Wednesday, April 13, 2011


!!ای مجید !! به گفتارت رنگ کردار بزن

امروز دوست و همکار عزیزی در یک گفتگوی تلفنی مطلبی را عنوان نمود که بسیار بجا و قابل توجه است که تا ما به آن توجه نکنیم و آنرا سرلوحه ی رفتار و اندیشه ی خود قرار ندهیم ، نمیتوانیم از فردای آزاد یا از دموکراسی که به معنای
!احترام به حقوق دیگران در هر زمینه است سخن بگوییم

یادآوری
همکار گرامی‌‌ام آنجایی پر ارزشتر میگردد که این مهم به تک‌ تک‌ ما و به ویژه مائی که در کار نوشتن و پخش اخبار دست داریم بیشتر ربط پیدا می‌کند تا آن کسی‌ که با وسایل ارتباط جمعی سر و کار زیادی ندارد !! چرا که من و شما ، شمایی که سلاح در دست دارید و این سلاح یا قلم است و یا وبلاگ و یا یک سایت و یک روزنامه و تلویزیون و رادیو و غیره !... با آن میتوانیم در پشت واژه‌های زیبا و نصیحت‌های آنچنانی‌ به بدآموزی و همه ی بدیها و کژرویها یک رنگ جذاب و دیدنی‌ بزنیم و بسیاری از جوانان را به جای به نیکی‌ رهنمون شدن به شهر قانون شکنی ها و رعایت نکردن حقوق دیگران روان سازیم و در حقیقت جمهوری اسلامی را اینبار در پشت واژه‌های نویی چون دموکراسی و میهن دوستی و آگاهی‌ رسانی دوباره زنده سازیم و به آن مشروعیت ببخشیم

و یا ترویج خوبی احترام به قانون و رعایت حقوق دیگران را در کردار خود نمایان ساخته و به جای نصیحت دیگران با رفتار و کردار خود آنرا به دیگران نشان دهیم و این فرصت انتخاب را به خود خواننده بدهیم که تا خود زیبایی را از زشتی تمیز دهد و با انتخاب خوب آموزی و راستی‌ در ترویج آن بکوشد ! و اگر به بد آموزی روی آورد آنقدر تنها باشد که در برابر راستی‌ و احترام به قانون و احترام به حقوق دیگران توان خود نمایی نداشته باشد و اجباراً به سوی خوبیها قدم بگذارد و در حقیقت این مهم را دوباره و دوباره اثبات نماید که یک رسانه‌ ی خوب طبیعتش خوب آموزی است و نه با توضیح‌ های احمقانه رفتار زشت خود را در پشت واژه‌های زیبا که هیچ معلوم نیست آیا این واژه در باور آن رسانه‌ و
!نویسنده یا مجری خانه دارد و یا فقط به طور سطحی بیان میگردد تا امورات روزمره بگذرد

در این پیشگفتار حتما بسیاری از شما خوانندگان گرامی‌ متوجه شده اید که بحث در باره ی چیست ! چرا که حتما خود شما هم گرفتار این گونه موارد گردیده و این سوال را مطرح ساخته اید که اگر یک رسانه‌ و یا یک وبلاگ نویس و یا هر کسی‌ دیگری که دسترسی بر وسایل جمعی دارد اگر همان قانون شکنی‌ها و رفتار جمهوری اسلامی را ادامه دهد و به حقوق دیگران در هر زمینه و به ویژه در زمینه ی مورد گفتگوی ما زمینه ی وام گرفتن مطلبی از این سایت یا آن وبلاگ و روزنامه و غیره احترام نگذارد ، چرا باید اصلا نظام جمهوری اسلامی نابود گردد ؟ و وقتی‌ خود ما مانند آنها هستیم و همان رفتار را داریم چگونه میتوانیم از سران نظام جمهوری اسلامی ایراد بگیریم و آنها را متهم به قانون شکنی و عدم رعایت حقوق انسانی‌ دیگران بنماییم ؟ مگر نشنیده ایم که میگوید : رطب خورده کی‌ منع رطب کند ؟

تک‌ تک‌ ما مسئول هستیم ! و این مسئولیت ما نه فقط جنبه ی قانونی دارد که جنبه ی اخلاقی‌ شغلی‌ و انسانی‌ نیز دارد و بدتر از آن اینکه از ما این بدآموزیها برای نسل‌های آینده به یادگار میمانند و آن میشوند که در این چهارده قرن بوده است !! چرا که پیش از این زمان در فرهنگ ایرانی‌ چیزی به نام تقیه وجود نداشته است و ایرانی‌ به شهادت دوست و دشمن و مهمتر از آن به شهادت تاریخ راستگویی و درستکاری را سر لوحه ی کردار و رفتار خود داشته است ! اما امروز ما با بیان این جملات زیبا درست همان کاری را انجام میدهیم که در واژه‌ها بد می‌خوانیمش و دیگران را از انجام آن کارها باز می‌خواهیم بداریم
آیا نباید از خود آغاز نماییم ؟

آیا نباید برای دست اندازی به حقوق دیگران در هر زمینه ، نه یک بار که چندین بار از خود این سوال را بنماییم که آیا این کار صحیح است ؟ آیا اگر کسی‌ همین کار را با من انجام داد مرا خوش خواهد آمد ؟ و اگر پاسخ مثبت بود و اگر کسی‌ همین رفتار را با ما داشت دیگر فریاد وا مصیبتا سر ندهیم و زمین و زمان را به فغان نیاوریم !! و اگر پاسخ منفی‌ بود ، خود نیز از انجام آن عمل زشت دست بداریم و خود را در پشت ده‌ها توضیح و تقیه پنهان نسازیم و باور خود به خوبی را نفریبیم که تا به خواسته ناحق خود برسیم ؟

دوست همکارم میگفت : بسیار بار دیدم که مطالب صفحه ی مرا که به زحمت فراوان آنها را تدوین کرده و ویراستاری نموده بودم کس یا کسانی‌ در روی تارنمای خود قرار داده و هیچ نامی‌ هم نه از من بلکه از آن محلی که آن مطلب را وام گرفته اند نیز نبرده بودند ! و این کار زشت نیروی مرا از من می‌گیرد و ناامیدی در من بوجود می‌‌آورد که واقعاً چرا ما اینگونه هستیم و به حقوق هم احترام نمیگذاریم ؟ ایشان ادامه داد: حتی گاهی‌ هم به بعضی‌ از این تارنماهایی که بسیار هم از انسانیت و آریایی بودن دم میزنند و حقوق بشر و حقوق انسان را هم سر لوحه ی نوشتار خود قرار میدهند مراجعه کرده و اعتراض نمودم ! اما آنها به جای پوزش و تصحیح رفتار خود پرخاش کنان میپرسیدند : مگر حالا چه شده است ؟ ! شما باید شادمان باشید که ما این اخبار را در اختیار دیگران قرار میدهیم !!.... یعنی‌ قربانی از دید متهم ، متهم تر است که از وی تشکر نکرده است !!.... می‌دانم که میدانید که حوصله ی این مطلب از نام بردن همه ی نمونه‌ها خارج است ! اما آیا همین چند خط نوشته کافی‌ نیست تا تک‌ تک‌ ما با یک بازنگری به رفتار خود یک پالایش نوروزی و بهارانه در خود بوجود آوریم و اگر بدی در رفتارمان هست آنرا به خوبی بدل سازیم و اگر خوبی هست آنرا خوبتر گردانیم ؟

مگر نه این است که همه ی ما به سوی تکامل در حرکت هستیم ؟ آیا نباید این تکامل در رفتار ما پدیدار باشد و نه فقط در گفتار ؟ برای جدا شدن از اندیشه ی بد و کردار بدتر اختاپوست جمهوری اسلامی حاکم بر میهنمان و برای فاصله گرفتن از بدآموزی‌های وارد شده به روح و روان مان در این سه دهه باید که به دست خود یک پالایش به باورها و کردار خود هدیه نماییم ! امروز سالروز میلاد من است و من این تماس تلفنی و این توجه دادن این همکار و دوست نادیده را به عنوان
! هدیه ی تولدم با آغوش باز میپذیرم و از هم اکنون به پالایش درون خود می‌‌آغازم
!! چرا که رسیدن به خوبیها را باید از خود آغازید
آیا پیام زرتشت غیر از این است ؟

مجید رحیمی ۱۳ آوریل ۲۰۱۱ مونیخ
www.majidrahimi.blogspot.com

No comments: