نه خامنهای ، خمینی است
زمانی نه چندان دور آقای احمدی نژاد آنقدر مورد اطمینان و نور چشم رهبر کنونی ایران بود که روزگاری ابوالحسن بنیصدر نخستین رئیس جمهوری ایران در نزد بنیانگذار جمهوری اسلامی یعنی آیت الله خمینی محبوب مینمود ، البته شاید در بسیاری موارد بنیصدر از محبوبیت بیشتری نزد خمینی برخوردار بود تا احمدی نژاد نزد آیت الله خامنهای!
چرا که دکتر بنیصدر که با آقای خمینی از پاریس به تهران آمد، فرماندهی کل قوا که در قانون اساسی مختص رهبر است را هم از آقای خمینی دریافت کرده بود ، و در حقیقت آقای خمینی به راستی بنیصدر را دوست میداشت و حتی پس از فرار بنیصدر به فرانسه به وی پیغام داد که به ایران بازگردد ،
اما چنانچه نمایان است پیوند و نزدیکی آقای خامنهای با احمدی نژاد بیشتر یک نزدیکی مقطعی و تاکتیکی بوده است و هر یک برای رسیدن به مقاصد خود به آن دیگری نزدیک شده بود که اکنون بدینگونه رو به اتمام است.
بنیصدر با اختلافاتی که با آیت الله بهشتی و رفسنجانی و همین آقای خامنهای داشت ، نهایت در میانه ی راه چهار ساله ی ریاستش بر قوه ی مجریه مجبور به ترک ایران گشت و همراه با مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق ایران به فرانسه گریخت .
محمود احمدی نژاد اما با تمام هزینهای که برای نظام جمهوری اسلامی داشت و طبق شواهد در هر دو انتخابات نهم و دهم ریاست جمهوری با تقلب گسترده به این حد از آرا رسید ، اما هرگز آنقدر که خمینی به بنیصدر اعتماد داشت مورد اعتماد آقای خامنهای نبود.
---------------
اما به راستی چرا با این وجود محمود احمدی نژاد هم سرنوشت بنیصدر نخواهد شد ؟
آیت الله خمینی مردی که جمهوری اسلامی را بنیان گذاشته و از کاریزمای بسیاری برخوردار بود ، بقدری صاحب قدرت مینمود که حتی قدرتمندترین مخالفانش هم در برابرش ضعیف مینمودند،
به عنوان مثال آیت الله شریعتمداری و بعد از او آیت الله منتظری!
و البته در دوران وی کمتر مرجع تقلید و آیت الهی جرات مخالفت با وی را داشت و نهایت این بود که سکوت اختیار کرده و به عدم شرکت در سیاست و خانه نشینی اکتفا مینمود .
و مهمتر از همه اینکه در زمان او دو جبهه بیشتر در صحنه ی سیاسی وجود نداشت و ایشان یعنی آقای خمینی خود را اسیر سه جبهه نمیکرد ، یعنی یک جبهه ی طرفداران خمینی و ملاها و جبهه ی روبرو مانند بازرگان یا بنیصدر یا هر کس دیگری ...
به همین خاطر هم همیشه آیت الله خمینی در این مناقشات دست بالا را داشت .
آقای خامنهای اما اکنون اسیر جنگ در چند جبهه است ، البته شاید جبهههایی چون جبهه ی هاشمی رفسنجانی ظاهراً سکوت کرده و حتی به خاطر مصلحت بگویند امروز فقط حمایت از رهبری چاره ساز است ، اما چه کسی نمیداند که رفسنجانی زخم خورده در انتظار رسیدن روز موعود است ؟
اویی که اکنون دخترش فائزه در زندان اوین بسر میبرد و فرزند دیگرش مهدی با قرار وثیقه آزاد است و بزودی به پای میز محاکمه کشیده خواهد شد ، اویی که با آمدن احمدی نژاد به صحنه ی رقابت توسط همین رهبر و دوست پنجاه ساله ی خود یعنی آیت الله خامنهای دور انداخته شد و از ریاست مجلس خبرگان نیز بازماند و اینها همه خواست رهبر بود ، و همین رهبر در یک سخنرانی به روشنی از نزدیکی خود با همین محمود خان احمدی نژاد گفت و از این که با وجود دوستی پنجاه ساله با هاشمی رفسنجانی مهر و محبت و تفاهم زیادی بینشان نیست .
رفسنجانی یعنی کسی که باعث و بانی رسیدن آیت الله خامنهای به این جایگاه است اکنون توانسته در این چهار سال گذشته با هزینهای گزاف خود را به بدنه ی نظام آویزان نگه بدارد تا در بزنگاه بتواند هم خود را نجات دهد و هم انتقام جانانهای از رهبر و حواریون وی بگیرد.
وی هنوز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است و در بزنگاه میتواند نقشی اساسی به نفع خود یا جبهه ی نزدیک به خود ایفا نماید !!
البته معروف است که آقای خمینی در آخرین روزهای حیات خود به این دو یار دیرین یعنی خامنهای و رفسنجانی گفته است که تا شما دو نفر با هم هستید نظام جمهوری اسلامی پا بر جا خواهد ماند ، و شاید همین جمله و مفهوم آن باعث شود که هریک از این دو آن دیگری را نابود نسازد بلکه فقط خنثی نماید ، یعنی همان کاری که تا امروز خامنهای با رفسنجانی نموده است !!
این یکی از عمده مواردی است که باعث عدم هم سرنوشت بنیصدر شدن احمدی نژاد میشود ، ضمن آنکه آنقدری که احمدی نژاد گفتنی از آقای خامنهای در سینه دارد ، ابوالحسن بنیصدر از آقای خمینی نداشت !
چرا که در زمان خمینی هرگز چنان راهپیمایی میلیونی نه در تهران و نه در شهرستانها به راه نیفتاد و مرگ بر خمینی یا مرگ بر اصل ولایت فقیه هرگز تا این حد فضای ایران را پر نکرده بود ، و در حقیقت آیت الله خمینی از یک قدوسیت ویژهای در نزد میلیونها مؤمن برخوردار بود که آقای خامنهای فاقد آن است ،
در صورتی که امروز آقای خامنهای نسبت به آقای خمینی از قدرت قانونی بیشتری برخوردار میباشد.
مورد دیگر وضعیت منطقه و نامسأعد بودن زمان و فضای جهانی است ، چرا که بعد از حرکت بزرگ ملت ایران در بهار سال ۱۳۸۸ جهان و افکار عمومی به این مهم آگاه گردید که راه ملت ایران یا دست کم بخش بزرگی از این ملت هفتاد و پنج میلیونی از راه نظام جداست و این بخش بزرگ مخالف سرسخت نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی است ، و باز اینکه بگرد هم آمدن اپوزیتسیون خارج از کشور برای بوجود آوردن یک آلترناتیو حکومتی که با حمایت جهانی صورت میگیرد باعث آن میشود که آقای خامنهای سعی بر آن نماید تا همین افراد موجود در نظام را با چنگ و دندان به گرد خوش نگه بدارد و دوباره و دوباره از عملکرد اشتباه یا حتی عمدی آنان بر خلاف میل خود چشم بپوشد.
البته ایشان بسیار مایل است که دولت دهم احمدی نژاد این چند ماه را هم با مخارج کم بگذراند و صحنه را ترک نماید ، اما احمدی نژاد و تیم او که معتقدند برای نظام و انقلاب زحمت زیادی کشیده اند و در این چهار سال یا به روایتی هشت سال پر هزینه از جان خود مایه گذاشته اند به هیچ وجه نمیخواهند صحنه سیاست را ترک کرده و گوشت قربانی انقلاب را در اختیار رهبر و طرفدارانش قرار دهند ، پس با تمام قوا میجنگند تا بتوانند در دور بعدی نیز دستی بر این آتش داشته باشند ، چرا که آنها هم شاهد و هم همدست در نابود کردن رقیب قدیمی طرفداران همین رهبر یعنی اصلاح طلبان بودند و میدانند که اگر مانند آنها خنثی از صحنه خارج شوند به نابودی محکوم خواهند بود ...
اما موردی که به تمام این موارد جان میدهد شخصیت جنگجو و صلح ناپذیر احمدی نژاد است که بر خلاف بنیصدر و خاتمی حاضر است برای ماندن در قدرت حتی از جان خوش نیز بگذرد !
البته عدّهای معتقدند که او ایمان به راه خود دارد و مسلمانی مؤمن به اصول اسلامی است ....
دلیل هر چه که باشد ، مهم این است که احمدی نژاد از چوب دیگری به غیر از بنیصدر و خاتمی تراشیده شده است و خامنهای هم به هیچ وجه از کاریزما و قدرت اجتماعی آیت الله خمینی برخوردار نیست و نمیتواند مانند او عمل کند!!!
مجید رحیمی ۷ فوریه ۲۰۱۳ مونیخ
و نه احمدی نژاد ، بنیصدر !!
برگرفته از شماره ی ۱۴۴۳ کیهان لندن ۱۴ تا ۲۰ فوریه ۲۰۱۳
زمانی نه چندان دور آقای احمدی نژاد آنقدر مورد اطمینان و نور چشم رهبر کنونی ایران بود که روزگاری ابوالحسن بنیصدر نخستین رئیس جمهوری ایران در نزد بنیانگذار جمهوری اسلامی یعنی آیت الله خمینی محبوب مینمود ، البته شاید در بسیاری موارد بنیصدر از محبوبیت بیشتری نزد خمینی برخوردار بود تا احمدی نژاد نزد آیت الله خامنهای!
چرا که دکتر بنیصدر که با آقای خمینی از پاریس به تهران آمد، فرماندهی کل قوا که در قانون اساسی مختص رهبر است را هم از آقای خمینی دریافت کرده بود ، و در حقیقت آقای خمینی به راستی بنیصدر را دوست میداشت و حتی پس از فرار بنیصدر به فرانسه به وی پیغام داد که به ایران بازگردد ،
اما چنانچه نمایان است پیوند و نزدیکی آقای خامنهای با احمدی نژاد بیشتر یک نزدیکی مقطعی و تاکتیکی بوده است و هر یک برای رسیدن به مقاصد خود به آن دیگری نزدیک شده بود که اکنون بدینگونه رو به اتمام است.
بنیصدر با اختلافاتی که با آیت الله بهشتی و رفسنجانی و همین آقای خامنهای داشت ، نهایت در میانه ی راه چهار ساله ی ریاستش بر قوه ی مجریه مجبور به ترک ایران گشت و همراه با مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق ایران به فرانسه گریخت .
محمود احمدی نژاد اما با تمام هزینهای که برای نظام جمهوری اسلامی داشت و طبق شواهد در هر دو انتخابات نهم و دهم ریاست جمهوری با تقلب گسترده به این حد از آرا رسید ، اما هرگز آنقدر که خمینی به بنیصدر اعتماد داشت مورد اعتماد آقای خامنهای نبود.
---------------
اما به راستی چرا با این وجود محمود احمدی نژاد هم سرنوشت بنیصدر نخواهد شد ؟
آیت الله خمینی مردی که جمهوری اسلامی را بنیان گذاشته و از کاریزمای بسیاری برخوردار بود ، بقدری صاحب قدرت مینمود که حتی قدرتمندترین مخالفانش هم در برابرش ضعیف مینمودند،
به عنوان مثال آیت الله شریعتمداری و بعد از او آیت الله منتظری!
و البته در دوران وی کمتر مرجع تقلید و آیت الهی جرات مخالفت با وی را داشت و نهایت این بود که سکوت اختیار کرده و به عدم شرکت در سیاست و خانه نشینی اکتفا مینمود .
و مهمتر از همه اینکه در زمان او دو جبهه بیشتر در صحنه ی سیاسی وجود نداشت و ایشان یعنی آقای خمینی خود را اسیر سه جبهه نمیکرد ، یعنی یک جبهه ی طرفداران خمینی و ملاها و جبهه ی روبرو مانند بازرگان یا بنیصدر یا هر کس دیگری ...
به همین خاطر هم همیشه آیت الله خمینی در این مناقشات دست بالا را داشت .
آقای خامنهای اما اکنون اسیر جنگ در چند جبهه است ، البته شاید جبهههایی چون جبهه ی هاشمی رفسنجانی ظاهراً سکوت کرده و حتی به خاطر مصلحت بگویند امروز فقط حمایت از رهبری چاره ساز است ، اما چه کسی نمیداند که رفسنجانی زخم خورده در انتظار رسیدن روز موعود است ؟
اویی که اکنون دخترش فائزه در زندان اوین بسر میبرد و فرزند دیگرش مهدی با قرار وثیقه آزاد است و بزودی به پای میز محاکمه کشیده خواهد شد ، اویی که با آمدن احمدی نژاد به صحنه ی رقابت توسط همین رهبر و دوست پنجاه ساله ی خود یعنی آیت الله خامنهای دور انداخته شد و از ریاست مجلس خبرگان نیز بازماند و اینها همه خواست رهبر بود ، و همین رهبر در یک سخنرانی به روشنی از نزدیکی خود با همین محمود خان احمدی نژاد گفت و از این که با وجود دوستی پنجاه ساله با هاشمی رفسنجانی مهر و محبت و تفاهم زیادی بینشان نیست .
رفسنجانی یعنی کسی که باعث و بانی رسیدن آیت الله خامنهای به این جایگاه است اکنون توانسته در این چهار سال گذشته با هزینهای گزاف خود را به بدنه ی نظام آویزان نگه بدارد تا در بزنگاه بتواند هم خود را نجات دهد و هم انتقام جانانهای از رهبر و حواریون وی بگیرد.
وی هنوز رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است و در بزنگاه میتواند نقشی اساسی به نفع خود یا جبهه ی نزدیک به خود ایفا نماید !!
البته معروف است که آقای خمینی در آخرین روزهای حیات خود به این دو یار دیرین یعنی خامنهای و رفسنجانی گفته است که تا شما دو نفر با هم هستید نظام جمهوری اسلامی پا بر جا خواهد ماند ، و شاید همین جمله و مفهوم آن باعث شود که هریک از این دو آن دیگری را نابود نسازد بلکه فقط خنثی نماید ، یعنی همان کاری که تا امروز خامنهای با رفسنجانی نموده است !!
این یکی از عمده مواردی است که باعث عدم هم سرنوشت بنیصدر شدن احمدی نژاد میشود ، ضمن آنکه آنقدری که احمدی نژاد گفتنی از آقای خامنهای در سینه دارد ، ابوالحسن بنیصدر از آقای خمینی نداشت !
چرا که در زمان خمینی هرگز چنان راهپیمایی میلیونی نه در تهران و نه در شهرستانها به راه نیفتاد و مرگ بر خمینی یا مرگ بر اصل ولایت فقیه هرگز تا این حد فضای ایران را پر نکرده بود ، و در حقیقت آیت الله خمینی از یک قدوسیت ویژهای در نزد میلیونها مؤمن برخوردار بود که آقای خامنهای فاقد آن است ،
در صورتی که امروز آقای خامنهای نسبت به آقای خمینی از قدرت قانونی بیشتری برخوردار میباشد.
مورد دیگر وضعیت منطقه و نامسأعد بودن زمان و فضای جهانی است ، چرا که بعد از حرکت بزرگ ملت ایران در بهار سال ۱۳۸۸ جهان و افکار عمومی به این مهم آگاه گردید که راه ملت ایران یا دست کم بخش بزرگی از این ملت هفتاد و پنج میلیونی از راه نظام جداست و این بخش بزرگ مخالف سرسخت نظام و قانون اساسی جمهوری اسلامی است ، و باز اینکه بگرد هم آمدن اپوزیتسیون خارج از کشور برای بوجود آوردن یک آلترناتیو حکومتی که با حمایت جهانی صورت میگیرد باعث آن میشود که آقای خامنهای سعی بر آن نماید تا همین افراد موجود در نظام را با چنگ و دندان به گرد خوش نگه بدارد و دوباره و دوباره از عملکرد اشتباه یا حتی عمدی آنان بر خلاف میل خود چشم بپوشد.
البته ایشان بسیار مایل است که دولت دهم احمدی نژاد این چند ماه را هم با مخارج کم بگذراند و صحنه را ترک نماید ، اما احمدی نژاد و تیم او که معتقدند برای نظام و انقلاب زحمت زیادی کشیده اند و در این چهار سال یا به روایتی هشت سال پر هزینه از جان خود مایه گذاشته اند به هیچ وجه نمیخواهند صحنه سیاست را ترک کرده و گوشت قربانی انقلاب را در اختیار رهبر و طرفدارانش قرار دهند ، پس با تمام قوا میجنگند تا بتوانند در دور بعدی نیز دستی بر این آتش داشته باشند ، چرا که آنها هم شاهد و هم همدست در نابود کردن رقیب قدیمی طرفداران همین رهبر یعنی اصلاح طلبان بودند و میدانند که اگر مانند آنها خنثی از صحنه خارج شوند به نابودی محکوم خواهند بود ...
اما موردی که به تمام این موارد جان میدهد شخصیت جنگجو و صلح ناپذیر احمدی نژاد است که بر خلاف بنیصدر و خاتمی حاضر است برای ماندن در قدرت حتی از جان خوش نیز بگذرد !
البته عدّهای معتقدند که او ایمان به راه خود دارد و مسلمانی مؤمن به اصول اسلامی است ....
دلیل هر چه که باشد ، مهم این است که احمدی نژاد از چوب دیگری به غیر از بنیصدر و خاتمی تراشیده شده است و خامنهای هم به هیچ وجه از کاریزما و قدرت اجتماعی آیت الله خمینی برخوردار نیست و نمیتواند مانند او عمل کند!!!
مجید رحیمی ۷ فوریه ۲۰۱۳ مونیخ
No comments:
Post a Comment