Saturday, December 31, 2011

!!خواهر رئیس جمهوری از برجستگی های آقا داداش میگوید


خدا رو شکر که این پروانه خانم اومد و با این توضیحاتش بسیاری از سوالهای ما رو در مورد این آقای ایکبیری نژاد! ببخشید احمدی نژاد پاسخ داد و ما رو روشن کرد ،
 البته نه از اون روشن کردنهای بهروز وثووقی در فیلم ممل آمریکایی‌‌ها !،،، بلکه روشن کردن علمی‌ که مثلا چطور پدری دخترش رو بلند میکنه !؟،،،، یا این که چگونه نقاب به چهره میزنه و آهنگری میکنه ؟ و سپس چنین حرامزاده‌ای را به جون ملت می‌‌اندازه ؟،،، 
مهمتر از همه اینه که این آقای رئیس جمهوری که دهان گشادی هم داره و همگان رو به شگفتی واداشته بود که این گشادی دهان رو از کی‌ به ارث برده ؟ با پاسخ این پروانه خانم مشخص شد که مادر این آقای پرزیدنت اصلا دانشگاه نرفته خدای سیاست ، دین ، مسائل مذهبی‌ و سیاسی هستند که حتی ماکیاول پیش ایشون درس میخونده !،،، 
شما مثلا ببینید اینقدر سیاست در این خونه بوده که از طرف مدرسه از این آقای رئیس جمهوری شکایت نمیشده که باید فردا پدر یا مادرت رو بیاری مدرسه ! بلکه برعکس پدر میرفته مدرسه که بپرسه : آقا پس این بچه ی ما که درس نمیخونه چطوری نمره هاش همش بیست هستند ؟ 
و اونها جواب میدادند : آقای آهنگر !فکر‌های بد بد نکنید دیگه ! یعنی‌ قراره هر بار که نگاه به کارنامه ی این بچه میندازید فکرهای بد بکنید ؟! 
یعنی‌ فکر می‌کنید خدایی نکرده معلم‌های ما قزوینی هستند و به این بچه بیست الکی‌ میدند ؟؟ 
یا فکر می‌کنید مرحوم رجائی که بعد‌ها پرزیدنت خواهد شد برای همین اخراج شد که با پسر شما بله ؟؟
 نخیر ! آقا اینجور افکار بد در مورد فرزندتون نداشته باشید ! به دو دلیل، اول اینکه این آقا پسر بعد‌ها پرزیدنت میشه و ما اصلا جرات نداریم چنین فکری در موردش داشته باشیم ، چون بعد‌ها بابای ما رو در خواهد آورد! 
و دوم اینکه این آقازاده ی شما اونقدر بد ترکیب و زشت هست که فاسد‌ترین معلم‌های ما هم تا حالا نتونستند خودشون رو راضی‌ کنند که لنگه کفش در بیابان نعمت است !! پس مطمئن باشید که این پسر خودش نمره‌های خودش رو میگیره ! 
حالا اگه درس نمیخونه یا اینجوری از بچگی‌ بچه پرو شده ! این رو دیگه باید ببینید کجا تو کدوم باغ و پشت کدوم درخت چنار یا بالای کدوم درخت توت بدست آورده !! در هر صورت هر کسی‌ که ایشون رو به این درجه از مقام وقاحت و پرویی و بی‌ حیایی رسونده ، باید ازش تشکر کرد که از همون دوران طفولیت به فکر این آقای پرزیدنت  برای این انقلاب شکوهمند بوده و از ایشون اینچنین موجود ساخته ،،، 
پدر اهنگر اما وقتی‌ خوب اندیشید دید شخصی‌ در آن حوالی هست که مممم و پیشنماز مسجد است به نام جنتی !!،،،،، 
 میبینید ؟ 
الان همه به فکر جشن سیلوستر هستند و ما بفکر این ایکبیری نژاد و
 گذشته ی پر گناهش!! بدبختی که یکی‌ دو تا نیست بالام جان!!
 مجید رحیمی ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ

آیا تاکنون از کانال کورش چیزی شنیده‌اید ؟




.... به یاد فیلم " گیم " افتادم که مایکل داگلس هنرپیشه ی فیلم هر اتفاق ناگواری



این آخرین روز در سال میلادی ۲۰۱۱ هست ، از یکی‌ دو ساعت دیگه از یه جای دنیا شروع میشه رسیدن سال ۲۰۱۲ رو جشن گرفتن ، با ترقه ، فشفشه ، آتیشبازی و شادی کردن و سال نو رو به هم تبریک گفتن ،،،
انگار که اصلا جهان مال این چند تا کشوره و کشورهای دیگه یا باید مردمشون برای جشن گرفتن با عزیزانشون به قبرستون‌ها برند ، یا جلوی زندانها و یا اگر هم جشن میگیرن باید با ترس و لرز باشه که مبادا پاسدارها بریزن ، بگیرن ، ببرن و اون بلایی که سر دیگران آوردن رو سر اینها بیارن !... 
جالب اینجاست که خود پاسدارها و فرمانده‌ها و رهبران اونها هم میترسن که مبادا خدایی نکرده دیگه سال بعد سر قدرت نباشن و به سرنوشت صدام یا قذافی و مبارک یا در حالت بهترش بن علی‌ دچار بشن !!،،،  
و من از خودم میپرسم : تمام این قصه‌ها و این بازیها رو کی‌ پشت صحنه میگردونه ؟ کی‌ با قذافی توسط تلفن دستیش تا آخرین لحظه در تماسه؟ و بهش میگه نگران نباش ما از این مخمصه بیرون میکشیمت ، همه چی‌ درست میشه ! این فقط یه بازیه !؟،،،،
به یاد فیلم " گیم " افتادم که مایکل داگلس هنرپیشه ی فیلم هر اتفاق ناگواری که براش می‌‌افته مدام به خودش زیر لب میگه : این یه بازیه !! این یه بازیه !!،،،، 
ولی‌ آیا زندگی‌‌های ما هم فقط یه بازیه ؟ اگه بازی هست که چرا باید همیشه ما بازنده باشیم ؟ اگه بازی نیست که باز چرا این احساس باختن به سراغ ما میاد ؟ آخه وقتی‌ هیچ بازی در کار نیست ، خب باختن هم نباید در کار باشه دیگه ! درسته ؟ ،،، پس چرا ماها یعنی‌ درست کشورهایی که میتونن خوب زندگی‌ کنن اینجور اسیر هستن و هیچوقت هم برنده نمیشن ؟
 دست کم در این سه چهار قرن گذشته ! حالا اگه نخواهیم بگیم که چهارده قرن گذشته !!،،،،
در هر صورت طبق عادت به همتون سال نو رو شادباش میگم و آرزو می‌کنم در سال جدید بتونیم اثری هرچند کم در سرنوشت خودمون داشته باشیم و این چرخ فلک رو کمی‌ هم به میل خودمون بچرخونیم ! آیا این توقع زیادیه ؟
یادم میاد سالها پیشتر این دو بیت رو سروده بودم 
خیز و بچرخان تو خود این چرخ فلک را به دست
وگرنه چرخی نزند به خواه دل‌ چرخ هست
شادی تویی‌ ، غصه تویی‌ ، رهرو و رهگشا تویی‌
ای همه کس اراده کن که نیست گردد از تو هست
------------
مجید رحیمی ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ

Friday, December 30, 2011


دیشب ۲۹ دسامبر ۲۰۱۱ به وقت اروپای مرکزی ساعت ۲۲/۳۰ برنامه‌ای داشتم با دکتر شهلا ممتاز در رادیو ایران که از ایالت تگزاس و با همت آقای ناصر توکلی اداره و پخش میگردد، و البته رادیو سرباز در سوئد نیز که به کوشش محمد گنابادی پابرجاست این برنامه را رله کرده و به گوش شنوندگان گرامی‌ خود می‌رساند، که بر خلاف برنامه‌های پیشین کمی‌ از سیاست فاصله گرفته و به مهر ، دوستی ، عشق و دیگر زیباییهای انسانی‌ و روابط اجتماعی پرداختیم که گمان می‌کنم با تلفن‌های پر مهری که از کشورهای گوناگون و حتی از استرالیا شد ، هم میهنانمان را باید توانسته باشیم تا حدی راضی‌ کرده باشیم ،،،، در هر صورت جای عزیزانی که در این برنامه شرکت نداشتند و آن را نشنیدند خالی‌ بود ،،، البته این خبر را از دو جهت حضورتان اعلام می‌کنم که بگویم هر پنجشنبه در همین ساعت به وقت اروپای مرکزی من و خانم ممتاز این برنامه‌ها را خواهیم داشت و شما هم میتوانید در آن شرکت کنید و نظر خود را بگویید!..... تلفن تماس :                                           (۰۰۱۲۸۱۲۸۸۰۰۳۰ یا ۰۰۱۲۸۱۲۸۸۱۹۳۰)
www.kriht.com
با درود  مجید رحیمی - مونیخ

Thursday, December 29, 2011

آیا منتظر حکم حکومتی هستی‌ ؟ یا چشمک آقا امام زمان ؟؟؟؟




شجاعت این احمد شجاعی که رئیس پزشک قانونی و مسئول کالبد شکافی جسد احمد رضائی است مرا کشته !! بیچاره فکر میکنه که فقط موظفه بگه آیا این احمد رضائی خودکشی‌ کرده یا نه !! درست مثل : جمهوری اسلامی آری یا نه !! شاید کسی‌ دور و برش نیست که بهش بگه : آخه مادر  ق ... ه ! تو مثلا پزشک هستی‌! و جسد هم که در اختیارته دیگه چه مرگته ؟؟
 آیا منتظر حکم حکومتی هستی‌ ؟ یا چشمک آقا امام زمان ؟؟؟؟


http://www.tabnak.ir/fa/news/214853/نظر-پزشکی-قانونی-درباره-علت-فوت-احمد-رضایی

!! آقا مجتبی ی کرهٔ ی شمالی به قدرت رسید تا هم سرنوشت بشار اسد شود




بالاخره دست فرشته ی مرگ دست این حضرت کیم جونگ ایل را از سر مردم بیچاره ی کرهٔ شمالی کوتاه کرد ! این حرف اما به این معنا نیست که ملت کرهٔ ی شمالی امروز آزاد هستند و میتوانند نفس راحتی‌ کشیده و از زندگی‌ خود لذت ببرند ، چرا که آقا مجتبی‌ کرهٔ ی شمالی حی‌ و حاضر با آن ده‌ها کیلو چربی‌ مانند پنگوئن آنجا ایستاده و ژنرال‌های متعددش هم که از نوع وطنی خودمان هستند مانند گروهبان گارسیا در کنارش به همه جای خود فشار می‌‌آورند تا شاید قطره اشکی در این سرما از گونه‌ها جاری شود و عشق و ایمان آنها را به رهبر درگذشته و رهبر فعلی‌ اثبات نماید
نمیدانید این شهوت در قدرت ماندن و در نعمت زیستن و سپس اسیر آن شدن با آدمی‌ چها که نمیکند ،،، به سردار رضائی نگاه کنید یا روح الامینی یا ده‌ها و صدها چون اینان که جوان از دست داده و با علم این که چه کسی‌ این جوانان را اینگونه به خاک و خون کشیده هنوز به دست بوسی و پا بوسی صاحب قدرت میروند و حتی از روح فرزندان خود هم خجالت نمیکشند که پای قاتل آنان را میبوسند!!
اما نگاه کنید به این بیچاره مردم که چگونه در این برف و سرما باید از اداره جات ، مدارس ، کارخانه‌ها و حتی خانه‌های خود بیرون بیایند و با اتوبوس به این مکان آورده شوند و به ایفای نقش بپردازند !! آیا بعد از آن مفتخر به دریافت سیب زمینی‌ میشوند یا ساندیس ؟
اما به گمانم یک لیوان چای گرم بهتر از همه ی این چیزها باشد ،،، می‌دانم که انتظاری بیهوده دارم چرا که نمیتوان از نظام‌هایی‌ چنین یخزده و منجمد توقع گرمی‌ و گرم کردن را داشت ! 
چرا که آنها اگر چیزی را گرم کنند ، کوره ی نفرت و جنگ را گرم میکنند تا با ریختن خون این یا آن انسان که فرقی‌ هم ندارند این یا آن سوی مرز‌های کشورشان باشند ، خودی یا ناخودی باشند ، بی‌ گناه یا با گناه باشند ، دوست یا دشمن باشند ! کاری کنند تا همواره ملت در تشنج و ترس سپری کنند و شکرگزار حضرت رهبر باشند که اصلا اجازه ی زنده بودن را از ایشان دارند و مفتخر هستند در آن سرزمین زیست کنند!
به تصاویر خیره شوید ، همه چیز در چهره ی این مردم می‌بینید جز آنکه خودشان باشند ، کمی‌ غرور سالم انسانی‌ داشته باشند و یا دست کم اگر اشک می‌ریزند از سر عشق به رهبر باشد و نه از وحشت سزای وظیفه ی به انجام نرسانده ،،، آخر میدانید؟ در چنین نظام‌هایی‌ اشک ریختن و گل به سر مالیدن ، ریش کندن و صورت خراشیدن جزو وظایف این بندگان است
نگاه کنید اصلا هیچ فرقی‌ در نوع زور زدن برای گریه کردن مابین آدم معمولی‌ و ژنرال ارتش و یا یک سیاستمدار در این تصاویر نمیبینید ، همه کلیشه‌ای و شابلونی !!   و من حیرانم از این شباهت عجیب میان اسلام ناب محمدی و نظام بی‌ خدا ی کرهٔ ی شمالی یا چین یا روسیه و یا نظام‌هایی‌ از این قبیل !!!
آیا گمان دارید هنوز جهان ما جایی‌ برای چنین نظام‌ها و چنین افکار و افرادی دارد ؟
مجید رحیمی ۲۹ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ

Wednesday, December 28, 2011

 از بی‌ سوادها و به قول صمد شهر نرفته‌ها هیچ توقعی نبود!
 اما از آن فوکلی‌ها ، از آن درس خوانده‌ها و فرنگ رفته‌ها میپرسم :
 شما خجالت نکشیدید در برابر این آخوند شپشو
 سر خم کردید و نعلینش را بوسیدید ؟


چه آقا را به ماه دیده باشی‌
و یا در دیدنش کوشیده باشی‌
چنان گندی زدی بر فهمم انسان
تو گوئی که به عالم ریده باشی‌
۲۸ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ

Sunday, December 25, 2011

خبر فوری!! رژیم آخوندی با شلیک موشک کاتیوشا اشرف را مورد هدف قرارداد



آدرسها برای تماس و اعتراض به موشک باران اشرف توسط خامنه ای و مالکی ,,,,,,,
همین حالا اقدام کنیم!!

--------------------
تماس با کاخ سفید
White House تلفن
1-202-456-1111
1-202-456-1414
president@whitehouse.gov
-------------------------
تماس با عفو بین الملل
لندن
+44 207413 5500
امریکا
1-212-8078400
-----------------
United Nation- Refugee section تماس با سازمان ملل- بخش پناهندگان
foster@unhcr.org
Geneva تلفن : ژنو
41 22 739 8111
Basra تلفن: بصره
965 2472 1817
-------------------------
تماس با سازمان ملل- ناوی پیلای Navi Pilay
registry@ohchr.org
InfoDesk@ohchr.org
-----------------------------
Ban Ki Mon United Nation: سازمان ملل- بان کی مون
inquiries@un.org
--------------------------
تماس با صلیب سرخ جهانی
ژنو
Tel: +41 22 734 60 01
Fax: +41 22 733 20 57
ایی میل ( فرم را پر کنید و کامنتتان را بنویسید)


http://www.icrc.org/eng/who-we-are/contacts/index.jsp

صلیب سرخ عراق

Iraq-ICRC delegation (based in Amman/Jordan)
Tel: (++9626) 552 39 94
Fax: (++9626) 552 39 54
e-mail: iraq@icrc.org
Head of delegation: Mr BARTH Magne
Media contact persons:
Ms HORANIEH Layal
Amman Mobile: (++962) 777 399 614

!! انتظار بیهوده است




 از مجموعه شعر
 در امتداد سایه‌ها  


تقدیم به دوست از دست رفته و استادی کم نظیر 
دکتر محمد عاصمی
عزیزی که بسیار زیباییها به من آموخت و من بسیار وامدارش می‌باشم
این قطعه‌‌ در فرهنگ نامه ی کاوه که عاصمی به مدت ۴۰ سال صاحب امتیاز آن بود به چاپ رسید


غبار ، چهره ی شهر کوچک ما را
به حجاب کشانده
و خدا نیز  مدتهاست که از آنجا کوچیده است
و سحر هنگام
صدای هیچ خروسی
دیگر
مردم به خواب رفته ی شهر ما را بیدار نمیکند
در شهر ما کمبود آب محسوس است
و مرگ گلها شهر را به کویری می‌‌نمایاند
اما باز در گفتار این و آن
میتوان شنید که میگویند: آب از سرمان گذشته
در شهر ما زندگی‌ محکوم به مرگ است

من به آسمان نگاه می‌کنم و زیر لب از خود میپرسم
آیا روزی خواهد رسید  که آب در رودخانه‌های شهر ما جاری شود،
بی‌ آنکه از سرمان بگذرد ؟
و آیا خدا ، دوباره
برای جاودانه ماندن به این شهر باز خواهد گشت ؟
تا خروس آواز بیداری سر دهد
و زمان خانه تکانی فرا رسد ؟
یا آنکه ، ما آخرین بازماندگان این شهر فراموش شده هستیم ؟
و هیچ
جز بوته خار‌های اسیر طوفانهای پر غبار
غلت زنان
از این شهر عبور نخواهد کرد ؟
انتظاری بس بیهوده بود که من از آسمان داشتم 
سالها بعد دیدم و فهمیدم که 
پاسخ فقط در ماست 
و فقط در ما 
و دیگر هیچ!!.....
مجید رحیمی ۲۴ ژانویه ۱۹۹۸ لندن

Saturday, December 24, 2011

!! پند پدر


تقدیم به عزیزم که دیروز هنگامی که خود در سفر بود خبر سفر پدر را شنید!
رفتن پدر به سفر ابدی دردیست که جان هر فرزندی را روزی
 خانه ی خود میسازد ،
اما پدر همیشه در قلب فرزند است !!
----------------   
پند پدر!
سفینه ی خیال دل‌ 
در کهکشان خاطره
تا سیاره ی کودکی
میرود و می‌‌بردم
آنجا زمان ایستاده است
و من خود را می‌نگرم
پر از نشاط زندگی‌
در آن حیاط مدرسه
با همکلاسی‌های خود 
در فکر هر چیز دگر
جز آنکه شاید روز بعد
دست نوازش پدر
دیگر نباشد بر سرم
فارغ ز غوغای زمان
غافل ز فرصت‌های کم
اما هراسان در پی‌ ی
داشتن لیوان پرچمی۱
پیچد صدای پدرم
ناگه که میگوید به من
خوش آمدی به خاطرات
ای از آینده آمده !
حیران بمانم زین صدا
آخر مگر این ممکن  است ؟
او دست خود بر شانه‌ام
بگذارد و گوید به من
نیست غیر ممکن در خیال
آنگه به آغوشش شوم
همچون زمان کودکی
خواهم فراموشم شود
دنیایی که زآن آمدم 
اما پدر پرسد ز من
چرا به اینجا آمدی
گم کرده‌ای چیزی مگر ؟
گویم : پدر ! آری تو را 
گوید: که نه ! من در توام 
برگرد که فرزندان تو 
دیگر تو را گم نکنند
برای  دیدن پدر  اینهمه راه آمده‌ای ؟
برگرد و این را هم بدان
مادامی که تو زنده‌ای
من زنده‌ام در قلب تو 
برگرد و جاودانه شو
در قلب فرزندان خود!
برگشتم و دیدم که او 
حقا که نیمی از من است!


--------------------
 ۱= لیوان پرچمی، لیوانی بود سه تیکه به رنگ پرچم ایران که در یک دیگر جمع و براحتی در کیف مدرسه جا میشد!
--------------------
مجید رحیمی  ۲۸ ژانویه ۱۹۹۹ لندن
فرا رسیدن میلاد مسیح این پیام آور صلح و شادی را به همه ی باورمندان به همزیستی‌ مسالمت آمیز ، آزادی و شادی تبریک میگویم
 و امیدوارم در پناه این باور روزی بتوانیم ما هم از سرزمین خود کشوری بسازیم که همه ی شهروندانش بی‌ آنکه پیشداوری شوند با هر باوری که دارند در صلح و رفاه در آن زیست کنند و خشنود از بودن خود در این کشور و این اجتماع برای فردای بهتر برای آیندگان تلاش کنند که زندگی‌ جز شاد خواری و شاد سازی چیز دیگری نیست!
 فرا رسیدن سال نو میلادی را به تک تک شما نازنینانم شاد باش میگویم.
 ۲۴ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ 

Friday, December 16, 2011



رمز پرواز 

برای آنکه پرواز ، نماید این پرنده 
من و تو باید آزاد ، شویم ز این شب تار 
ترانه خوان شویم و، به دل‌ ز عشق گوییم
که تا شود نهایت ، صبح سپیده بیدار

اگر که خواب ماندی ، و یا ز این کاروان
بدان رود ز دستت ، لذت و بخت دیدار
چرا که این کاروان ، ماندن نمی‌شناسد
شوق رها شدن را ، نشانده در دل‌ یار 

حیف تو و من و ما ، اگر که جا بمانیم
دریغ بوسه داریم ، ز وحشت از سر  دار
که گشته این سر  دار ، بلند از بوسه ات
بوسه ی  آزادگی ، که آمده ز افکار !

مجید رحیمی ۱۶ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ

Monday, December 12, 2011


شهید خلفکار، وزیر معزول از
پست وزارت کشور دکتر عوضعلی کردان!!

چرا باید این مثل معروف ( خشت اول گر نهد معمار کج ، تا ثریا میرود دیوار کج ) را فراموش کنیم و سر در برف کرده تا شاید حقیقت را دگرگونه جلوه دهیم ؟ و چرا جرم کسی‌ که به عنوان وزیر کشور که میبایست پاکترین وزیر دولت باشد را می‌خواهیم اشتباه نام نهیم ؟ اشتباه ؟؟ یا جعل اسناد ؟!! ،،،، هر کسی‌ اشتباه می‌کند ، چه وزیر و چه شاه یا رهبر یا امام ! و این اشتباه باید هم رخ دهد تا به تجربه بدل گردد و از آن نسل‌های آینده نیز بیاموزند تا به سوی تکامل بروند !! اما اشتباهی‌ که به عمد باشد دیگر اشتباه نیست بلکه تبهکاری است !! با یک تبهکار عادی در اجتماع چگونه رفتار میشود ؟ بایست که با یک تبهکار در قدرت آنهم وزیر کشور به مراتب بیشتر برخورد شود ! چرا که وی ضربه ی بیشتری به پیکر اجتماع میزند تا یک تبهکار عادی !! آقای کردان حقش بود چون بسیاری از دیگران که هنوز تشت رسواییشان از بام فرود نیامده است بسیار بیشتر و قانونی تر برخورد میشد و به دادگاه جنایی فرستاده شده و حکم قانونی برایش صادر میشد و نه آنکه فقط از پست وزارت به پایین کشیده شود ،،، و این خود نشانگر آن است در جمهوری اسلامی قانون محل از عرب ندارد و همیشه حکم حکم حکومتی است ،،،، و درست به چنین نظام‌هایی‌ نظام‌های فاسد میگویند  !! مانند نظام بن علی‌ ، مبارک ، قذافی ، بشار اسد ، و نظامهای دیگری که هر روز به روزهای آخر عمر خود نزدیک میشوند ،،، چه بخواهند و چه نخواهند !!
مجید رحیمی ۱۲ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ


http://www.tabnak.ir/fa/news/209895/آذر-ماه-و-تنها-مدیری-که-هزینه-کار-خود-را-پرداخت-کرد

Sunday, December 11, 2011


ما سبزیم ! ما سبز براندازیم

با دشمن این خانه لحظه‌ای نمیسازیم



 ‌ای پوتین پدرسگ ، به هم زدی حال ما
می‌خوای که روس هم بشه ، شبیه احوال ما؟
ولی‌ ببین که مردم ، چطور حواله میدند
یک بیلاخ درسته ، درست مثل مال ما !!

مجید رحیمی ۱۱ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ

Friday, December 9, 2011

!! مهران مدیری باز شاهکار کرد




مهران از چندی پیش با ساخت سریالهای قهوه تلخ که بی‌جهت هم از طرف سازمان امنیت ولی‌ فقیه ممنوع اعلام گشته و میگردد ! اما نمیدانیم پس چگونه جواز ساخت می‌گیرد ؟!!! و چرا کسی‌ ایشان را از ساخت این سریالی که ممنوع است بازنمیدارد !!؟ و خود ایشان هم دستگیر نمیگردد !!؟ در صورتی که یک وبلاگ نویس بخاطر فقط یک مقاله در جمهوری اسلامی به جوخه ی اعدام سپرده میشود ،،،، به مسائلی‌ پرداخت و شخصیتهایی را به تمسخر و چالش کشید که اکثرا از مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی هستند ! و تقریبا تمام آنها هم در خارج از کشور زندگی‌ کرده یا میکنند! 
البته ساخت این سریال درست از بعد از حرکت عظیم مردم ایران در خرداد ۱۳۸۸ شروع شد و در سی‌ - دی‌هایی‌ نفیس با جوایزی نفیس تر در دسترس همگان قرار گرفت! که خود این جوایز شبهه برانگیز هستند ،،، که سرمایه از کجا می‌‌آید ؟ و چه کسی‌ این سرمایه را می‌پردازد ؟ و برای چه کاری ؟،،،، و مگر نه این است که پول مشخص برای کار مشخص است ؟ ،،،،
خوب حالا این پول که در این کار سرمایه گذاری شده است چگونه می‌خواهد با سود به سرمایه گذار باز گردد ؟ حتی اگر همه ۷۰ میلیون ایرانی‌ یک سری از این سی‌ - دی‌ها را بخرند باز هم جوابگوی این سرمایه ی عظیم نیست !!! پس باید از این آقای مدیری بپرسیم : چه کسی‌ پشت این قضیه ایستاده است ؟
 و شما چگونه است که اصلا دست تان به قلم نمیرود که از مسئولان حکومتی انتقاد کنید و بعضی‌ از آنجا را به تمسخر بکشی ؟ که حقیقتا واجب است !! ،،،
آیا این کار را به آن دلیل نمیکنید که درست همان افراد سرمایه گذاری در این کار به اصطلاح هنری شما کرده اند ؟ و زیاد هم تمایل
 به بازگشت سرمایه ندارند ؟ 
چرا که هدفشان نابودی مخالفان این نظام ننگین و دشمن هر ایرانی‌ است !
حال سوال من از شما این است که : خود شما کجا ایستاده اید ؟ و چه هدفی‌ را دنبال می‌کنید ؟ آیا هدفتان از شاخ و پخش این سریالها یاری رساندن به این نظام است ؟ و می‌خواهید با بدنام کردن نام آوران این مرز و بوم این اندیشه را به مردهم القا نمایید که بهترین انسانها و پاک‌ترین و شجاع‌ترین آنها در این نظام مشغول به خدمت به ایران و ایرانی‌ هستند ؟
آیا تا کنون با خود اندیشیده اید که مثلا شادروان فریدون فرخزاد یا شاپور بختیار یا شرفکندی‌ها و قسم لوها و صدها تان از کسانی‌ که در غربت یا به دست این نظام مورد حمایت الله کشته شدند و یا در حال زندگی‌ و مبارزه هستند ، همگی‌ دانسته پا در این راه گذاشته و قیمت آنرا هم میدانند و آماده ی پرداخت آن بوده و هستند ؟ و آیا این را میدانید که اگر هم کسان زیادی آنها را نشناسند و مرام و عقاید آنها را ندانند ، هنگامی که شما و امسال شما برای اهداف دیگری از آنها به تمسخر یاد می‌کنید تازه زمان شناسائی شدن آنها و افکارشان را بر روی صحنه می‌‌آورید ؟
و آیا میدانید که نسل جوان ایران هنگامی که با آنها بیشتر و بیشتر آشنا گردد ، نگاه خشم خود را بیش از پیش متوجه همین نظامی که شما می‌خواهید نجاتش بخشید معطوف میسازد ؟
آقای مهران مدیری ، کسان بیشتری چون شما در این سرزمین تصمیم گرفتند که از محبوبیت هنری خود که از مردم به وام گرفته بودند برای ماندن نظام حاکم استفاده نمایند ، اما همگیشان بلااستثنا در چشم مردم منفور شناسائی شده و ترک شده اند !! به همکارانتان محمد رضا شریفی نیا، هدیه تهرانی‌ یا چون علیرضا افتخاری و یا در عالم ورزش به رضازاده یا دائی یا در حالت نیمبند آن به افشین قطبی نگاهی‌ بیندازید و کمی‌ از حقیقت ، یعنی‌ خلاف آنچه سازمان امینیت ولایت فقیه به باور شما نشانده است ، ببینید ! و ببینید که نه تختی بی‌ جهت تختی شد و نه حجازی بی‌ مورد محبوب مردم گشت !! و از خود بپرسید که آیا این ارزش آنرا دارد که من هم با تمام محبوبیت ی که دارم و تمام استعداد و سابقه‌ ی کاری و شهرت خود به دام این نظام گردم و نام خود را برای همیشه چون نیای همین آقای شریفی نیا دوست عزیز و
 همکار شما به ابدیت بسپارم ؟
این را هم بدانید‌ که زندگی‌ حقیقی‌ این عزیزانی که شما آنها را در سریال‌های خود به تمسخر می‌کشید در حقیقت تازه آغاز گشته و شکوفایی آن در زمان فروپاشی این نظام خواهد بود !! خوب است که شما هم به جمع سربازان روشنایی بپیوندید و نه تاریکی‌ و فریب و نیرنگ ! که اینها دستشان به خون ملت آغشته است و همین ملت به وقتش پاسخ آنها را خواهد داد !! مگر تاریخ غیر از این میگوید ؟ همین تاریخی‌ که شما سریال قهوه تلخ را به نامش میگذارید ،،، شاید بد نباشد که خودتان هم آنرا به دقت مطالعه کنید ،،،، سعدی نازنین ما میگوید :
از تو دو افسانه ی نیک‌ و بد به جا ماند ،،، بخواه که افسانه ی نیک‌ از آن تو باشد!!
مجید رحیمی ۹ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ

