ویکتوریا ( به معنای پیروزی ) سوتو آموزگار زیبا و جوانی که جان خود را فدای دانش آموزان جوانتر از خود نمود.
او به هنگام شنیدن صدای تیراندازی در مدرسه سندی هوک در نیوتاون ایالت کانتیکت آمریکا نخست شاگردان را در کمد دیواری پنهان ساخت و سپس از کلاس خارج شد و به سوی ضارب رفت و به او گفت: بچهها در سالن ورزش هستند!
ضارب نخست وی را غرق در رگبار مسلسل خود نمود و سپس به سالن خالی ورزش رفت !!
که گویا با شنیدن صدای آژیر پلیس با اسلحهای که در دست داشت خود را هلاک نمود !!
این قطعه را تقدیم میکنم به روح بزرگ ( پیروزی ) که نشان داد ناجی شدن و از انسانیت و روشنی دفاع کردن نه سن میشناسد و نه ملیّت و نه زبان یا مذهبی !
وقتی در تو این روح زیبا هست تو آزادی و آزادهای ....
این درس بزرگ این زیبا صورت و زیبا سیرت به جهان بود!!
او به هنگام شنیدن صدای تیراندازی در مدرسه سندی هوک در نیوتاون ایالت کانتیکت آمریکا نخست شاگردان را در کمد دیواری پنهان ساخت و سپس از کلاس خارج شد و به سوی ضارب رفت و به او گفت: بچهها در سالن ورزش هستند!
ضارب نخست وی را غرق در رگبار مسلسل خود نمود و سپس به سالن خالی ورزش رفت !!
که گویا با شنیدن صدای آژیر پلیس با اسلحهای که در دست داشت خود را هلاک نمود !!
این قطعه را تقدیم میکنم به روح بزرگ ( پیروزی ) که نشان داد ناجی شدن و از انسانیت و روشنی دفاع کردن نه سن میشناسد و نه ملیّت و نه زبان یا مذهبی !
وقتی در تو این روح زیبا هست تو آزادی و آزادهای ....
این درس بزرگ این زیبا صورت و زیبا سیرت به جهان بود!!
-------------------
چه گویم با توای دختر زیبا؟
که گوید نام تو خود حرفها را
هر آنکس بشنود از کرده ی تو
نماید حبس در سینه هوا را
بدی در روح انسانها نهان است
ز خوبیها بیاموزی تو ما را
شدی ناجی انسان در جوانی
به جان خود گرفتی هر بلا را
چگونه میشود اینگونه باشی ؟
دهی یاری خدای بی نوا را
خدا گر خلق کرده زشت و زیبا
تو شرمنده کنی حتی خدا را !
مجید رحیمی ۱۶ دسامبر ۲۰۱۲ مونیخ
No comments:
Post a Comment