Wednesday, May 14, 2014

سخنی با بانوی گرامی‌ الهام چرخنده! 
دوستان خواهشمندم نخست به سخنان بانو الهام چرخنده در لینک زیر گوش دهید و سپس پاسخ بنده به ایشان را بخوانید! و اگر در این سخنان درصدی از حقیقت و راستی‌ را یافتید آنرا با دوستانتان قسمت کنید تا به گوش خود ایشان هم برسد!!
با جهانی‌ مهر به راستی‌ و حقیقت!

برای نخستین بار است که تصویر شما را میبینم و صدایتان را میشنوم، و از گفتارتان دانستم که یک سینماگر هستید، من هم خود کسی‌ هستم که با صحنه آشنائی دارم، از سوی پدر بختیاری هستم و آنقدر عاشقانه میهن و فرهنگم را دوست میدارم که نه تنها مذهب را مانند شما تابلوی سر در آن نمیکنم و از رنگارنگی نئون زمانه‌ی آن سود نمی‌برم که حتی هیچ شخص یا مقامی را هم بالاتر از میهنم نمینشانم! و نام آنها را پیش از میهنم نمی‌برم! حتی نام پدر و مادرم را!! اما شما که خود را عاشق این سرزمین می‌نامید نام دین و رهبر را پیش از نام میهن بر زبان میرانید!! و بدتر از آن اینکه هر آن شخصی‌ که شما را مورد انتقاد قرار دهد دشمن و یا منافق یا هر چیز دیگر که دوست میدارید نام می‌دهید و فورا به زیر عبای مولا و رهبر خود پناهنده میشوید!!... و این درست همان چیزیست که ناباوری را در کلام شما صاحب خانه می‌کند!!
بانوی سینماگر که در حقیقت با بازی خود می‌بایست آموزگار خوبی‌ها باشید، اینکه هر سخنی میتواند مخالفان و موافقان خود را داشته باشد درست است و درست هم همین است که خود نشان از سلامت آزادی بیان و دموکراسی برای هر دو جناح باشد! و نه فقط آزادی در دستان هر کسی‌ که با نظام است قرار گیرد و حقانیت یکطرفه باشد!! آنهم در طرف قدرت!!...  شما صدای آمریکا، بی‌ بی‌ سی‌ و تمام رسانه‌های خارج از کشور و هر آنکس که مخالف شما چیزی گفته و نوشته را در یک سطل ریختید!
من خود یک مخالف صد در صد همین نظامی هستم که شما به رهبرش روز پدر را تبریک میگویید!! اما شدیدا با همین صدای آمریکا و بی‌ بی‌ سی‌ مخالفم! میدانید چرا؟ چون اینها بیشتر حامی‌ شما و نظام شما هستند تا حامی‌ آزادی و دموکراسی!!
بانوی گرامی‌ چرخنده! این را هم باید باز بگویم، اینگونه نیست که شما در لابلای صحبتهای خود فرمودید که هر آنکس که با این نظام نیست، دشمن این ملت و این آب و خاک است!!
خوب است دست کم این را بدانید، که درست در زمانی‌ که شما از اتاق پذیرائی خود با وحشت و دست پاچگی به زیرزمین‌هایتان پناه میبردید و دست به دعا داشتید که موشک پرتاب شده از سوی صدام (دشمن ایران که بعد‌ها دوست و برادر همین رهبرتان شد) به خانه‌ی شما برخورد نکند، من و هزاران چون من که امروز سخت مخالف این نظام هستند در جبهه‌ها جان خود را می‌دادیم تا شما در امینیت باشید! تا شما فرصت تحصیل داشته باشید و سینماگر شوید و حقیقت را بر پرده‌ی سینما بنمایانید، 
و بخاطر همین مهر به میهن و مردم کشورم و اینکه به آنها خیانت نکرده و باور به آزادی و نیز پرداخت قیمت تمام و کمال آن را به اثبات برسانم اکنون بیست و هفت سال است که به دور از میهنم در غربت زندگی‌ می‌کنم اما لحظه‌ای از احوال آن بدور نبوده و نخواهم بود!!
اما امروز میبینم و میبینیم که گویا شما که از دولت سری جانباختگان میهن تندرست از آن زیرزمین‌ها خارج شدید و تحصیل خود را به پایان بردید به راه دیگری قدم گذاشته و حتی کوچکترین فرصتی هم به خود نمیدهید که به پشت سر نگاه کنید که مبادا راهی‌ به جز حقیقت انتخاب کرده باشید!! 
و از آنجایی که هیچ چیز در جهان مطلق نیست! و حتی مطمئن‌ترین انسانها هم یک فرصت هرچند کوچک به (نقطه‌ی شک) میدهند تا به راهی‌ که میروند مطمئن تر شوند و شما این کار را نمیکنید، این اندیشه در ذهن من و ما خانه می‌کند که چگونه میتواند کسی‌ اینچنین متعصب و خشک و یکطرفه خود را محق بخواند و در نهایت بخود ایراندوست نیز نام دهد؟!
و اگر هنوز هم این سخنان مرا ردّ می‌کنید پس این سؤال را نه به من که به خود پاسخ دهید! 
که آیا در ایران مردم فقط یک دین و یک مذهب دارند و آن هم شیعه است؟ 
یعنی‌ یک مسیحی‌ باید برای تبریک به پدرش بگوید روز مولای متقی علی‌ را به رهبرم و پدرم تبریک میگویم؟ یک سنی، یک زرتشتی و حتی من بی‌ دین!... 
یا اینکه معتقدید هر کس به علی‌ شما و رهبر شما اعتقاد نداشته باشد اصلا ایرانی‌ نیست؟؟... بانو چرخنده! من دشمن شما نیستم اما این سخنان شما را نه صادقانه دیدم و نه منطقی‌ و نه در جهت حفظ ارزش‌های انسانی‌ و ملی‌!! 
تنها حسی که از این سخنان شما در من زده شد این بود که زنی‌ جاه طلب برای دست یافتن به مقام و مرتبه‌ی بالاتر دست به دامن قدرت حاکم میشود و این درست مرگ هنر و انسانیت و ملی‌ گرایی سالم است! 
روزی همین رهبر شما زمانی‌ که در مقام رئیس جمهوری بود به شاعر والا مقام میهنم اخوان ثالث گفته بود که تا او در رسای نظام و رهبر شعری بسراید و آن شاعر آزاده در پاسخ ایشان گفته بود:
 اصولا هنر بر قدرت است و نه با قدرت!! 
میدانید همین رهبر آزاده‌ی شما چه عکس‌العملی در برابر این آزادگی نشان داده بود؟ 
فرمان داد تا حقوق ماهیانه‌ی این شاعر که از وزارت فرهنگ و هنر دریافت میکرد قطع شود!! 
حالا شما خود را ایرانی نام دهید و بروید و روز پدر را به ایشان تبریک بگویید!! و مهمتر از همه خود را به حق بخوانید و دیگران را نوکر شیطان و چه و چه و چه که امروز سی‌ و پنج سال است همه با آن  آشنا هستیم!! 
البته آن کاری که آن اراذل اوباش با اتومبیل شما کردند و یا آن کسانی‌ که در دانشگاه دختر استاد علیرضا افتخاری را برای خطای پدر مورد ضرب و شتم قرار دادند شدیدا محکوم میگردد! 
اما همه‌ی این کارها هیچ دلیلی‌ بر حقانیت عمل شما یا عمل آقای افتخاری نیست!! 
شاید بد نباشد که این قطعه‌‌ شعر احمد شاملو را با هم بخوانیم که میگوید: اگر غم نان بگذارد!!... 
و این غم نان آدمی‌ را به چه راه‌هایی‌ که نمیکشاند!!  
مجید رحیمی ۱۴ می‌‌۲۰۱۴ مونیخ 

No comments: