Sunday, May 26, 2013

محمد نوری زاد !
 در تنها دیدار “رخ به رخ ”  که همین چند ماه پیش با آقای‌ هاشمی‌ رفسنجانی داشتم، 
به ایشان گفتم: 
دست شما و آقای‌ خامنه ای به خون مردم آلوده است!
------------------------
واقعا به چه کسی‌ ذلیل شده میگویند؟
آیا غیر از این است که مانند سران این نظام هم در قدرت باشی‌ و هم یاران سابق ات تو را چنین بنامند و همان حرفی‌ را بزنند که دشمنان و مخالفانت میزنند؟
حقیقت این است که هم محمد نوری زاد درست میگوید و هم این دو یعنی‌ خامنه‌ای و رفسنجانی در همین جهان و درست در زمانی‌ که هنوز از قدرت فرود نیامده اند چنان ذلیل شدند که تاریخ مانندش را به یاد ندارد !! 
بیچاره آنهایی که میخواهند  پست کثیف ریاست جمهوری این نظام و این رهبر و این رئیس تشخیص مصلحت نظام را به دوش بگیرند !!
▪ محمد نوری زاد به رفسنجانی و خامنه ای: دست شما دو نفر به خون مردم آلوده است!

 دو نفری که اموال مردم را مصادره کرده اند، دو نفری که مردم را زده اند و مردم را بی دلیل و بدون محاکمه ی منصفانه به زندان انداخته اند، دو نفری که مردم را از سرزمین پدری و مادری شان رانده اند، دو نفری که در بسیاری از مناسبات خیر و شر این سرزمینِ گرفتار نقشِ محوری داشته اند، یکی شما هستید و یکی آقای خامنه ای.

کیهان آنلاین- ۵ خرداد ۹۲ – در حالی که برخی از به اصطلاح سیاسیون در میان نیروهای رژیم از جمله اصلاح طلبان و هم چنین مدعیان دموکراسی، در افسانه پردازی پیرامون علی اکبر‌هاشمی‌رفسنجانی با یکدیگر مسابقه گذاشته اند و گویی حافظه مخاطبان خود را نیز چون حافظه فرصت طلب و سیاست زده خویش دچار فراموشی می‌پندارند، محمد نوری زاد، روزنامه نگاری که زمانی در کیهان تهران، ارگان بیت رهبری و بدنام ترین روزنامه تاریخ مطبوعات ایران کار می‌کرد، در نوشته ای رفسنجانی و خامنه ای را متهم کرد که دستانشان به خون مردم آلوده است و در جنایت‌های بسیاری یا مستقیم دست داشته اند و یا مطلع و شاهد آنها بوده اند.

نوری زاد در وبسایت خود در یادداشتی زیر عنوان «تنها راه باقی مانده برای‌هاشمی» به تاریخ سوم خرداد ۹۲ با صراحتی بی سابقه رهبران جمهوری اسلامی‌را به جنایت متهم کرد و به رفسنجانی توصیه کرد با اعتراف به همه جنایت‌هایی که وی در آن دست داشته و یا از آنها مطلع بوده است، از مردم پوزش بخواهد.

متن کامل نوشته نوری زاد چنین است:
«درتنها دیدار “رخ به رخ”ی که همین چند ماه پیش با آقای‌هاشمی‌داشتم، به ایشان گفتم: اگرامروز دو نفرباشند که دستشان به خون مردم آلوده است، دو نفری که اموال مردم را مصادره کرده اند، دو نفری که مردم را زده اند و مردم را بی دلیل و بدون محاکمه ی منصفانه به زندان انداخته اند، دو نفری که مردم را از سرزمین پدری و مادری شان رانده اند، دو نفری که در بسیاری از مناسبات خیر و شر این سرزمینِ گرفتار نقشِ محوری داشته اند، یکی شما هستید و یکی آقای خامنه ای.

