Tuesday, February 19, 2013

کارگر باغ خدا پاپ بندیکت شانزدهم استعفا میدهد !!
پاپ ژان پل دوم در زندان به دیدار ضارب خود رفته وبه او گفته بود : 
هم تو را و هم آیت الله خمینی را می‌بخشم ...
هشت سال پیشتر زمانی‌ که کاردینال ژوزف راتسینگر این آلمانی‌ استاد الهیات به عنوان هشتمین و مسن‌ترین پاپ در تاریخ کلیسای کاتولیک در واتیکان به این سمت توسط دیگر کاردینال‌ها انتخاب شد و خود را بندیکت شانزدهم نامید ، هیچکس گمان نمیکرد که او بر خلاف روند مرسوم که از قرن پانزدهم به این سو سابقه نداشت استعفای خود را تقدیم کلیسا نماید.
چرا که پیش از او پاپ ژان پل دوم با آنکه در بستر مرگ بود و گویا بعضی‌ از اطرافیان وی از استعفا سخن رانده بودند ، او در پاسخشان گفته بود : به چه کسی‌ باید استعفای خود را تقدیم نمایم ؟
و این سخن یعنی‌ این مقام یک پله از مقام خدا پایینتر است و کسی‌ بالاتر از آن نیست که پاپ بتواند استعفای خود را به وی تحویل دهد !.. شاید به همین خاطر بسیاری از دولتمردان جهان کاتولیک این خبر را همراه با شوک انعکاس دادند .
کاردینال ژوزف راتسینگر این آلمانی با هوش و کاردان که افکارش مورد پسند پاپ ژان پل دوم قرار گرفته و از شهر مونیخ به واتیکان دعوت شده بود با رسیدن به این مقام آن هم بعد کسی‌ که یکی‌ از ستاره‌های دنیا مسیحیت و به ویژه کاتولیک شناخته شده و در فروپاشی جهان بلوک شرق و کمونیستی نقش بسیار حساسی را ایفا کرده بود ، سخت‌ترین و بزرگترین قدم زندگی‌ خود را برمی‌داشت و با این کار خود را در چالشی با مشکلاتی بسیار دشوار روبرو میساخت ! بویژه آنکه پاپ ژان پل دوم توقع مردم جهان و کاتولیک‌های باورمند به واتیکان را به حدی بالا برده بود که هر شمع ضعیفی توان مقابله با نور خیره کننده ی وی نداشت و بسیاری بر این باور بودند که شاید ژوزف راتسینگر از توان انجام چنین وظایف ی ناتوان باشد .
البته در زمان رهبری پاپ ژوزف راتسینگر بر واتیکان و دنیای یک میلیارد نفری مسیحیان کاتولیک که میتوان این مقام را بزرگترین پادشاه جهان نامید مسائل بسیاری هم پدید آمدند که یکی‌ از آنان افتضاح سکسی در کلیساها و تجاوز به کودکان در پشت دیوار این خانه‌های خدا بود .
کودکانی که امروز بسیاری از آنان خود جزوی از بدنه ی این کلیسا هستند و نمی‌خواهند یا نمیتوانند لب به اعتراض بگشایند و حقایق را بازگویند و در حقیقت با این فاشگویی تیشه به ریشه ی خود بزنند ، اما هستند بسیاری دیگر که این راز مگوی را فاش کرده و واتیکان را با یک رسوایی تاریخی‌ روبرو ساختند و شاید بزرگترین چالش را در مقابل پاپ بندیکت شانزدهم قرار دادند.
این رسوایی به دادگاه‌های شهرها و کشورها کشیده شد و در بسیاری موارد کشیش‌های خطاکار مجرم شناخته شده و محکوم به حبس گردیده و یا از پست خود برکنار شدند .
البته اینگونه اعمال تنها مختص کلیسای مسیحیت و کاتولیک نمیگردد که شاید اگر روزی به روشنی در جهان اسلام از آن سخن به میان آید خواهیم دید که چه زشتی‌هایی‌ در پس این دیوار به ظاهر مقدس آرمیده است ... و صد البته که این اعمال عمومی نیست و فقط عده‌ای معدود هستند که از پست و موقعیت خود برای رسیدن به آرزوهای شیطانی خود سود میبرند و بزرگترین ضربه‌ها را به باور خلایق بر دین و مذهب آنان میزنند !!بایسته ی بازگفتن است که عده ی بسیاری از انسان‌های رسیده به جهان روشنی بر این باورند که این چنین اعمالی نتایج بسیار مثبت دارند و در بیداری باورمندان معتصب نقشی‌ نیرومند بازی میکنند ... داوری این مهم را به تک‌ تک‌ خوانندگان عزیزم وا میگذارم و از گفتن هر سخنی در مورد آن دوری میجویم ، چرا که نمیخواهم عقیده ی شخصی‌ خود را در مطالبی که بیشتر جنبه ی خبر رسانی دارند و نه تحلیلی دخالت دهم.پاپ علت استعفای خود را سلامتی‌ اعلان کرده است ، اما مگر در طول این پانصد سال که از استعفای پاپ قبلی‌ می‌گذرد هیچکس دیگر در این پست و مقام به ضعف بدنی و بیماری گرفتار نیامده بود ؟ و یا آنکه دلیل دیگری در میان است و فعلا عنوان آن مصلحت نیست ؟استعفای پاپ بندیکت شازندهم در این روزها که سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است مرا به یک طنز تاریخ و روزگار متوجه نمود  ، چرا که کاردینال ژوزف راتسینگر نیز چون آیت الله خمینی در سن ۷۹ سالگی به مقام پاپ کلیسای جهان کاتولیک رسید ، چنانکه آقای خمینی به مقام رهبری انقلاب ضد پادشاهی دست یافت و آنرا واژگون گرداند ، و اخیرا جوان تبعه ی کشور ترکیه محمد علی‌ آاق جا که در سال ۱۹۸۱ در میدان سنت  پترزبورگ  قصد ترور پاپ ژان پل دوم را داشت در کتابی از این مهم خبر میدهد که به فرمان آیت الله خمینی به این کار دست زده بود !! پاپ ژان پل دوم از این سؤ قصد زخمی ولی‌ زنده جان سالم بدر برد و بعدا در زندان به دیدار ضارب خود رفته و این مهم را از وی شنیده بود که آیت الله خمینی فرمان قتل وی را صادر کرده است ! اما دست خود را به نرمی بر روی سر ضارب خود قرار داده و گفته بود : هم تو را و هم آیت الله خمینی را می‌بخشم ...
چه خوب است بی‌ آنکه وابسته به دین ، مذهب یا ایدئولوژی خاصی‌ باشیم از خود بپرسیم : در کدام سمت ایستاده ایم ؟ روشنایی یا تاریکی‌ ؟... چرا که برای ایستادن در یکی‌ از این دو سو نه به داشتن دین نیاز است و نه به بی‌ دینی ... بلکه به داشتن درونی زیبا یا زشت !! این تمام سخن بزرگان است : برای رسیدن به خدا باید از درون خود گذشت !!   
مجید رحیمی ۱۱ فوریه ۲۰۱۳ مونیخ  


No comments: