آیا ما حقیقتا ملت بدبختی هستیم ؟
اگر بدبخت هستیم چرا هستیم ؟
و اگر نیستیم پس چرا این همه مساله داریم با لباس یکدیگر ؟
چرا نوع پوشیدنی و نوشیدنی من اینهمه برای همسایه ی من مهم است که کار و زندگی خود را میگذارد و به دنبال من براه میافتد، هزار نقشه میکشد تا به خلوت من راه پیدا کند و یا اگر من در کنار دریا یا حوض خانه یا جلوی دوربین لخت شوم فورا چماق است که بر سرم کوبیده میشود !؟
البته اگر من یک زن باشم ! و بویژه زیبا ، جوان و خوش قامت هم باشم و از همه مهمتر صاحب نام هم اگر باشم که دیگر زندگی برایم میشود جهنم !!!
حال سری بزنیم به زندگی مردها !!
مردهای معروف که لخت هم میشوند و عضلات خود را به دید همگان میگذارند و مورد تحسین هم قرار میگیرند !! مردانی که خود رهبر یک کشور هستند ، مردانی که به ایران آمده و به خدمت رهبر جمهوری اسلامی هم رسیده و وی را با مسیح هم مقایسه کرده اند!!،،،،
حال پاسخ مرا بدهید ، چرا وقتی پوتین لخت میشود و زن و مرد به بدنش خیره میشوند افتخار نام دارد ! اما اگر گلشیفته نامی که کارش هنر است و بدنش قسمتی از این هنر میباشد لخت شد پایههای بشریت میلرزد و اسلام به خطر میافتاد ؟،،،،
یعنی اگر گلشیفته به جای این سینهها،عضلاتی خشن میداشت ما از صندلی برمیخواستیم و برایش دست هم میزدیم ؟
یا آنکه کمبودهای سالهای عمرمان ما را چنین به سوی نفرت هدایت میکند که راه را از چاه ندانیم ؟
آیا این " بدبختی " نام ندارد ؟
No comments:
Post a Comment