بهبه چه زیبا میزنی !
ای بنازم این لگد را که بسی جانانه است
بر سر و پهلوی آنکه نوکر بیگانه است
بایدش زد تا بداند خشم مردم تا کجاست
هر که باشد ضد مردم احمق و دیوانه است
یا که مزدور سیاهی فارغ از ارق وطن
در پی یک لقمه نان و سقف یک کاشانه است
بایدش زد گر بخواهد جان بگیرد از ندا
این ندا شد سمبلی، یک از هزاران دانه است
صبر این ملت به پایان آمده از دست شب
چون بخیزد خود ببینی لب به لب پیمانه است !!
پس بگویید تا که این خصم وطن راهی شود
ور نه مرگش آنزمان خارج ز این رایانه است !!
مجید رحیمی ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲ مونیخ
No comments:
Post a Comment