چند جمله ی خنده دار ولی گریه آور!
جلوههای جالب مبارزه برای آزادی...
حتما شما هم میبینید که بعضی از این تلویزیونها و بویژه بعضی از آنهایی که حسابی سنگ مبارزه را به سینه میزنند، هر ماه دستشان پیش مردم دراز است و برای بدهیهای ماه پیش یا پیشتر از مردم تقاضای کمک مینمایند!
تا اینجای کار هیچ ایرادی ندارد که یک رسانه بخواهد با کمک مردم روی پا بایستد و غیر وابسته به هیچ دولت یا منبعی غیر از مردم باشد!
اما اینگونه بودن یا مدعی اینگونه آزاده و غیر وابسته بودن، شرایط و مسئولیتهایی هم دارد که قدم اول آن صادق بودن و حساب پس دادن به همان مردمی است که کمک میکند!...
در صورتی که قانون این بعضی تلویزیونها این است که فقط احتیاجشان به مردم ربط پیدا میکند که مثلا امروز هیفده ماه است و تلویزیون هنوز مبلغ مثلا ۲۰ هزار دلار ماه پیش را بدهکار است و اگر تا ۱۰ روز دیگر این مبلغ تهیه نشود تلویزیون بسته میشود!
توجه کنید!! این مبلغ از آن ماه پیش است و تازه حساب بدهی این ماه تلویزیون هنوز باز است! یعنی در این ده روز میبایست مبلغ ۵۰ هزار دلار تهیه گردد!...
بعد از ده روز اما این پول تهیه میگردد یا نه! دیگر به مردم ربطی پیدا نمیکند و مدیر گردن کلفت و مبارز تلویزیون هنوز باز در حال تقاضای پول از مردم است! بی آنکه کلامی در توضیح چگونه حل شدن مساله ماه پیش یا پیشتر یا همین ماه به زبان بیاورد!...
و این ماجرا ادامه پیدا میکند!
جالب اینجاست که همین آقای مدیر گردن کلفت و مبارز! همواره و با تاکید به همکاران خود و برنامه سازان و شخصیتهای فعال در تلویزیون از آنها میخواهد که تا آنها از مردم تقاضای کمک مالی نمایند!
و اگر یکی از این همکاران سوالی در این راستا طرح نماید فورا دو ساعت پیش از آغاز برنامهاش به وی مودبانه اطلاع میدهند که آقای رئیس فرمودند امروز شما آزاد هستید... و هنگامی که با اعتراض به وی بگویی: امشب میهمان برنامه پای اسکایپ نشسته و در انتظار است و این کار بسیار زشتی است که چنین شخصیت مبارزی را اینگونه دست به سر نمایید پاسخ میشنوی:
شما به فکر من که رئیس تلویزیون هستم نیستید! آنوقت از میهمان برنامه دفاع میکنید؟
آزادی و دموکراسی و صداقت با مردم در بعضی ( تکرار میکنم در بعضی) از این تلویزیونها اینگونه جاری است!...
حقیقت اما چیز دیگریست!
چرا که آبشخور اینگونه تلویزیونها به جایی بند است و " آن جا " از اینها میخواهد که تا حد توان تقاضای کمک از مردم بنمایند و چون آخر ماه مبلغ آماده نشده باشد آنها آن مبلغ را پرداخت خواهند کرد!...
یا حتی پیشاپیش مبالغ پرداخت شده است! و این قصهها فقط یک شو تلویزیونی است...
شاید این هم یکی از جلوههای مبارزه برای آزادی است که ما از آن بی خبریم! خدا را چه دیدید !!
آنچنان که بارها هم در برنامههای خود مستقیم اعلان کرده و از مردم تقاضا نمودم که مردم فقط به آن تلویزیون یا رسانهای که باور دارید و میدانید که باورتان صحیح است کمک نمایید که تا آب به آسیاب دشمن ریخته نشود!
مجید رحیمی ۱۲ ژانویه ۲۰۱۴ مونیخ
No comments:
Post a Comment