سالها پیشتر که در فرودگاه فرانکفورت به استقبال مادرم رفته بودم با دیدنش به خاکش افتادم تا پایش را ببوسم...
بعد از آنکه مادرم مرا برخیزاند، آقایی به ما نزدیک شد و با لهجهی اصفهانی گفت:
سالها بود که چنین صحنهی با شکوهی ندیده بودم....
آری دوستان پای مادر و پدر را بوسیدن صحنهای با شکوه است که باید هر فرزندی آن را تجربه نماید!
هیچ فرقی هم نمیکند که تو که هستی و به کجا رسیدهای ! چرا که به قول پدرم:
فرزند برای مادر و پدرش همیشه فرزند است!!
بعد از آنکه مادرم مرا برخیزاند، آقایی به ما نزدیک شد و با لهجهی اصفهانی گفت:
سالها بود که چنین صحنهی با شکوهی ندیده بودم....
آری دوستان پای مادر و پدر را بوسیدن صحنهای با شکوه است که باید هر فرزندی آن را تجربه نماید!
هیچ فرقی هم نمیکند که تو که هستی و به کجا رسیدهای ! چرا که به قول پدرم:
فرزند برای مادر و پدرش همیشه فرزند است!!
No comments:
Post a Comment