به ایشان گفتم: آقای‌هاشمی، ما مردم را زده ایم وکشته ایم و اموالشان را برداشته ایم و خودشان را آواره و زندانی کرده ایم، و در نقطه ی مقابل جماعتی را به نوا رسانده ایم. این خون‌ها و حقوق تباه شده مطلقاً بجوری نیست که شامل مرور زمان شوند، و صاحبان حق – چه مرده چه زنده – فراموش کنند که چه ظلمی‌به آنان و به خانواده‌هایشان رفته است.
به ایشان گفتم: شما و آقای خامنه ای یا عامل مستقیم این خونها و حقوق تباه شده بوده اید، یا شاهد بوده اید، یا خبردار شده اید، یا از کنار آن بی سر و صدا عبور کرده اید. بهمین خاطر امضای شما دو تن پای اینهمه آسیب و نادرستی هست تا مگر به اعاده ی حقوقِ معوقه ی مردم اقدام کنید.
به ایشان گفتم: من راه چاره ای برای دنیا و آخرت شما دارم که بعنوان “هدیه” ای تقدیمتان می‌کنم. در یک هدیه، حتماً باید شأنی از”هدایت” متجلی باشد. و آن هدیه را برای ایشان واگشودم و گفتم: بیایید و در سایت شخصیِ خود به تک تک این موارد اشاره کنید و از صاحبان حق حلّیت بطلبید. که اگر به این اقدامِ انسانی و اسلامی‌قیام کنید، هم دنیا و آخرت خود را پاکسازی کرده اید، و هم اخلاق پوزش خواهی و اعاده ی حق را در این دیرهنگامِِ کشور بجریان انداخته اید. این سخنِ من به آقای‌هاشمی، با اطمینان می‌گویم تنها سخنِ صریح و بی اعوجاج و خیرخواهانه ای بوده است که تاکنون کسی آن را با جناب ایشان در میان گذارده است.
عمده ی افرادی که به محضر بزرگانی چون ایشان راه می‌یابند، سخن به مدیحه و چاپلوسی می‌رانند و اجازه نمی‌دهند یک مسئول با خودِ خودش مواجه شود. که اگر من روزی با جناب خامنه ای نیز مواجه شوم، همین سخنان را با وی درمیان خواهم گذارد. که: دست شما ای عزیز، به خون و مال و آبرو و حقوق مردم آلوده است. بیایید و درهمین چند صباح باقیمانده کاری بکنید و پای خود را از غرقاب حق الناس بدر ببرید. که امروز اگر دست بر پشت دست می‌زنید و مأیوسانه “واویلا” سرمی‌دهید، همه ازهمین حق الناسِ به هیچ گرفته شده است. حالا حق خدا و آسیبی که ما و شمایان به اعتقاد مردم وارده آورده ایم بماند.
اکنون نیز دراین ورطه ای که شیوخِ شوخِ شورای نگهبان به اشاره ی جناب خامنه ای به “له” شدگی آقای‌هاشمی‌فرمان فرموده اند، می‌گویم: تنها راه باقی مانده برای ایشان، تنها وتنها همین است. که به دستهای خود بنگرند. وبه ترمیم ضایعاتی قیام کنند که خود در آنها دخیل و شاهد و مقصر بوده اند. به ایشان در آن روز گفتم: ورود به عرصه ی پوزشخواهی، گرچه در قدمهای نخست، دشوار و آشوبنده است اما حتماً در قدمهای بعدی برکات خدا را نصیبتان خواهد کرد و همان خدا عزتی صد برابر به سمت شما سرازیر می‌کند. و گفتم: این اقدام شما، کفِ آن چیزی است که فعلاً می‌شود بدان دست برد. و گرنه در پیشگاه خدای متعال، حسابرسی‌ها و واگشایی‌ها بسیار مویین است و بنا بفرمایش قرآن به ذره ی خردل می‌انجامد.

محمد نوری زاد سوم خرداد نود و دو – تهران
http://nurizad.info/?p=21747  

No comments: