Saturday, January 7, 2012

آیا در وجود این مردان الله در جمهوری اسلامی حتی ذره‌ای از شرافت آقازاده هاشان یافت میشود ؟



فاش شد: فرزند رضايی به دستور احمدی نژاد و سپاه به قتل رسيده است!


سردار محسن رضائی یکی‌ از سه تنی بود که در بعد از انتخابات تقلبی ریاست جمهوری دهم بر ضد احمدی نژاد هارت و پورتی کرد ولی‌ فورا حکم حکومتی در دهانش کوفت و خاموشش ساخت!
شاید یکی‌ از اهرمهای خاموش ساختن وی همین جریان فرزند او احمد رضائی بود که چند سال پیشتر از ایران گریخته ، به آمریکا رفته و با اپوزیتسیون خارج از کشور رابطه برقرار کرده بود و این عمل برای این آقای سردار بسیار گران تمام شد ! تا جایی‌ که ایشان فرمودند : اگر تمام خانواده‌ام هم با این انقلاب مخالفت کنند من تا آخرین لحظه همراه این انقلاب خواهم ماند 
این حرف براستی چه معنائی دارد ؟    
با سکوت اختیار کردن او در بعد از جریانات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ و حتی خزیدنش به زیر عبای رهبر و حتی پذیرفتن احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهوری و همکاری با وی در مقام دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام این آقای سردار گمان کرد که بلا را از سر گذرانده است و کاری که با موسوی و کروبی شد با او نخواهد شد
از دگر سو اما فرزند وی احمد رضائی که گویا غیرت ، شرافت و آزادگی و احساس مسئولیتی که پدر باید میداشت را در خود داشت ، دست از تلاش بر ضد این نظام نکشیده و همواره جسته گریخته حرفهایی میگفت و قدمهای برمیداشت که همین گفتار و اعمال نهایت قتل وی را به دست فرستادگان جمهوری اسلامی و شخص احمدی نژاد یعنی‌ رقیب انتخاباتی پدرش به همراه داشت!       
 با خبر مرگ احمد رضائی در هتلی در دوبی‌ ، بسیاری که با خصلت و خوی این نظام آشنایی داشتند با به شهادت گرفتن رفتار ۳۲ ساله ی جمهوری اسلامی این قتل را هم به این مردان الله نسبت دادند ، اما این جناب سردار سکوت کرد !سکوتی بی‌ معنا اما در عین حال پر رمز و راز !!    و مردم از خود پرسیدند و می‌پرسند : این کسی‌ که حتی نمیتواند از خانواده ی خود حمایت و حفاظت و دفاع کند ، چگونه می‌خواهد از حقوق این ملت به عنوان رئیس جمهوری که خود را کاندید آن نموده بود و یا دبیر شورای مجمع تشخیص مصلحت نظام که اکنون بر کرسی آن نشسته است و یا حتی در مقامی که داشت به عنوان رئیس سپاه پاسداران به وظایف که به او محول میشد یا میشود جامعه عمل بپوشاند ؟ و از حقوق و قوانین این ملت و این مملکت دفاع نماید ؟
اما شاید اگر ایشان همینگونه چون دو سال گذشته سر بر دامن رهبر بگذارد ، آینده و حال همواره فریاد برآورد و در گوش وی بخوانند : شرمت باد  ای مرد !‌ ای دبیر !‌ ای سردار ! و ای کاندیدای ریاست جمهوری شرمت باد !!
چگونه میتوانی بار دیگر به چشم مادر و خواهر و برادر احمد نگاه کنی‌ ؟
و پاسخ روح فرزند که به خوابت می‌‌آید را چه میدهی‌ ؟

مجید رحیمی ۷ ژانویه ۲۰۱۲ مونیخ

No comments: