظاهر گردد و سخنی بگوید که به‌اصطلاح موقعیت آنها را به خطر بیندازد ! البته در فردای آزاد ایران این کسان هم جوابگو هستند و باید اگر میخواهند باز در میان مردم باشند این عمل امروزشان را توضیح دهند !! چرا که شاید امروز بسیاری ندانند که هنرمندانی هستند که تمام وقت و نیروی خود را صرف رساندن صدای آنها به گوش دیگران و جهانیان میسازند ! اما در فردای آزاد ایران که مشخص شد این هنرمندان وجود داشتند و این برنامه گذاران به عمد و طبق دستور از آنها دعوت به عمل نمی‌‌آوردند پرس و جوها و سوال‌ها بر سر و روی این کسان که امروز به عنوان برنامه گذار در صحنه هستند چون سیل فرو خواهد ریخت ..... 
در هر صورت کسانی‌ چون من و ما که آگاهانه و به حکم دستور انسانی‌ و ملی‌ و شرافت شغلی‌ خود دست به این کار زده و تا آزادی ایران هم دست از آن نخواهیم کشید و هیچ پرداختی را هم آنقدر بالا نمی‌دانیم که از پیمودن این راه بازگردیم ، بالاخره توسط کسانی‌ از جنس خودمان بر صحنه‌هایی‌ دعوت میشویم و صدای خود را به گوش هم میهنانمان میرسانیم و سیاهی این زمستان را بروی سران نظام ننگین و حامیانشان در هر لباس مینشانیم ... 
دوستان ! سفرهای من از اروپا آغاز گشته و به آمریکا و از آنجا به کانادا خواهد انجامید که نزدیک به۳ ماه در سفر خواهم بود ! بسیار خوشحال و سرفراز میشوم که شما دوست عزیزم و هم سنگر گرامم را در یکی‌ از این برنامه‌ها در کشوری که ساکن هستید ببینم و دست گرمتان را بفشارم و این نوید را با دل‌ و جان بدهم که : صبح میهن دمیده و خورشید به زودی به وسط آسمان میهن خواهد رسید ! امید را از دست ندهیم و از تلاش ننشینیم که ما به پیروزی محکوم هستیم و پیروزی همیشه با ملت بوده است !! 
دوستتان دارم و هرگز هیچ راهی‌ را آنقدر دور ندانسته‌ام که خود را از دیدن روی پر مهرتان محروم نمایم ..... تا به زودی دیدارمان در شهر و کشوری که شمای نازنینم ساکن هستید !! 
مجید رحیمی  - شاپور فرخزاد ۷ فوریه ۲۰۱۲ مونیخ

!!خدا رو شکر پولدار شدیم



آخ جان ! حالا میندازنش تو چاه جمکران که آقا تنها نباشند !! خوبی این کار اینه که چند هزار سال دیگه دوباره این سرزمین نفت توش پیدا میشه ! آخه میدونید که از فسیل تا نفت شدن چند هزار سالی‌ احتیاج هست !!! خدا رو شکر پولدار شدیم

Monday, February 6, 2012


اولین شاخه گل 
با صدای شاپور فرخزاد 
شعر : مجید رحیمی 
آهنگ: استاد ناصر چشم آذر 
http://youtu.be/Mfl3ClUkU38

مهدی خزعلی به ۱۴ سال حبس و ۱۰ سال تبعید محکوم شد

http://www.hra-news.net/00/11277-1.html



خبرگزاری هرانا - مهدی خزعلی، وبلاگ‌نویس منتقد دولت از سوی دادگاه انقلاب تهران به ۱۴ سال حبس، ۱۰ سال تبعید و ۹۰ ضربه شلاق محکوم کرد.
به گزارش بی‌بی سی، این حکم در دادگاهی به ریاست قاضی پیرعباسی صادر شده است، محمد حسین آقاسی، وکیل آقای خزعلی نیز این حکم را تائید کرده است.
این حکم در حالی به وی اطلاغ شده است که وضعیت جسمی این زندانی سیاسی در بیست و هفتمین روز اعتصاب غذای خود وخیم گزارش شده است.
گزارش شده که آقای خزعلی دو روز پیش به دلیل خونریزی معده به بهداری زندان اوین منتقل شده بود.
آقای خزعلی پس از انتخابات دهمین دور ریاست جمهوری چندین بار بازداشت شد، مهدی خزعلی فرزند ابوالقاسم خزعلی، از اعضای مجلس خبرگان است.

Sunday, February 5, 2012

! حتما ببینید و به صدا گوش کنید !فوق العاده است

!! این هم سرود امام مقوایی


!! سخنان خمینی در مورد خامنه‌ای !! ..... بهشون میگه : انگل

آخه این چه رهبری هست که به مردم مملکت خودش میگه انگل ؟؟؟
به جای اینکه بگه ببینید چرا این ملت از این کشور فرار میکنند! چه چیزی کم دارند! کاری کنیم که این هم میهنان به کشور بازگردند و همینجا به خدمتشون ادامه بدند !! و بگه : من رهبر تمام ایرانیان هستم و در خدمت همشون هستم ! چه من رو به رهبری قبول داشته باشند و چه نداشته باشند من خدمت گذارشون هستم !! بهشون میگه : انگل !!
به جای اینکه بگه : ببینید اگر کسی‌ از اینها گناهی کرده ، قانون شکنی کرده ! طبق قانون باهاشون رفتار بشه و به موردشون رسیدگی بشه ! بهشون میگه انگل !!
بدون اینکه اصلا بدونه اونها کی‌ بودند و چرا از مملکت رفتند و اگر قانون شکنی کرده بودند ، چه قانونی را شکسته بودند! و اصلا چرا باید مملکت را ترک کنند؟ مگر انقلاب نشده بود که مملکت مال همه باشد؟؟؟ بهشون میگه : انگل !!
واقعا این چه رهبری بود ؟ و چرا اینقدر کینه و تنفر در دلش خونه داشت ؟
 آیا نظام جمهوری اسلامی از همون اول با همین رهبر و همین افکار به راهش ادامه نداد که امروز به چنین هیولای خون آشامی تبدیل بشه ؟

Saturday, February 4, 2012

!خاک بر سر جمهوری اسلامی که همیشه روی بازنده سرمایه گذاری می‌کند


کشور روس با آن وسعت و آن نظام‌های مسخره که با انقلاب کمونیستی لنین و پس از آن پوتین، بجز برنده شدن در جنگ دوم جهانی‌ که آنهم با کمک آمریکا و انگلیس صورت گرفت در هر نبرد دیگری بازنده بوده است ! حال این نبرد در افغانستان بوده باشد یا در برلین !.... و امروز که نظام جمهوری ننگین خود را به جایی‌ رسانده که بی‌ اجازه ی دولت روس حتی آب نمی‌‌نوشد ، تمام تخم مرغهای خود را در سبد کشوری گذاشته است که اولاً آن دولت خود پیوسته در حال تغییر و تحول است و با دیکتاتوری مردم را اداره می‌کند ! ثانیا بیش از پیش با اروپا و جهان مساله دارد و ثالثاً در تمام این چند دهه ی گذشته یک پیروزی در کارنامه اش وجود ندارد !
حال از این نظام ننگین و شخص آقای خامنه‌ای بپرسیم : چرا کشور را به چنین ورطه‌ای میاندازد ؟ به جهنم که این نظام شیطانی از میان میرود ! آیا باید کشور و مردم ایران هم با این نظام آدمکش و خونخوار نابود گردد ؟
آیا قرار است حکومت هیتلری شما 
حقیقتا به سرنوشت هیتلر مبتلا گردد ؟
شما هر تصمیمی که می‌خواهید میتوانید برای نظام خود و دولت و سران این نظام بگیرید ! اما ملت این اجازه را به شما نمیدهد که ملت
را با خود به قعر جهنم بکشید !!
ای خاک بر سر این رژیم و این رهبری و این دولت ،،، تف به شرافت هر آنکس که چه از سر ترس و چه از سر منفعت و جاه طلبی با این نظام همراهی کند و کشور و ملت را چون ملت آلمان که به دست هیتلر به خاک سیاه نشست بنشاند !! فراموش نکنیم که هیتلر زاده ی اتریش بود ! ولی‌ این افراد به‌اصطلاح ایرانی‌ هستند و زاده ی این آب و خاک هستند !! ننگ ابدی بر شما باد!!
مجید رحیمی ۵ فوریه ۲۰۱۲ مونیخ

Friday, February 3, 2012

!! عنوان کتاب بعدی دکتر عباس میلانی

این عکس را تازه بعد از مقوایی شدن امام در آرشیو حوزه ی علمیه ی قم پیدا کردند ! که نشان دهنده ی دوران جوانی ایشان است ،،، البته به کنارش که پاره شده نگاه نکنید ! این کار ساواک نیست باید در همان حوزه اتفاق افتاده باشد !! شاید جالب باشد که این مساله عنوان کتاب بعدی دکتر عباس میلانی گردد!!

!! ماکت امام به بازار آمد


ماکتت آمد اماما تا که مجانی‌ کند
هرچه را فرصت نکردی خود تو مجانی‌ کنی‌
رهبر این انقلابی و کلامت حجت است
گرچه کارت را به دانائی و نادانی‌ کنی‌

چون گذشتی از جهان شد جانشینت مدعی
زنده ی نامرده‌ای ، کارت به پنهانی کنی‌
چون نمیدانی که آزادی بهایش تا کجاست
ملت آزاده را زنجیر و زندانی کنی‌!

ملتی را که نخواهد سایه ات را بر سرش
گرچه باشد استوار و جاودان، فانی کنی‌
 غافلی از درد انسان و غم سازندگی
جان بگیری پس ز آدمها و ویرانی کنی‌

آمدی از بهر ویرانی ایران کهن
آمدی تا آنکه در پیری هوسرانی کنی‌
 کرده‌ای چنگیز را بر خود تو مولای زمان
 در جنایت‌ ای که مستی و غزلخوانی کنی‌

 آمدی ارزان خریدی جایگاهت را ولی‌
کس گمان کی‌ داشت که ایران را تو قربانی کنی‌؟
 ننگ و نفرین دو عالم همسفر باشد تو را
 تا اگر فرصت شود افکار انسانی‌ کنی‌ !! 
مجید رحیمی ۲ فوریه ۲۰۱۲ مونیخ

Thursday, February 2, 2012

چرا نظام جمهوری اسلامی بویژه در این زمان تا این حد به ماکت خمینی محتاج است ؟


 فقط به این دلخوش نباشید که ما آب و برق شما را مجانی‌ می‌کنیم ، ما اتوبوس شما را مجانی‌ می‌کنیم ! ما حیثیت و جان و مال شما را مجانی‌ می‌کنیم ! ما کشور و آبروی ملی‌ شما را هم مجانی‌ خواهیم کرد ! امام خمینی ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ تهران - بهشت زهرا
-----------------
برخلاف بسیاری از هم میهنان من آقای خمینی را مقصر اصلی‌ تولد این انقلاب البته مقدّس نمیدانم ! چرا که ایشان مانند موج سوار جاه طلبی بود که به سختی خود را به ساحل دریا رسانده و در آرزوی موج دلخواه خود بود ! اما اینکه ماهی‌‌ها و نهنگ‌ها و کوسه‌ها همه با هم با جنباندن خود برای او موج دلخواه بسازند و وی را بر خود سوار سازند سوال و تعجب من است !
سالگرد دهه ی فجر یا به قول ده‌ها میلیون ایرانی‌ دهه ی زجر است ! این ده روز همان است که آیت الله خمینی در دوازدهم بهمن با هواپیمای فرانسوی ایرفرانس وارد ایران شد و یکراست با اتومبیل جیپ آمریکائی به بهشت زهرا رفت تا روز بیست و دو بهمن که ارتش اعلان بیطرفی کرد و انقلاب به پیروزی رسید ! و من هنوز در تعجب هستم که بیطرفی میان چه کس و چه دسته‌ای ؟ کاش ارتش ایران هم کمی‌ چون ارتش ترکیه یا مصر عمل میکرد
این اعلان بیطرفی ارتش که طنز این ماجراست هنوز سوالی است که پاسخش داده نشده است که چرا ارتش جبهه ی سومی را باز نکرد و امور را بدست نگرفت تا دولتی با انتخاب ملت به رفراندوم سپرده شود که تا این رفراندوم احمقانه ی " جمهوری اسلامی آری یا نه ؟ " بدست عاشقان آقای خمینی صورت نگیرد !؟  بالاتر و بدتر از گناه ارتش گناه احزاب سیاسی است که تمامی‌ آرمان‌های خود را یک شبه به فراموشی سپردند و بدنبال پیرمرد به راه افتادند تا وی به آنها راه رفتن بیاموزد و به بهشت برینشان رهنمون سازد !!
آیت الله خمینی که کینه‌ای دیرینه از سران نظام پیشین در دل‌ داشت با بقدرت رسیدنش از همان فردای ۲۲ بهمن آتش خشم خود به روی افسران با گناه و بی‌ گناه ارتش ایران گشود و پشت بام مدرسه ی علوی را قتلگاه کسانی‌ نمود که به قول حجت الاسلام خلخالی هیچ احتیاجی‌ به دادگاه نداشتند !  
حال که ۳۳ سال از آن روزگار می‌گذرد و بسیاری از اسرار پشت پرده ی این مردان الله که با حمایت امام زمانشان بقدرت رسیدند بیرون ریخته و برملا گردیده است ، در مدارک سری کشورهای دشمن امام زمانی‌ که هر بیست یا سی‌ سال در دسترس عموم قرار میگیرند می‌خوانیم که چه قول و قرارهایی در حومه ی شهر پاریس با همین امام مسلمین و نایب به حق امام زمان گذاشته شده و چه کمک‌هایی‌ به ایشان شده است که فقط یک رقم آن مبلغ صد و پنجاه میلیون دلار ناقابل از سوی دولت آمریکا است که اخیرا در کتاب دکتر عباس میلانی نیز درج گردیده است !
یک خصلت منحصر به فردی که این جمهوری اسلامی از نخستین روز بقدرت رسیدن به همگان نشان داد و بر آن پایفشاری نمود همین است که خصوصی‌ترین مسائل تو به من مربوط است ! اما ذره‌ای از کارهای من حتی اگر بازی با سرنوشت و زندگی‌ تو باشد به تو هیچ ربطی‌ ندارد ! پس هیچ لزومی هم ندارد رژیمی که چنین میندیشد بیاید و به مردم توضیح بدهد که این کمک‌ها برای چه بوده و این پولها برای چه کار و انجام چه دستوری پرداخت شده اند ! مگر نه این است که پول مشخص برای کار مشخص پرداخت میشود ؟
خمینی و یارانش با حمایت قریب به اتفاق احزاب و دسته‌های سیاسی به قدرت رسید ، بگونه‌ای که به اعتراف سران خود این نظام حتی در رؤیای خویش هم چنین نمی‌‌پنداشتند که بتوانند در این حرکت کلا یا دست کم به این سرعت به پیروزی دست یابند ! اما خواست شیطان بزرگ و همراهانش چنین بود که اندیشه ی کمربند سبز را به عمل رسانیده و در حقیقت سدی شوند در برابر اتحاد جماهیر شوروی که در حال پیشروی به سوی خلیج فارس بود که اگر در آن زمان دست روس‌های کمونیست از خدا بی‌ خبر به خلیج فارس میرسید شاید امروز حرف اول را در جهان مثلا همین آقای پوتین میزد !
البته فراموش نکنیم که به برکت وجود سران جمهوری البته مقدّس اسلامی آقای پوتین نه تنها طبق وصیت نامه سیاسی تزار پاهای خود را در آبها گرم خلیج فارس شست که آقای خامنه‌ای را هم برای ماساژ دادن خود به میان آبها دعوت نمود ! اما ایشان چون در این کار ناتوان هستند مجبور شدند در ازای انجام ندادن این کار از سهم ایران در دریای مازندران بگذرند که خدایی ناکرده دستشان به هرجا بدتر این کمونیست سابق و از خدا بی‌خبر نخورد !! 
البته شاید نمیدانند که این آقای پوتین امروز خیلی‌ هم خدا شناس هستند و خصوصیت مسیح را چنان می‌شناسند که همین آقای خامنه‌ای را به مسیح تشبیه میکنند ! و خصوصیت وی را در ایشان می‌بینند !!
جمهوری اسلامی که با بقدرت رسیدنش وظیفه و ماموریتی بر گردن داشت ، به علت انجام کامل و بی‌ نقص این ماموریت توانست نظر نگهدارندگان خود را از آن تئوری و جمله‌ای که پیوسته در سالهای نخست انقلاب می‌شنیدیم که اینها بعد از ۲۵ سال رفتنی هستند ، چنان تغییر دهد که آنها ماندن این نظام را تمدید سازند و دستشان را هم کمی‌ در خاورمیانه باز بگذراند تا این نظام بتواند نقش بهتری به عنوان لولوی منطقه بازی نماید ! و درست در همینجا بود که امر به این سران نظام مورد حمایت امام زمان مشتبه گردید و تصمیم بر آن گرفتند تا با کمک کشورهای شرور و کمونیستی سابق یا کنونی! تکنولوژی ساخت بمب اتم را دارا شوند و اینچنین اربابان خود را در عملی‌ انجام شده قرار دهند و تا حدی عمر نظام خود را خود بدست گیرند !
این عمل برای جهان و سران کشورهای قدرتمند دنیا و مردان پشت پرده کمی‌ گران تمام شد پس آنها تصمیم گرفتند تا با یک عمل جراحی سران نظام را بر سر جایشان بنشانند ولی‌ نابودشان ننمایند !! درست مانند جنگ نخست خلیج فارس با صدام در سال ۱۹۹۰ !! این بر سر جایشان نشاندن همان حرکتی‌ بود که به نام حرکت سبز معروف گردید ! اما با یک تفاوت که شاید هیچیک از اینها این مهم را در محاسبات خود جدی نگرفته بودند که اگر ملت به خیابانها آمدند چه بایست نمود ؟!
مردم به خیابانها سرازیر شدند و برای رسیدن به آزادی و نجات میهن خود از چنگ زالوهای داخلی‌ و خارجی‌ از پرداخت هیچ قیمتی دریغ نکردند و صفحه‌ای پر افتخار در تاریخ این کشور برای خود گشودند و فریاد نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران! را سر دادند و در گوش جهانیان طنین انداختند ، و اینچنین محاسبات همه ی این نفت خواران جهانی‌ را به هم ریختند و به جهان نشان دادند که اگر مادران و پدران ما ندانسته بازیچه ی دست این آخوندها و شما شدند ! ما بیداریم و چنین اجازه‌ای را به این دشمن‌ترین دشمنان این مرز و بوم نمیدهیم ،،، حتی اگر به قیمت جانمان تمام شود !!
امروز اما سالگرد انقلابی است که با خون و دروغ و نیرنگ آغاز گشت و با همین خصلت به عمر ننگین خود ادامه داد و یقیناً بهمین صورت نیز عمرش به پایان خواهد رسید و ملت ایران جنازه اش را در مقبره ی بنیانگذارش دفن خواهد کرد تا به عنوان موزه ی جنایات این انقلاب اسلامی که مورد حمایت امام زمان و شخص شخیص الله بود برای آیندگان باقی‌ بماند تا دیگر آنها چنین فریبی را نخورند و زندگی‌ و میهن خود را به دست چنین جانیانی نسپارند !!
امروز نظام چنان درمانده است که مجبور است برای فریب آن چهار نفر و نصفی طرفدار خود ماکت خمینی را چنین مبتدی بسازد که نه از ایرفرانس که از ایران‌ایر در حال پیاده شدن است ! غافل از آنکه خود این هواپیما یا ساخت اروپا یا آمریکا و یا ساخت روس است !!،،،،  
 بهتر از هر کس خود نظام میداند که روز‌هایش شمرده شده و به پایان رسیده است و دیر یا زود باید چمدانها را بسته و به شیطان پناه ببرد !! برای همین است که بیش از چهل میلیارد دلار آیت الله خامنه‌ای و هیجده میلیارد ثروت آقا مجتبی‌ و یا میلیاردها و میلیونها دلار ثروت دزدیده شده از این ملت توسط آن دیگر جانیان در راس قدرت این نظام الهی در بانک‌های خارج دفن است !! 
گمان دارید این پولها به سادگی‌ از گلوی اینها پایین میروند ؟ امروز ایرانیان در همه جای جهان هستند و اینها دیگر جایی‌ برای گریز ندارند !!
 بجز چاه جمکران !!
مجید رحیمی ۲ فوریه ۲۰۱۲ مونیخ

Wednesday, February 1, 2012

در آخرین برنامه چه اتفاقی‌ افتاد ؟


در طول این ماه‌هایی‌ که دیگر در تلویزیون ایران آریایی حضور ندارم ، بسیاری از هم میهنانم علت عدم اجرای برنامه ی " جای سخن از هر دری با شاپور فرخزاد " را جویا میشوند ، البته در چند نوبت در گفتگوهایی که با چند رسانه‌ داشتم این مهم و علت آن که چرا در آخرین برنامه ی خود بعد از گفتگو با دکتر علیرضا نوری زاده در باره ی جریان سردار محمد رضا مدحی در حضور بینندگان اعلام کردم که دیگر در این تلویزیون با این شرایط برنامه‌ای نخواهم داشت را شرح داده‌ام ، اما برای آن دسته از عزیزانی که این برنامه‌ها را ندیده و نشنیده اند دوباره یاد آوری می‌کنم که : هر یک از ما در مقابل ناحقی و کاری که انجام میدهیم پاسخگو هستیم !! نه تنها فقط این  ، که ما حتی در برابر کاری که باید انجام دهیم ولی‌ آن را انجام نمیدهیم هم پاسخگو هستیم !،،،
نه تنها در حرفه ی روزنامه نگاری که در هر رشته‌ای اگر صداقت در کار نباشد و اگر در آن کار به هر نوعی به مخاطبان و خواهان آن توهین شود ، کاریست بسیار نازیبا که همراهی با آن دسته ی توهین کننده و قانون شکن گناهی کمتر از آنان ندارد.
در برنامه ی جای سخن از هر دری با شاپور فرخزاد که میهمانان ارجمندی چون دکتر سیروس آموزگار ، دکتر محمود خوشنام ، ژاکلین ویگن ، استاد عارف ابراهیم پور ، علی‌ فخرالدین و بسیاری دیگر عزیزان حضور داشتند این مهم را در صدر نگاه می‌داشتیم که اینجا جای سخن است و نه توهین یا پرخاش !
 در میان گذاشتن هر سوالی که بینندگان از میهمان برنامه داشتند نه تنها لازم که بسیار هم مهم بود ، همین راه و روش نیز با کسانی‌ انجام میشد که شاید از لحاظ سیاسی با آنها هم عقیده نبودیم ! اصلا احترام به قوانین و مقررات نوشته و نانوشته گذاشتن که به هم عقیده بودن یا نبودن مرتبط نیست ! ما که جمهوری اسلامی نیستیم که خودی و غیر خودی داشته باشیم !!...
اینها شروط من با مسولان این تلویزیون بودند و من آنها را بارها در برنامه‌های خود و در میزگرد سیاسی هفته که با حضور دیگر عزیزانی از دیگر کشورها در روزهای یکشنبه صورت می‌گرفت تکرار کرده بودم ،،،، تا آنکه ماجرای " الماسی برای فریب " یا جریان سردار محمد رضا مدحی و حمایت دکتر نوریزاده از وی پیش آمد و من هم تنی‌ چند از افراد درگیر در این ماجرا‌ همچون امیر فرشاد ابراهیمی و دکتر علیرضا نوری زاده را به بحث و گفتگو دعوت نمودم و این عزیزان نیز دعوت مرا پذیرفتند و به این برنامه آمدند تا از آنها صادقانه سوال شود و آنها صادقانه پاسخ دهند تا مردم با این داده‌ها به قضاوت بنشینند.
البته پیش از شروع برنامه یکی‌ از مسئولان این رسانه‌ به من گوشزد کرده بود که اگر " درست " با نوری زاده رفتار کنی‌!!.. اگر یک هستی‌ به صد خواهی‌ رسید !!!
حقیقتا معنی‌ این حرف با رفتاری که در طول برنامه از همین مسئول و همراهانش سر زد چه میتواند باشد ؟
با آمدن دکتر علیرضا نوری زاده به روی خط و شروع گفتگو
من به عنوان میزبان و مجری برنامه سخت ترین و روک‌ ترین سوال‌ها را با ایشان در میان گذاشتم و از ایشان پاسخ روشن خواستم ، ایشان هم تا حد توان و تا جایی‌ که می‌خواست و مایل بود به این سوال‌ها پاسخ داد، تا آنکه طبق قرار قبلی‌ خط تلفن ها را باز کردند تا مردم به صورت مستقیم با ایشان سوال‌های خود را طرح نمایند ! اما ناگهان سیل تلفنهای دست چین شده از سوی همکاران تلویزیونی که صداهاشان کاملا مشهود بود و اکثرا با چماق حمله ور شده بودند روان گشت که تا به اصطلاح نوری زاده را بزنند !! نه فقط نوری زاده که حتی اگر خود خامنه‌ای یا احمدی نژاد هم که در این برنامه شرکت میکردند در طول این برنامه مورد حمایت من قرار می‌گرفتند !!
 شاید قبل یا بعد از برنامه خود من هم به سویشان همه ور میشدم ! اما در طول برنامه به حرمت این شغل و به حرمت حرفی‌ که آدمی‌ میگوید و قراری که با کسی‌ میگذارد! من و ما مسئول بوده و هستیم که به آنها عمل نماییم ! حتی اگر به قیمت گزافی تمام شود !!
خانمی که در استودیو نشسته و در این ساعت مسئول تلفن‌ها بود ، خود را نخود آش می‌کند و می‌خواهد جهت برنامه را تغییر دهد ! و نمی خواهد بداند و بفهمد که در این ساعت ایشان فقط مسئول وصل کردن خط‌های تلفن هستند و نه مجری برنامه!!  آن هم با این همه کینه و بغض و تنفر نسبت به میهمان برنامه که به شهادت خودش فقط به خاطر مردم و مجید رحیمی این دعوت را پذیرفته و به این برنامه آمده است!
علیرضا نوری زاده هر کس که باشد و هر کاری که کرده یا نکرده باشد ، خود آنقدر توانایی دفاع از خود را دارد که هیچ احتیاجی‌ به دفاع مجید رحیمی نداشته باشد !! اما چرا مجید رحیمی پس از وداع با میهمان برنامه رو به بینندگان اعلان مینماید که دیگر در این تلویزیون برنامه اجرا نخواهد کرد ؟
توهین به شور ملت از پدیده هائیست که جمهوری اسلامی آن را در ایران بدعت گذاشت ، این بدعت شوم و ناپسند در بعضی‌ از کسانی‌ که خود را مخالف جمهوری اسلامی میدانند نیز به صراحت نمایان است ، یک مورد آن در همین برنامه ی گفتگو با نوری زاده رخ میدهد و خانم مسئول تلفن با عصبانیت میگوید تمام خطها مشغول هستند ! حال ایشان جواب این همه بیننده که روی خط تلفن هستند را چگونه بدهد ! در صورتی که چندی پیشتر همین خانم در برنامه ی خود در همین حالت گفته بود : خطها پر هستند اما من نمیخواهم جواب بدهم !!
 هر ۱۲ خط پر هستند !! اما ناگهان خط دیگری برای یکی‌ از همکاران این تلویزیون که من او را " جوان سالخورده " لقب داده‌ام باز میشود و ایشان با داد و فریاد و پرخاش و توهین میهمان برنامه را خطاب قرار میدهد و ضمن دروغگو خواندن ایشان از وی پاسخ می‌خواهد !! آیا این حماقت نیست که من شما را دروغگو خطاب نمایم و سپس از شما بخواهم که پاسخ مرا بدهید ؟ پر واضح است که از من دروغگو فقط میتواند دروغ بیرون بیاید !! دیگر سوال کردن فرد اگر خردمند باشد و حرف و کلام خود را بفهمد برای چیست ؟
در هر صورت گفتار " جوان سالخورده " که حاضر است برای مشهور شدن دست به هر کاری حتی کارهای غیر انسانی‌ نیز بزند تمام میشود و دکتر نوری زاده به پاسخ مشغول میشود که باز همین جوان سالخورده با وجود پر بودن خطهای تلفن شاید با استفاده از خط امام زمانی‌ تمام آن خطها را پشت سر می‌گذرد و مجددا صدایش را به گوش شنوندگان می‌رساند که باز سوالهای خود را مطرح نماید !! فراموش نکنیم که طبق گفته ی خانم تلفن چی‌ : همه ی خطها پر هستند !! حال سوال من از این عزیزان این است که: آیا همین متد را در حالت گسترده تر همین جمهوری نامقدس اسلامی انجام نمیدهد ؟  
ارزش راستی‌ و انسانی‌ و ملی‌ ما و حرمت این شغل خبرنگاری و همینطور حرمت قول و قراری که من با بینندگان خود در همان سرود آغاز و پایان این برنامه و نیز با میهمان برنامه داشتم این حکم را بر من صادر نمود که حق خدشه دار کردن هیچیک را ندارم و باید اکنون اعلام نمایم که با این شرایط در این رسانه‌ به ادامه ی کار تن نخواهم داد !! من به این تصمیمی که گرفتم بسیار پایبند و مغرور هستم !!  و در طول این ماه‌ها بسیاری از همکاران و بینندگان از طرق گوناگون بر من منت گذاشته و این کار مرا مورد تایید خود قرار دادند که من همواره سپاسگزارشان هستم و در برابر هر کس که از راستی‌ و درستی‌ حمایت می‌کند سر تعظیم فرود می‌‌آورم !
اکنون اینجا سرودی را که در آغاز و پایان برنامه اجرا میشد را مینویسم و شما را به دیدن یکی‌ از برنامه‌های " جای سخن از هر دری با شاپور فرخزاد " دعوت مینمایم !!

البته از فردای روزی که من دیگر در این رسانه‌ نبودم سطل‌های تنفر که از پیش آماده برای چنین روزهایی کنار گذاشته بودند  را بر سر و روی نه تنها من که دیگرانی هم که دیگر به هر علتی در این رسانه‌ حضور ندارند پاشیده گشته و میگردد! در صورتی که نگهداری این سطل‌های تنفر خود نشانگر آن است که این افراد با عشق و صداقت فاصله دارند و اگر از این دو ارزش انسانی‌ نام میبرند یا ندانسته است و یا ظاهر سازی !!
اما مهمتر از همه آنکه مدیر این رسانه‌ که باید به دنبال حل مشکل باشد و سعی‌ در برطرف کردن سوتفاهم‌ ها نماید و اگر اختلافی بین پرسنل پیش می‌‌آید به گفتار طرفین در آرامش گوش دهد ! بلافاصله در برنامه ی خود چماق تکفیر را بر سر هر کس که نمی‌خواهد با این ناصداقتی آنها همراهی نماید میکوبد و اینچنین به همگان مینمایاند که مجید رحیمی‌ها بدرستی ما را شناختند که از این رسانه‌ رفتند و این هم اثباتش !!
اما باز جالبتر آنکه فیلم گفتگوی من با نوری زاده در دست هر کسی‌ که قصد کوبیدن چماق بر سر من یا میهمان برنامه را دارد قرار دارد بجز خود مجری آن! اینها حتی شجاعت قرار دادن آن در یوتیوب را هم ندارند که تا مردم خودشان به برنامه نگاه کنند و قضاوت نمایند ! میدانید چرا ؟ به قول دکتر شهلا ممتاز : اینها از حقیقت وحشت دارند !!
حال شاید بد نباشد که با تلفن زدن‌ها روی خط از اینها بخواهیم آخرین کلیپ " جای سخن از هر دری با شاپور فرخزاد " را به جای فرستادن به اتریش یا به دست هر فرد مغرض در جهان در سایت یوتیوب قرار دهند !! ببینیم آیا این شهامت را دارند!!
اگرچه با تو مخالف هستم 
جان می‌دهم تا سخن بگویی‌
فرق است میان خصم و مخالف
وقتی‌ شوی دور از کینه جویی
در سینه ی ما تا عشق و منطق
همخانه هستند‌ای هم سرنوشت
فردای بهتر در انتظار است
این بر اوستا زرتشت نوشت....
دوستدار همیشگی‌ و ارادتمند شما
مجید رحیمی - شاپور فرخزاد ۱ فوریه ۲۰۱۲ مونیخ

 اینهم تکه پاره ودستکاری شده ی فیلم گفتگوی من با دکتر نوری زاده که به این صورت در آورده اند !!
این یعنی‌ ایرانی‌ بودن و این یعنی‌ آریایی بودن ؟