Thursday, December 8, 2011



صادقترین و شجاع‌ترین بازیگر زن ایرانی‌ ،
ننگ بر آن کسانی‌ که دانسته یا ندانسته این چهره ی سرشناس جهانی‌
 که افتخار کشور ماست را با حماقت خود میرنجانند ،،،
براستی این است حق یک هنرمند که جان و جهانش کشورش و مردمش میباشند ؟


Wednesday, December 7, 2011

آیا حمایت پوتینیه " روسیه ی سابق " و چین از جمهوری اسلامی خواهد توانست این نظام را بار دیگر از مخمصه ی حماقت نجات دهد ؟

نظام کنونی حاکم بر ایران که حمایت امام زمانش مشروط به حمایت دو کشور لامذهب چین و پوتینیه است ، با آنکه هم عاقبت صدام و قذافی را دیده و اکنون هم شاهد فرو ریختن نظام پوشآلی بشار اسد در سوریه می‌باشد و همینطور شاهد حمایت‌های بی‌ دریغ آن دو کشور دیکتاتور پرور بوده و هست و نتایج آن را هم دیده و تجربه نموده ، باز بر این ریسمان پوسیده می‌خواهد آویخته شود تا شاید فرجی گردد و حضرت پوتین میانجیگری کند تا شاید امام زمان آنها را از این بحرانهای خود ساخته برهاند!

در سال ۲۰۰۳ که آمریکا و انگلیس مصمم به حمله به عراق بودند ، مخالفت‌های پوتینیه و چین و حتی عدم همکاری بعضی‌ از کشورهای اروپا ی غربی مانند فرانسه و آلمان هم نتوانست که از این حمله و سقوط رژیم صدام جلوگیری نماید، اکنون قبر صدام شهید در زادگاهش قرار دارد و نظامش به درک روانه گردیده است و مردم عراق بعد از یک دوره ی سخت و خونین اکنون میرود تا دوران سازندگی و چشیدن آزادی و دموکراسی را تجربه نماید.
البته فراموش نکنیم که آن دوره ی خونین را هم دست دولت‌های ماجراجوی کشور‌های همسایه مانند ایران و سوریه برای این ملت رقم زده بودند تا شاید نسخه ی صدام در مورد آنان تجویز نگردد.
امروز که هشت سال از آن ماجرا‌ می‌گذرد ، در یک مقایسه ی گذرا میبینیم که کشور عراق با داشتن دشمنان بسیار در اطراف مرز‌های خود و نیز دولتی نیمه دست نشانده چگونه هر روز بیش از پیش به آرامش و رفاه نزدیک و نزدیکتر میگردد و سکان کشتی‌ سرنوشت خویش را بدست می‌گیرد!
جمهوری اسلامی که همه کاری کرد تا این ملت و این مملکت به اینجا نرسد تا نمونه  ای برای دیگر کشورهای منطقه بویژه ایران نگردد ، امروز درمانده و وامانده شاهد فروپاشی نظامهای خون خواری چون خود است که چگونه یکی‌ پس از دیگری فرومیریزند ، بی‌ آنکه حتی دو موردشان  شبیه به یکدیگر باشند ! چرا که سناریوی هر یک را خود این نظامها و رهبرانشان به خواست خویش نوشته اند و جهان نیز بر طبق همان خواسته با آنان رفتار می‌کند.
و ما شاهدیم که نه سرنوشت بن علی‌ به مبارک و نه مبارک به قذافی شبیه بودند و حال نوبت بشار اسد است  که در حال نوشتن پایان نامه ی دوران حکومت خویش است! 
حقیقتا این فروپاشیها چه معنا و مفهومی دارند ؟ و چه پیغامی را به دولتهای منفور کشورهای همسایه و جهان میرسانند ؟ و مهمتر از همه چرا مخالفت‌های دو کشور حامی‌ دیکتاتورهای جهان با فروپاشی این نظامهای " نوچه " هیچ کمکی‌ به آنان نمیکند ؟ و آنها یعنی‌ چین و پوتینییه نتوانستند حتی یک مورد را از فروپاشی نجات دهند ؟ در صورتی که هر بار دیدیم و شنیدیم که چگونه از این نظام‌ها طرفداری کردند و حمایت خود را اعلام نمودند! اما چه فایده ؟
نظام کنونی حاکم بر ایران که حمایت امام زمانش مشروط به حمایت دو کشور لامذهب چین و پوتینیه است ، با آنکه هم عاقبت صدام و قذافی را دیده و اکنون هم شاهد فرو ریختن نظام پوشآلی بشار اسد در سوریه می‌باشد و همینطور شاهد حمایت‌های بی‌ دریغ آن دو کشور دیکتاتور پرور بوده و هست و نتایج آن را هم دیده و تجربه نموده ، باز بر این ریسمان پوسیده می‌خواهد آویخته شود تا شاید فرجی گردد و حضرت پوتین میانجیگری کند تا شاید امام زمان آنها را از این بحرانهای خود ساخته برهاند.
البته چون این نظام با بحران متولد گردیده و با بحران زندگی‌ و رشد کرده ، نمیتواند بی‌ بحران به بودن خویش ادامه دهد! یعنی‌ حتی اگر از این بحران نیز جان سالم بدر ببرد بحران بعدی در راه است و باز التماس دعای حضرت خامنه‌ای به دربار امام پوتین و درگاه دولت چین روان است که شما را به جدتان قسم این حکومت مورد حمایت امام زمان را از این بحران برهانید تا امتیاز فلان چاه نفت یا فعلا معدن اورانیوم و مس دیگر منابع این سرزمین به نامتان مهر گردد!
اخیرا شنیدیم یکی‌ از رهبران دولت چین فرموده است که : حتی اگر به جنگ سوم جهانی‌ هم برسیم ، ما از دولت ایران حمایت می‌کنیم !.... حقیقتا این حرف گنده تر از دهان یعنی‌ چی‌ ؟ مگر ایران چقدر برای چین مفید است که آنها در عمل دست به چنین حماقتی بزنند ؟ حتی اگر بازار خرید ایران فقط و فقط با چین معامله کند و از هیچ کشور دیگری در جهان خرید ننماید! گمان می‌کنید آیا ارزش آنرا خواهد داشت که چین از معاملات سرشار با آمریکا و اروپا چشم بپوشد و جان خود را فدای ماندن نظام جمهوری اسلامی بنماید که اگر هم دیگر دولتها نتوانند آنرا نابود سازند ( که چنین چیزی را هم نمی‌خواهند ) ملت ایران دیر یا زود آماده ی پرداخت فروپاشی آن خواهند گشت و این نظام را به زباله دان تاریخ خواهند افکند ،،، آنگاه این دو دولت میانجی بین نظام جمهوری اسلامی با امام زمان چه خواهند کرد ؟!!! اصلا چکاری میتوانند بکنند ؟ شاید همان کاری که برای صدام و قذافی کردند ، و یا همین کاری که برای ماندن بشار اسد میکنند ؟
نظام بحران آفرین و بحران زای جمهوری اسلامی مدام در حال بیرون آمدن از این چاله و افتادن به آن چاله است ، و نمیتواند به هیچ وجه این خصلت و عادت خود را ترک نماید ، و از قدیم هم گفتند : ترک عادت موجب مرض است ! و یا توبه ی گرگ ،،،،،، چیست ؟
حال گمان دارید این نظامی که خود هر روز با تصمیمات و اعمال خود مرگ خود را امضا مینماید دول چین و پوتینیه برای نجاتش از جان خود بگذارند ؟ ضمن آنکه خود آن دو دولت هم پا در هوا هستند ! یکی‌ سر در گریبان جمعیتی نزدیک به یک و نیم میلیارد انسان گرسنه! و دیگری با مخالفان سرسخت خود در داخل و خارج از کشور که هر روز به تعدادشان افزوده میگردد تا دوباره نام پوتینیه را به روسیه برگرداند !
کوچکترین تردیدی به دل‌ راه ندهیم که همیشه و باز همیشه ملت پیروز است !! اما برخیزیم و همگام با هم پیش از آنکه این دشمنان بزرگ ایران کشورمان را به دست خارجی‌‌ها به نابودی بکشند ، خود این نظام را به درک فرستاده و آزادی را به خود و هم میهنان و آیندگان ارزانی داریم! چرا که تک‌ تک‌ ما موظف هستیم ! حتی آنکه میگوید به من ربط ندارد هم در برابر خود و وجدان خود مسئول است ،،، اری یاران ! ما همه مسئول هستیم ، و تا دیر نشده و قطار ایستگاه را ترک نکرده تصمیم خود را بگیریم و برخیزیم!!..


مجید رحیمی ۷ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ

Tuesday, December 6, 2011

!! قابل توجه احزاب و فعالان سیاسی در سرتاسر جهان



یاران ، هم سنگران جبهه ی آزادی و هم میهنان مبارز!

در پس مبارزه ی ۳۲ ساله ی ملت آگاه ایران با این نظام خون آشام و فاسد که نهایتان منجر به قیام ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ گشت و جهان را به خواست حقیقی‌ ایرانیان آگاه ساخت که همانا رعایت حقوق بشر و احترام به قوانین انسانی‌ و آزادی است ، دست کم بخشی از هنرمندان نیز در تلاشی شبانه روز در این سنگر در کنار دیگر هم میهنان ایستادند و یکدم سنگر را ترک نکردند و با قلم ، موسیقی ، آواز ، رقص ، فیلم ، تئاتر و نقاشی،.....  هر یک بلندگویی برای رسیدن صدای ملت ایران به گوش جهانیان گشتند.
البته این روند آهسته آهسته به این حد از گسترش رسید که امروز بسیاری از هنرمندان در صفحه ملت و در کنار آنان ایستاده اند ، اکنون زمان آن است که هنرمندان در یک حرکت فراگیر با اجرای برنامه‌های هنری بیشتر از گذشته این ضربهای آخر را به این نظام پوسیده و ضدّ بشری بزنند.

اکنون من به عنوان یکی‌ از کوچکترین عضو این خانواده که سالیان است که افتخار بودن در کنار ملت و دیگر مبارزان راه آزادی را دارم اعلام مینمایم که همراه با وسایل موسیقی و صدای ناقابل خود در گردهم آییها و تظاهرات ایرانیان بر ضدّ این نظام برای اجرای برنامه ی افتخاری خود را آماده تر از همیشه ساخته‌ام تا سرودهای پخش شده‌ام مانند " بزرگترین هدف " " ما سبز براندازیم " " سبز رهایی " و دیگر قطعاتی که معرف عزیزان هم میهنم هستند را اجرا نمایم ، تا یک صدا به صدا‌های شما عزیزان مبارز افزوده گردد.
برای هماهنگی‌ و تنظیم روز و ساعت خواهشمندم با این آدرس میل تماس بگیرید و مرا سرفراز سازید.
پاینده باد آزادی برقرار باد احترام به قانون حقوق بشر و حقوق انسان ،،، 
نابود باد جمهوری اسلامی حاکم بر ایران!
 مجید رحیمی - مونیخ

!! رنگ علف






http://parsdailynews.com/video/Video_archive.php?currentpage=1
 تور جهانی‌ هادی خرسندی که با عنوان " رنگ علف " در حال عبور از کشور‌ها و شهرهاست ، در حقیقت
 مبارزه ایست که در قالب طنز به من و شما ارائه میشود ، من و شمایی‌ که از شنیدن گفتار جدی فراری هستیم و می‌خواهیم شاد باشیم ، بخندیم ، تا عبور زمان را ندانیم ،،،، این برنامه را بایست دید و بایست حمایتش کرد ، نه بخاطر آنکه چون هادی خرسندی آن را اجرا می‌کند ، و نه به خاطر خنده‌ای که در آن به حد هست ! بلکه به خاطر بیدارسازی و روشنگری آن !! ما در هر مقام و مرتبه‌ای که باشیم  ، احتیاج داریم برای پله ی بالاتر بیدار و بیدارتر گردیم ! مجید رحیمی - مونیخ

Sunday, December 4, 2011



آقای وستروله وزیر خارجه ی آلمان ! 
می‌خواهید فریب بخورید ؟
 یا فریب بدهید ؟


در پس حمله ی نیروهای دولتی جمهوری اسلامی در تهران به سفارت انگلیس و همچنین محل اقامت دیپلماتهای این کشور و حمایت مجلس اسلامی از این حرکت ، دولت انگلیس برای شاید یکبار در تاریخ چهارصد ساله ی گذشته ی خود به عنوان کشور استعمار کننده یک تصمیم شرافتمندانه گرفت که توانست در این تصمیم چشم بر در آمد‌های آنچنانی‌ بسته و شرافت دیپلماتیک کارمندان و کشور خود را ارج نهد و با فراخواندن تمامی‌ دیپلمات ی خود از تهران اولتیماتومی چهل و هشت ساعته به هشتاد دیپلمات جمهوری اسلامی برای ترک این خاک داد!


در پس این ماجرا‌ و این تصمیم دولت انگلیس ، کشورهای اروپایی نیز بسیاریشن مانند آلمان سفارتخانه‌های خود را تعطیل نموده و اعتراض شدید خود به این ماجرا‌ را به گوش مقامات ایرانی‌ رساندند.


رژیم جمهوری اسلامی که گمان نمیکرد با چنین وضیعتی روبرو گردد در بیست و چهار ساعت نخست دچار یک شوک دیپلماتی گشت ، اما پس از آن نخست با صدایی ضعیف و سپس با صدای بلندتر جمله ی عسل خردیم را تکرار و تکرار نمود ! تا آنکه گویا آقای صالحی وزیر خارجه که خود جزو  افراد تحریم شده توسط اتحادیه ی اورپاست در نشستی که برای افغانستان در آلمان رخ داد با اجازه ی مخصوص شرکت نموده و فرصت را غنیمت شمرده و به وزیر خارجه ی آلمان التماس کرده است که تا به دولت انگلیس مراتب عسل خوری نظام نه شرقی‌ و نه غربی را ابلاغ کند.


گیدو وستروله که اگر خودش شهروند ایرانی‌ می‌بود حکمش به خاطر همجنس گرا بودن کمتر از اعدام نمیبود ، به عنوان محلل وارد کار گشته تا این پیغام عسل خوری اسفبار نظام مورد حمایت امام زمان را به گوش اربابان این نظام رسانده و بگوید : بابا اصلا این کلمه ی غلط کردم را برای چه زمانی‌ گذشته اند ؟


فریبی که آقای وستروله می‌خواهد بخورد البته قیمت خود را دارد که شاید بتواند علاوه بر مستحکمتر کردن پایه‌های آلمان در تهران قسمتی‌ از ضرر پرداخت میلیارد‌ها  یورو یی که برای کمک به یونان متقبل شدند را اینگونه جبران نماید
البته دولت آلمان بخوبی میداند که این نظام نه به به قوانین احترام میگذارد و نه به قول و قرار خودش ، چرا که این اولین باری نیست که این نظام مورد حمایت الله و امام زمان دست به چنین کاری میزند ! که این گونه یاغی گریها در قاموس این نظام است
اما پدر این پول بسوزد که چه‌ها نمیکند ، از دگر سو اما دولت آمریکا در پی‌ تحریم بانک مرکزی و حتی خرید نفت ایران است و اسراییل نیز مقدمات حمله به پایگاه‌های اتمی‌ ایران و بمباران آنها را آماده میسازد!


حال سوال اینجاست که آقای وستروله این وساطت و این راوی بودن و در حقیقت این محلل کاری برای چیست ؟ آیا شما هم قصد دارید مانند آیت الله  گرهرد شرودر صدر اعظم پیشین آلمان  حجت الاسلام شیعه شوید که اینچنین نقش محلل را بازی می‌کنید ؟ حقیقتا می‌خواهید فریب بخورید یا باز فریب بدهید ؟


 مجید رحیمی ۵ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ

Saturday, December 3, 2011

!! جهان چله نشین



در رابطه با حمله به سفارت انگلیس در تهران و روز شانزده آذر که روز دانشجو است
-----------------

دانشجوی حقیقی‌ در زندان اوین است
بسیجی‌ بیسواد،نوکر روس و چین است
ای انگلیس فاسد،این تحفه از تو داریم
پایت ببین چگونه،ز کرده روی مین است
تو گرگ پرورده‌ای ، به سرزمین زرتشت
نمونه اش که دیدی،آینده هم چنین است
گرگت ببین چگونه ، پنجه به رویت کشد
خصلت گرگ این است،در ذات و بر جبین است
شاید اگر کشیدی ، دست خود از پشت او
به چشم خود ببینی‌ ، که صلح در کمین است
در این خاورمیانه ، تا دست توست در آن
کاسه همین کاسه و،خوراک هم همین است
پنجه ی محصول تو ، که بر روی تو بنشست
گیرم به فال نیک‌ و ، گویم که بهترین است
چرا که خود کرده را چاره نبوده هرگز
نظام آورده‌ای!! که شاه مفسدین است 
کنون زمان آن است، که این سخن بدانی
بر تن ما نیاید ، هرآنچه رنگ کین است
آرزوی جوانان صلح و آزادی و مهر
جدایی حکومت، ز مذهب و ز دین است
شاید که باید اکنون ، گویم کلام آخر
 ای فتنه ساز عالم، این کار آخرین است
روزی اگر بوده‌ای ، شیره کش این جهان
مشکل امروز تو، نه اسب،قاچ زین است
جهان بنه ز دستت ، که تا شکسته ناید
ببین که بر رهایی، جهان چله نشین است !!

مجید رحیمی ۳ دسامبر ۲۰۱۱ مونیخ

Friday, December 2, 2011

!! آقای مهمان پرست ! فقط خفه شید لطفا



در جمهوری اسلامی گویا همه چیز بر عکس است ، وزیر کشورش متقلب به جعل مدرک دکتراست ، معاون اول رئیس جمهورش که نامش از رحیم یعنی‌ "بخشنده" می‌‌آید سر یک گروه مافیایی است که همه چیز را برای خود میخواسته است و در پیگرد قضائی همین نظام است ، سخن گوی دولتش " میهمانپرست " نام دارد که اینچنین از حمله ی عده‌ای اراذل و اوباش به میهمانان این سرزمین دفاع می‌کند !! عجب نظامی ! عجب دولتی ! بیچاره امام زمان که مجبور است از اینها حمایت کند تا گرفتار کهریزک نگردد
----------------------
تا زمانی‌ که دولت دهم و سخنگوی آن دهان نگشوده و سخن نگفته بودند، دنیا گمان میکرد اینها احمق هستند ، اما بعد از گشوده شدن دهانشان، جهان مطمئن شد!
در پی‌ حمله ی چند صد تن از اراذل و اوباش دولتی به سفارت انگلیس در تهران که با نام دانشجویان بسیجی‌ و خود جوش عنوان شد ، دولت انگلیس شاید یکبار تصمیمی صحیح در مورد این نظام آن هم تا حدی به نفع ملت ایران گرفته باشد ،وآن هم همین بود که پس از خروج دیپلمات‌های خود سفارت جمهوری اسلامی در لندن را بسته و اراذل و اوباش دولت تروریست که به عنوان دیپلمات در این کشور بسر میبیردند را بیرون ریخت!
واکنش جمهوری اسلامی اما بسیار قابل توجه است که حقیقتا گاهی‌ آدمی‌ گمان دارد اینها نه تنها خود از فهم و شعور هیچ گونه بهره‌ای نبرده اند بلکه گمان دارند جهان هم چون خودشان بی‌ شعور است ، و چیزهایی میگویند که اگر دهانشان را نگشایند و هیچ نگویند خیلی‌ داناتر به نظر میرسند!
سفارتخانه و کنسولگری هر کشوری خاک آن کشور محسوب و هر گونه تعرض به آن خاک به عنوان اعلان جنگ تلقی‌ میگردد !! این مهم را حتما نباید یک دیپلمات بداند که شاید راننده تاکسی یا سرایدر یک مدرسه هم میداند !
اما در جمهوری نامقدس اسلامی حاکم بر ایران گویا دیپلمات‌هایش باید نزد سرایدار و راننده تاکسی رفته و اصول نخستین دیپلماتی را بیاموزند ، 
نخستین اصل دیپلماسی امینیت افراد است که باید توسط دولت میزبان برای دیپلماتهای میهمان با هر قیمتی برقرار گردد و آن وظیفه ی دولت آن کشور است!
در جمهوری اسلامی که از همان بدو پیدایش این نظام شاهد آن بودیم ، تشکیل گله ی نیرو‌های خودسر است که به هنگام به بنبست رسیدن دیپلماسی این مردان الله فورا دست به کار شده و دیپلماسی زور بازو را با قمه و چماق و عربده به پیش برده اند
جهان غرب که در پی‌ استفاده‌های آنچنانی‌ پیوسته سعی‌ در کنار آمدن با این عربده کشیهای اسلامی بود  ، بسیاری از توهین‌ها را به جان خرید و حتی حمله به سفارت آمریکا در تهران را با کمی‌ هارت و پورت و ماجرای طبس بدست تاریخ سپرد ، چرا که قرار بود صدام در جنگی هشت ساله ایران را آنچنان مجبور به پرداخت‌های میلیاری سازد که شیرینی‌ آن میلیاردها دلار خرید وسایل جنگی ، تلخی‌ این گروگانگیری را جبران سازد ! که چنان نیز گشت
اما همین امر جمهوری اسلامی را جری تر ساخت تا جایی‌ که این نظام البته مقدس خود را در مقامی دید که به سفارت خانه ی ولی‌ نعمت خود نیز تعرض کند ، و چون نخستین ضرب شصت دولت ولی‌ نعمت خود را دید شوکه شود و هذیان از دهان بیرون بریزد !! به عنوان مثال :
(سخنگوی وزارت خارجه ایران گفته است که "آنچه که در ارتباط با سفارت انگلیس در تهران رخ داد اتفاقی غیر قابل پیش بینی و در پی عصبانیت برخی از تظاهرکنندگان از رویکرد دولت انگلیس در قبال جمهوری اسلامی ایران بود که با هوشمندی و تدبیر اتخاذ شده، از آسیب دیدن دیپلمات ها جلوگیری به عمل آمد و برخورد با متخلفین از سوی قوه قضاییه تحت بررسی و پیگیری است.")
همین جمله ی ایشان ! یعنی‌ حق دادن به عملکرد آن عده‌ی خودسر !! که حقوق بگیران همین نظام هستند که به اسم دانشجو دست به چنین کاری زده اند !دانشجویی که حتی یک جمله ی ساده انگلیسی‌ را هم نمیتواند بنویسد ! و حالا این دانشجو با سوادترین این دانشجوها بوده ، خدا را شکر کنید که دانشجویان بی‌ سواد به شماها حمله نکرده اند!


 و جالبتر اینکه ایشان می‌‌بلقورند (می‌‌گویند ): (که با هوشمندی و تدبیر اتخاذ شده، از آسیب دیدن دیپلمات ها جلوگیری به عمل آمد و برخورد با متخلفین از سوی قوه قضاییه تحت بررسی و پیگیری است!!),,,  که یعنی‌ بروید و شاکر باشید که بلایی بر سر افرادتان و دیپلماتهاتان نیاوردیم ! که بار دیگر حتما آن کار را هم خواهیم کرد!
مثل فارسی میگوید: از روباهه پرسیدند شاددت کیست ؟ گفت دمم ! و حالا دمم این سخنگوی دولت رئیس مجلس است که او هم دهان میگشاید و این چنین بلغور می‌کند,
(رئیس مجلس روز گذشته نیز حمله به سفارت بریتانیا را واکنش طبیعی دانشجویان نسبت به وقایع تاریخی در روابط دو کشور معرفی کرده بود و مقامات بریتانایی این اظهارات را نشانه ای از حمایت حکومت جمهوری اسلامی از تجمع کنندگان و صادقانه نبودن اظهار تاسف دولت از این واقعه دانستند.
علی لاریجانی در توجیه تجمع اعتراضی، بار دیگر به اظهار نظر درباره تاریخ روابط بریتانیا و ایران در زمان قاجار و دوره سلطنت سلسله پهلوی پرداخت و با انتقاد از بریتانیا، گفت که "آنها به مردم ایران ستم کردند و نوعی غارت سیاسی و اقتصادی در پروژه استعماری انگلیس وجود داشت" و افزود که بریتانیا از این سابقه عذرخواهی هم نکرده است.
رئیس مجلس ایران با ابراز این نظر که با استقرار نظام جمهوری اسلامی، در ایران مردم سالاری ایجاد شد، افزود که بریتانیایی ها از این نظام حمایت نکردند و "از ابتدا رفتار ماجراجویانه ای را دنبال می کردند، البته رفتار دیپلماتیک آنها به شکل پیچیدن کارهای موذیانه در زورورق بوده است.")
و اما جالبتر از آن دو این نمایندهٔ ی مجلس خوش گفته است که :
 (علاء الدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، گفته است که "واکنش ایران به ا قدام انگلیس در بستن سفارت خود، یا هرگونه اقدام دیگر، قاطعانه و بر پایه عرف دیپلماتیک خواهد بود."
این نماینده مجلس یادآور شده که بریتانیا در حالی تصمیم به قطع روابط با جمهوری اسلامی گرفت که دولت ایران تنها در صدد کاهش روابط بود و افزوده است: "بنابراین، دولت انگلیس مسئول پیامدهای این اقدام خواهد بود.")
--------------
براستی اینها چه کسانی‌ هستند و چقدر از علم سیاست و دیپلماسی میدانند ؟ و جهانبینی امروزین اینها تا کجاست ؟
 تا کجا میخواهند بدینگونه پیش بروند ؟ و چقدر بر سر حرفی‌ که از دهان خارج میکنند پایمردی خواهند کرد ؟
به گمان من اینها میخواهند راه دیگری غیر از بهار عرب ، قذافی و اکنون بشار بروند ! چرا که دیده اند تمامی‌ آن راه‌ها به نابودی این کسانی‌ که دست کمی‌ از خود اینها نداشتند انجامیده است ! و حال برای نجات خود و برای وحشتی که از مرگ دارند میخواهند اینگونه به خودکشی‌ پناه ببرند!!
تصمیمشان را به فعال نیک‌ میگیریم و خشم در دل‌ با یکدگر عهد می‌کنیم که بزودی باز به خیابان‌ها آمده و اینبار بی‌ حضور کروبی یا موسوی یا هر کس دیگری که بخواهد ترمز این ملت برای رسیدن به آزادی گردد تا نابودی این نظام و رهایی میهن و ملت ایران به پیش میرویم و این فاسدترین نظام روی زمین را به حافظه ی تاریخ خواهیم سپرد، بچه‌ها آماده باشید که بزودی آن روز می‌رسد.


مجید رحیمی ۱دسامبر۲۰۱۱ مونیخ

Thursday, December 1, 2011

!! کردستان در شرف خیزش

  انتقاد تند و بی‌ سابقه یک کرد اهل سنت
 به شخص خامنه ای!!