خاندان هاشمی رفسنجانی در زندان !!
حتی به نفع سران خود جمهوری اسلامی است که به جای فردا همین امروز این نظام را منحل نمایند و جان خویش را از دست خودیها نجات دهند!...
انتقام ، یکی از زشترین صفاتی است که میتواند در آدمی باشد ، انسان آزاده
هرقدر هم که زخمی باشد نمیتواند از روی قله ی روح خود عبور نماید و برای آرامش درون به صفات شیطانی متوصل گردد، به همین منظور این سطور نه از روی لذت انتقام بلکه حتی با تاسف به رشته ی تحریر درمی آیند، چرا که روزگاری نه چندان دور در همین نظام بر آمده از سوی الله و با حمایت امام زمان ( البته به گفته ی سران این نظام شیطانی ) هزاران و صدها هزار و حتی بیش از آن میلیونها انسان برای دیدار عزیزان خود و یا تحویل جنازه ی آنها جلوی همین زندان اوین میآمدند و بسیاری از آنها ناامید و دلشکسته و مایوس به خانه بازمیگشتند تا خبر قتل عزیز خود را به اعضای خانواده برسانند !
و اینها همه درست در زمانی اتفاق میافتادند که همین آقایانی که امروز یا در بازداشت خانگی و یا در زندانند، بر مصدر قدرت بودند و آنچه که در کشور میگذشت را برنامه ریزی ، یا از آن حمایت میکردند !
نمیتوان باور داشت که کسی در ساختار قدرت باشد و از نظام و عمل کرد آن حمایت نکند ولی همچنان بر مصدر باقی بماند ! چنانچه میدانیم آیت الله منتظری چنین کرد و چنان به روزگارش آوردند ، ضمن آنکه ایشان هرگز قدرت اجرائی نداشت !
کاش میشد یک مصاحبه و اینترویو با دیوار زندان اوین انجام میدادیم تا از زبان این زندان بشنویم که در طول عمر خود و بویژه در این سی و سه سال گذشته چه دیده است و چه داستانهای خونین و غمگینی از درون و بیرون خود دارد !
و آغاز آن با ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی یعنی پدر همین آقا مهدی و فائزه خانم بر مجلس اسلامی و نخست وزیری میر حسین موسوی یعنی کسی که امروز در حبس خانگی بسر میبرد بود ! یعنی دوران طلایی امام !!
کاش اینان پیش از به قدرت رسیدن صدای سعدی را از دل قرنها میشنیدند که میفرماید : ای که دستت میرسد کاری بکن ... پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار !!
اما نظام البته مقدس جمهوری اسلامی برای این بر سر کار نیامده بود که این مملکت را به سوی آبادانی و امنیت و رفاه و خوشبختی رهنمون گردد ! بلکه درست جهت عکس آن ! و چنانچه آیت الله خمینی هم بارها گفته بود این اسلام است که مهم است و نه ایران و ایرانی !
حال از آن روزگار یعنی روزی که انقلاب به پیروزی رسید و این آقایان کشور را تصاحب کردند تا امروز ۳۳ سال میگذرد ، ۳۳ سال خونین ، ۳۳ سال آشوب و ۳۳ سال بگیر و ببند !! بالاخره چون تعداد انسانهای این کشور محدود هستند روزی هم نوبت به خود این کسانی میرسد که این بساط را بوجود آورده اند ! مگر نشنیده اید که میگویند : این شتری است که در هر خانهای میخوابد !! و اگر عمر این نظام ادامه یابد هیچ جای شکی نیست که خود آقای اکبر رفسنجانی و حتی خاتمی و از آن هم بالاتر رهبر نظام سر از اوین در آورند !! چرا که ذات این نظام چنین است .
به اسطورهها و افسانههای ایرانی که مراجعه میکنیم به داستانهای جالبی برمیخوریم که بسیار آموزنده و هشدار دهنده هستند ! و درست همین رسالت این داستانها است که آنها را از اسطوره به واقعیت مینماید تا انسانها در پس دانستن آنها تجربیات تاریخی خود را گسترده تر نموده و خود را از تکرار اشتباهت اینچنینی برحذر نمایند !
یکی از همین اسطورهها ضحاک ماربدوش است که دو مار پر اشتها بر شانههای سلطان میرویند و از وی میخواهند تا هر روز مغز جوانی را خوراک آنان سازد تا آنها به خود سلطان آسیبی نرسانند و این سلطان بیچارهٔ که از روی هوس به این بیماری مبتلا شده بود مجبور بود تا اوامر مارها را اجرا نماید ، اما در این سرزمین هم مانند همه جای جهان هیچ چیز بی انتها نیست ، پس تعداد جوانان نیز محدود بوده و بالاخره یکروزی دیگر جوانی نبود تا ضحاک بتواند مغز آن جوان را خوراک مارهای خود نماید ، ضمن آنکه کاوه نامی هم وجود داشت که فرزندانش را در قصر این سلطان به بند کشیده بودند و این کاوه که آهنگر هم بود ( که نشان از نیرومندی است ) روزی پتک بدست وارد قصر ضحاک گشت !!
امروز فائزه و مهدی هاشمی دستگیر میشوند و فردا همین آقا مجتبی که قرار بود رهبر گردد راهی همین اوین خواهد گشت !
البته اگر عمر نظام کفاف دهد !! بالاخره این شتر باید جلوی خانه ی همه بخوابد !! اما این آقایان کارشان از این حرفا گذشته چرا که خودشان با این شتر میخوابند .
یکبار دیگر به صدای سعدی نازنین گوش دهیم که در دل تاریخ طنین میاندازد و میگوید :
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار !!
مجید رحیمی ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۲ سان فرانسیسکو
هرقدر هم که زخمی باشد نمیتواند از روی قله ی روح خود عبور نماید و برای آرامش درون به صفات شیطانی متوصل گردد، به همین منظور این سطور نه از روی لذت انتقام بلکه حتی با تاسف به رشته ی تحریر درمی آیند، چرا که روزگاری نه چندان دور در همین نظام بر آمده از سوی الله و با حمایت امام زمان ( البته به گفته ی سران این نظام شیطانی ) هزاران و صدها هزار و حتی بیش از آن میلیونها انسان برای دیدار عزیزان خود و یا تحویل جنازه ی آنها جلوی همین زندان اوین میآمدند و بسیاری از آنها ناامید و دلشکسته و مایوس به خانه بازمیگشتند تا خبر قتل عزیز خود را به اعضای خانواده برسانند !
و اینها همه درست در زمانی اتفاق میافتادند که همین آقایانی که امروز یا در بازداشت خانگی و یا در زندانند، بر مصدر قدرت بودند و آنچه که در کشور میگذشت را برنامه ریزی ، یا از آن حمایت میکردند !
نمیتوان باور داشت که کسی در ساختار قدرت باشد و از نظام و عمل کرد آن حمایت نکند ولی همچنان بر مصدر باقی بماند ! چنانچه میدانیم آیت الله منتظری چنین کرد و چنان به روزگارش آوردند ، ضمن آنکه ایشان هرگز قدرت اجرائی نداشت !
کاش میشد یک مصاحبه و اینترویو با دیوار زندان اوین انجام میدادیم تا از زبان این زندان بشنویم که در طول عمر خود و بویژه در این سی و سه سال گذشته چه دیده است و چه داستانهای خونین و غمگینی از درون و بیرون خود دارد !
و آغاز آن با ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی یعنی پدر همین آقا مهدی و فائزه خانم بر مجلس اسلامی و نخست وزیری میر حسین موسوی یعنی کسی که امروز در حبس خانگی بسر میبرد بود ! یعنی دوران طلایی امام !!
کاش اینان پیش از به قدرت رسیدن صدای سعدی را از دل قرنها میشنیدند که میفرماید : ای که دستت میرسد کاری بکن ... پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار !!
اما نظام البته مقدس جمهوری اسلامی برای این بر سر کار نیامده بود که این مملکت را به سوی آبادانی و امنیت و رفاه و خوشبختی رهنمون گردد ! بلکه درست جهت عکس آن ! و چنانچه آیت الله خمینی هم بارها گفته بود این اسلام است که مهم است و نه ایران و ایرانی !
حال از آن روزگار یعنی روزی که انقلاب به پیروزی رسید و این آقایان کشور را تصاحب کردند تا امروز ۳۳ سال میگذرد ، ۳۳ سال خونین ، ۳۳ سال آشوب و ۳۳ سال بگیر و ببند !! بالاخره چون تعداد انسانهای این کشور محدود هستند روزی هم نوبت به خود این کسانی میرسد که این بساط را بوجود آورده اند ! مگر نشنیده اید که میگویند : این شتری است که در هر خانهای میخوابد !! و اگر عمر این نظام ادامه یابد هیچ جای شکی نیست که خود آقای اکبر رفسنجانی و حتی خاتمی و از آن هم بالاتر رهبر نظام سر از اوین در آورند !! چرا که ذات این نظام چنین است .
به اسطورهها و افسانههای ایرانی که مراجعه میکنیم به داستانهای جالبی برمیخوریم که بسیار آموزنده و هشدار دهنده هستند ! و درست همین رسالت این داستانها است که آنها را از اسطوره به واقعیت مینماید تا انسانها در پس دانستن آنها تجربیات تاریخی خود را گسترده تر نموده و خود را از تکرار اشتباهت اینچنینی برحذر نمایند !
یکی از همین اسطورهها ضحاک ماربدوش است که دو مار پر اشتها بر شانههای سلطان میرویند و از وی میخواهند تا هر روز مغز جوانی را خوراک آنان سازد تا آنها به خود سلطان آسیبی نرسانند و این سلطان بیچارهٔ که از روی هوس به این بیماری مبتلا شده بود مجبور بود تا اوامر مارها را اجرا نماید ، اما در این سرزمین هم مانند همه جای جهان هیچ چیز بی انتها نیست ، پس تعداد جوانان نیز محدود بوده و بالاخره یکروزی دیگر جوانی نبود تا ضحاک بتواند مغز آن جوان را خوراک مارهای خود نماید ، ضمن آنکه کاوه نامی هم وجود داشت که فرزندانش را در قصر این سلطان به بند کشیده بودند و این کاوه که آهنگر هم بود ( که نشان از نیرومندی است ) روزی پتک بدست وارد قصر ضحاک گشت !!
امروز فائزه و مهدی هاشمی دستگیر میشوند و فردا همین آقا مجتبی که قرار بود رهبر گردد راهی همین اوین خواهد گشت !
البته اگر عمر نظام کفاف دهد !! بالاخره این شتر باید جلوی خانه ی همه بخوابد !! اما این آقایان کارشان از این حرفا گذشته چرا که خودشان با این شتر میخوابند .
یکبار دیگر به صدای سعدی نازنین گوش دهیم که در دل تاریخ طنین میاندازد و میگوید :
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار !!
No comments:
Post a Comment