سعید مرتضوی فتنه خاموش کنی که باید خاموش گردد !!
سالهاست که بازماندگان بسیاری از جوانانی که سرنوشتشان توسط یک امضای دادستان سابق تهران یعنی همین سعید خان مرتضوی دگرگون شد و روانه ی زندان و حتی به پای چوبه ی دار کشیده شدند ، در انتظار چنین روزی هستند . تعداد قربانیان این شخصی که از یزد به تهران آمد و به خاطر ارتباطاتی که داشت و پیدا کرد بی آنکه تحصیلات بالائی داشته باشد به پستهای مهمی چون پست دادستانی دست یافت ، نامعلوم است ! اما آن تعداد که نامشان از دیوارهای زندان اوین و کهریزک عبور کرد و به گوش مردم ایران و جهان رسید مانند زهرا کاظمی و یا اسامی بسیاری از خبرنگارانی که به صورت فلهای به دستور همین قاضی مرتضوی روانه ی زندان میشدند و خدا میداند که چگونه با آنها رفتار میشد کافی بود تا نام این مرد میانسال در ردیف اسامی لاجوردیها و کچوئیها و ریشهریها قرار گیرد .
سعید خان مرتضوی اما نه گمان که بسیار هم ایمان داشت به این که این نظام تا هزار سال دیگر پا برجاست و ایشان هم تا آخر عمر در این نظام هر سال به پستهای بالاتر خواهد رسید !
پس هرچه با مخالفان نظام بیشتر خشونت به خرج دهد رهبر جمهوری اسلامی بیشتر گوشه چشمی به وی خواهد انداخت و نظر مساعدش را شامل حال وی خواهد کرد ،
البته میتوان تصور کرد که ایشان یعنی همین آقای مرتضوی به هیچ وجه نمیخواست نه از هم نام خود چیزی بداند و نه چیزی بشنود ، چرا که حتما معتقد بود آن سعید خان امامی یا اسلامی یک جای کارش خطا بوده و خود را به افراد مناسب وصل نکرده بوده است !
پس تمام سعی خود را بر این مهم متمرکز کرده بود که هم تا حد امکان خود را به افراد صاحب قدرت وصل نماید و هم تا حد امکان با مخالفان نظام به صورت " قانونی " برخورد نماید ! تا بتواند اگر خدایی ناکرده روزی به مصیبت سعید امامی دچار گشت این منت را بر سر اهالی نظام بگذارد که من برای حفظ نظام هر کاری کرده و خواهم کرد !
اما غافل از آنکه در همین نظام ورق برمیگردد و چنانچه خصلت این رژیم است ، قوای سه گانه مجریه ، مجلس و قضائیه بزودی به جان هم خواهند افتاد و به جای خوردن غم مشکلات مردم در صدد ارضای نفس شیطانی خود برخواهند آمد و در این راه هر کس که چون سعید امامی یا مرتضوی یا هر سعید دیگری چون حجاریان را فدای این امیال خود خواهند نمود.
سعید امامی که قتلهای زنجیرهای با نام وی گره خورد و خود نیز در زندان کاسه ی واجبی را سر کشید تا مجبور به حرف زیادی نشود یا به قولی خودکشی شد !... چون همین یکی سعید یعنی مرتضوی از نزدیکان بیت رهبر بود تا حدی که همسرش در رکاب همسر رهبر به سفرهای زیارتی میرفت ، اما از آنجایی که در نظام مورد حمایت امام زمان قدرت ناموس ندارد و هرگاه اسلام عزیز در خطر بیفتد باید از همه چیز خود و دیگران گذشت ، این شد که سعید امامی بهترین گزینه برای این فداکاری بود !
فراموش نکنیم که سعید امامی حتی یک صدم این سعید مرتضوی چه در میان مردم و چه در داخل نظام مخالف و دشمن زخم خورده نداشت !
سعید مرتضوی اما وضعیتش بسیار متفاوت از سعید امامی میباشد ، چرا که هرچه سعید امامی کار خود را مخفیانه انجام میداد ، سعید مرتضوی مجبور بود به عنوان دادستان به صورت علنی کار کند ، و آنجایی هم که کارش علنی نبود بالاخره توسط شخص یا اشخاصی اخبار آن به بیرون درج میکرد که مثلا چگونه به صورت زهرا کاظمی سیلی زد( یا با لنگه کفش بر سر او کوبید ) طوری که سر این بانوی خبرنگار کانادایی ایرانی تبار با دیوار سیمانی برخورد کرده و ساعتی بعد وی به علت خونریزی مغزی جان سپرده است ... شگفت انگیز آنکه با آن وضعیت اضطراری و با دست پاچگی تمام همراه با ماموران فورا وی را به خاک بسپارند تا این راز برملا نشود !
امروز اما در میان دشمنان سعید مرتضوی که در خود نظام هم بسیارند با اثرات افتضاح این فیلم که از یکی از برادران لاریجانی برملا گردیده و آبروی نظام بیش از پیش بر خاک ریخته شده ، رهبر جمهوری اسلامی هم کم کم برای حفظ اسلام عزیز حمایت خود را از این آقا سعید که به فرمان همو این همه ی کارها را انجام میداد برداشته تا گرگهای همیشه گرسنه ی درون نظام وی را بدرند ، به ویژه آنکه او اکنون در تیم احمدی نژاد قرار دارد و احمدی نژاد هم مغضوب رهبر و قوه ی قضاییه و قوه ی مقننه است ! پس میتوان برای بهتر ضربه زدن به آقای پرزیدنت موارد قانونی بر علیه این آقا سعید که با افتضاح جریان کهریزک و قتل و تجاوز جوانان آبروی نظام را در جهان به خاک ریخته است به محاکمه کشیده شود و مجرم شناخته و حتی به اعدام نیز محکوم گردد !
تا نظام با این کار چند هدف را نشانه گرفته و به آنها دست یابد .
۱- با اعدام سعید مرتضوی که بیشتر به لج احمدی نژاد صورت خواهد گرفت و انتقام روسای دو قوه ی مقننه و قضاییه از وی بخاطر گرفتن فیلم از برادرشان خواهد بود ، به ظاهر این مهم را به جهانیان نشان خواهد داد که در این نظام هر کس در هر مقامی اگر خطا کند به سزای عمل خود خواهد رسید !
۲- آرام کردن مخالفان او که حتی در درون نظام هم کم نیستند!
۳- به شایعه تبدیل کردن این واقعیت که حمایت رهبری در جریان تمام این ماجراها شامل حال وی بوده است ! چرا که اگر رهبری از او حمایت میکرد که وی به اعدام محکوم نمیگشت !
۳- خاک کردن موارد بسیاری که هر کدام در صورت بر ملا شدن میتواند برای نظام معضلی شود !
۴- و مورد آخر اینکه با قربانی کردن این سعید خان بسیاری از وابستگان نظام که در حال ناامید شدن هستند دوباره به آغوش نظام و رهبری بازمیگردند و باور میکنند که نظام افراد خطاکار در خود را پاکسازی مینماید ....
این مورد آخر اما دو زاویه دارد و زاویه ی دیگرش آن است که بسیاری از افرادی که برای حفظ نظام دست به هر جنایاتی زده اند خود را در خطر احساس خواهند نمود !
و این خود میتواند از مرکزیت قدرت در نظام بکاهد !!
چنانچه نمایندهٔای در مجلس شورای اسلامی در دفاع از سعید مرتضوی گفته بود : اگر ما با خادمین نظام که به هنگام خطر برای حفظ آن ابتکار به خرج میدهند چنین نماییم ، چگونه میتوانیم از بچه حزب الهیها توقع داشته باشیم که در فتنههای بعدی با خلوص نیت در خدمت نظام باشند و فتنه را خاموش سازند ؟....
-----------------------------
اما این دادستان تهران یعنی همین سعید خان مرتضوی فتنه خاموش کن ، اکنون خود به فتنهای تبدیل شده است که باید خاموش گردد !!!
مجید رحیمی ۲۳ فوریه ۲۰۱۳ مونیخ
سالهاست که بازماندگان بسیاری از جوانانی که سرنوشتشان توسط یک امضای دادستان سابق تهران یعنی همین سعید خان مرتضوی دگرگون شد و روانه ی زندان و حتی به پای چوبه ی دار کشیده شدند ، در انتظار چنین روزی هستند . تعداد قربانیان این شخصی که از یزد به تهران آمد و به خاطر ارتباطاتی که داشت و پیدا کرد بی آنکه تحصیلات بالائی داشته باشد به پستهای مهمی چون پست دادستانی دست یافت ، نامعلوم است ! اما آن تعداد که نامشان از دیوارهای زندان اوین و کهریزک عبور کرد و به گوش مردم ایران و جهان رسید مانند زهرا کاظمی و یا اسامی بسیاری از خبرنگارانی که به صورت فلهای به دستور همین قاضی مرتضوی روانه ی زندان میشدند و خدا میداند که چگونه با آنها رفتار میشد کافی بود تا نام این مرد میانسال در ردیف اسامی لاجوردیها و کچوئیها و ریشهریها قرار گیرد .
سعید خان مرتضوی اما نه گمان که بسیار هم ایمان داشت به این که این نظام تا هزار سال دیگر پا برجاست و ایشان هم تا آخر عمر در این نظام هر سال به پستهای بالاتر خواهد رسید !
پس هرچه با مخالفان نظام بیشتر خشونت به خرج دهد رهبر جمهوری اسلامی بیشتر گوشه چشمی به وی خواهد انداخت و نظر مساعدش را شامل حال وی خواهد کرد ،
البته میتوان تصور کرد که ایشان یعنی همین آقای مرتضوی به هیچ وجه نمیخواست نه از هم نام خود چیزی بداند و نه چیزی بشنود ، چرا که حتما معتقد بود آن سعید خان امامی یا اسلامی یک جای کارش خطا بوده و خود را به افراد مناسب وصل نکرده بوده است !
پس تمام سعی خود را بر این مهم متمرکز کرده بود که هم تا حد امکان خود را به افراد صاحب قدرت وصل نماید و هم تا حد امکان با مخالفان نظام به صورت " قانونی " برخورد نماید ! تا بتواند اگر خدایی ناکرده روزی به مصیبت سعید امامی دچار گشت این منت را بر سر اهالی نظام بگذارد که من برای حفظ نظام هر کاری کرده و خواهم کرد !
اما غافل از آنکه در همین نظام ورق برمیگردد و چنانچه خصلت این رژیم است ، قوای سه گانه مجریه ، مجلس و قضائیه بزودی به جان هم خواهند افتاد و به جای خوردن غم مشکلات مردم در صدد ارضای نفس شیطانی خود برخواهند آمد و در این راه هر کس که چون سعید امامی یا مرتضوی یا هر سعید دیگری چون حجاریان را فدای این امیال خود خواهند نمود.
سعید امامی که قتلهای زنجیرهای با نام وی گره خورد و خود نیز در زندان کاسه ی واجبی را سر کشید تا مجبور به حرف زیادی نشود یا به قولی خودکشی شد !... چون همین یکی سعید یعنی مرتضوی از نزدیکان بیت رهبر بود تا حدی که همسرش در رکاب همسر رهبر به سفرهای زیارتی میرفت ، اما از آنجایی که در نظام مورد حمایت امام زمان قدرت ناموس ندارد و هرگاه اسلام عزیز در خطر بیفتد باید از همه چیز خود و دیگران گذشت ، این شد که سعید امامی بهترین گزینه برای این فداکاری بود !
فراموش نکنیم که سعید امامی حتی یک صدم این سعید مرتضوی چه در میان مردم و چه در داخل نظام مخالف و دشمن زخم خورده نداشت !
سعید مرتضوی اما وضعیتش بسیار متفاوت از سعید امامی میباشد ، چرا که هرچه سعید امامی کار خود را مخفیانه انجام میداد ، سعید مرتضوی مجبور بود به عنوان دادستان به صورت علنی کار کند ، و آنجایی هم که کارش علنی نبود بالاخره توسط شخص یا اشخاصی اخبار آن به بیرون درج میکرد که مثلا چگونه به صورت زهرا کاظمی سیلی زد( یا با لنگه کفش بر سر او کوبید ) طوری که سر این بانوی خبرنگار کانادایی ایرانی تبار با دیوار سیمانی برخورد کرده و ساعتی بعد وی به علت خونریزی مغزی جان سپرده است ... شگفت انگیز آنکه با آن وضعیت اضطراری و با دست پاچگی تمام همراه با ماموران فورا وی را به خاک بسپارند تا این راز برملا نشود !
امروز اما در میان دشمنان سعید مرتضوی که در خود نظام هم بسیارند با اثرات افتضاح این فیلم که از یکی از برادران لاریجانی برملا گردیده و آبروی نظام بیش از پیش بر خاک ریخته شده ، رهبر جمهوری اسلامی هم کم کم برای حفظ اسلام عزیز حمایت خود را از این آقا سعید که به فرمان همو این همه ی کارها را انجام میداد برداشته تا گرگهای همیشه گرسنه ی درون نظام وی را بدرند ، به ویژه آنکه او اکنون در تیم احمدی نژاد قرار دارد و احمدی نژاد هم مغضوب رهبر و قوه ی قضاییه و قوه ی مقننه است ! پس میتوان برای بهتر ضربه زدن به آقای پرزیدنت موارد قانونی بر علیه این آقا سعید که با افتضاح جریان کهریزک و قتل و تجاوز جوانان آبروی نظام را در جهان به خاک ریخته است به محاکمه کشیده شود و مجرم شناخته و حتی به اعدام نیز محکوم گردد !
تا نظام با این کار چند هدف را نشانه گرفته و به آنها دست یابد .
۱- با اعدام سعید مرتضوی که بیشتر به لج احمدی نژاد صورت خواهد گرفت و انتقام روسای دو قوه ی مقننه و قضاییه از وی بخاطر گرفتن فیلم از برادرشان خواهد بود ، به ظاهر این مهم را به جهانیان نشان خواهد داد که در این نظام هر کس در هر مقامی اگر خطا کند به سزای عمل خود خواهد رسید !
۲- آرام کردن مخالفان او که حتی در درون نظام هم کم نیستند!
۳- به شایعه تبدیل کردن این واقعیت که حمایت رهبری در جریان تمام این ماجراها شامل حال وی بوده است ! چرا که اگر رهبری از او حمایت میکرد که وی به اعدام محکوم نمیگشت !
۳- خاک کردن موارد بسیاری که هر کدام در صورت بر ملا شدن میتواند برای نظام معضلی شود !
۴- و مورد آخر اینکه با قربانی کردن این سعید خان بسیاری از وابستگان نظام که در حال ناامید شدن هستند دوباره به آغوش نظام و رهبری بازمیگردند و باور میکنند که نظام افراد خطاکار در خود را پاکسازی مینماید ....
این مورد آخر اما دو زاویه دارد و زاویه ی دیگرش آن است که بسیاری از افرادی که برای حفظ نظام دست به هر جنایاتی زده اند خود را در خطر احساس خواهند نمود !
و این خود میتواند از مرکزیت قدرت در نظام بکاهد !!
چنانچه نمایندهٔای در مجلس شورای اسلامی در دفاع از سعید مرتضوی گفته بود : اگر ما با خادمین نظام که به هنگام خطر برای حفظ آن ابتکار به خرج میدهند چنین نماییم ، چگونه میتوانیم از بچه حزب الهیها توقع داشته باشیم که در فتنههای بعدی با خلوص نیت در خدمت نظام باشند و فتنه را خاموش سازند ؟....
-----------------------------
اما این دادستان تهران یعنی همین سعید خان مرتضوی فتنه خاموش کن ، اکنون خود به فتنهای تبدیل شده است که باید خاموش گردد !!!
مجید رحیمی ۲۳ فوریه ۲۰۱۳ مونیخ
No comments:
Post a Comment