یک خبر بسیار جالب از حرکت نیروی دریایی آمریکا در مدیترانه و یک گزارش از ۶۸ سال پیش تا امروز!
شوهر خواهر بشار اسد و چند تن از اراذل اوباش حکومتی سوریه کشته شدند.....
در روز ۲۰ جولای ۱۹۴۴ سرهنگ فون اشتامفن برگ که در ارتش هیتلر خدمت میکرد و حتی در جنگ یکی از چشمهای خود را هم از دست داده بود طبق تدارکات قبلی بمبی در اتاقی که هیتلر و سران نظام نازی در آن نشست داشتند مفجر نمود تا پرونده ی این نظام آدمکش و ننگین را به پایان برساند ، شوربختانه در آن انفجار شخص هیتلر جان سالم بدر برد و سرهنگ اشتامفن برگ همراه با چند تن از دوستان و همدستانش به جوخه ی اعدام سپرده شدند ! تاریخ نگاران معتقدند اگر این سرهنگ از جان گذشته در آن روز به هدف خود رسیده بود بیش از یک میلیون انسان از بعد از آن روز تا روزی که جنگ به پایان رسید به دست این اراذل اوباش به مرگ محکوم نمیگشتند ....
امروز ۱۹ جولای ۲۰۱۲ یعنی یک روز کمتر از ۶۸ سالی که از کار شجاعانه ی سرهنگ اشتامفن برگ میگذرد جوانمردی تونسته است تا این پیچ و مهرههای این ماشین آدمکش که نام حکومت و نظام و دولت بر خود دارد را باز کند و بدور افکند!
کار شجاعانه ی این شخص که هنوز نه نامش را میدانیم و طریق عملیات ش را ، چنان ضربهای به سرتا پای ارکان این دولت زد که شاید همین یک ضربه این نظام آدمکش را به خط آخر این مبارزه برساند.
چرا که دولتهایی مانند بشار ، قذافی ، خامنهای و آن بی سر و پاهای دیگر بیش از هر چیز باد در درون خود کشت میکنند، پس لاجرم باید که طوفان درو کنند !
حیرت من اما از کوری و جهالت این افراد است که پایان یکدگر را میبینند و شاید در خلوت خود به آن دیگری پوزخند هم بزنند اما هیچ نمیآموزند و به خود نمیگویند : شاید فردای من هم همین گردد !
البته شاید آموزههای دینی به این حماقت و کوری نیز کمک نمایند ، چنانچه هیتلر هم بعد از خروج از اتاق کنفرانسی که بمب در آن منفجر گشت در جمع همکارانش خطاب به دشمنانش فریاد میکشید که ببینید من هنوز زنده هستم !... او سخت بر این گمان بود که فرستاده ی ویژه ی گاد ، الله ، یا خدا است که ماموریت پاکیزه کردن زمین از نژاد پست و پست تر را دارد ! غافل از آنکه پست تر از همه خود او و یارانش بودند .... درست مانند این ایکبیری که میخواهد هاله ی نور بر سر گیرد و جهان را به اصلاح بکشاند و عدهای بر دریا بریزد و آن دیگران را هم آدم سازد !
حکومت بشار رو به پایان است ! حال چه روسیه و چین سنگ راه بشوند یا نشوند که تا سازمان ملل بتواند با تمام قوا به حمایت از مردم سوریه نظام آن را زودتر از زود به زانو بکشاند.... البته من معتقدم این وتو کردنهای این دو کشور مسخره بسیار هم خوب است تا جهان به ماهیت این کشورها بیش از پیش پی ببرد و نسلهای آینده این مهم را تجربه ی خود سازد که به این حامیان جانیان نمیتوان اعتماد کرد .... البته حمایت این دولتها و کشورها از نظامهای تو خالی مانند حکومت بشار اسد و خامنهای نه فقط به خاطر بقای این نظام هاست که در حقیقت به خاطر وظایف آن نظامها در مقابل خود اوست که با این حمایتها آن وظایف هم بیش از پیش میگردند.
با آنکه سخت با خشونت مخالف هستم اما خبر امروز داخل سوریه مرا بسیار شادمان نمود ، ضمن آنکه دیروز که از محل اقامتم در کمر در آنتالیا بطرف فرودگاه میرفتم مسعود دوست ترکم که اتومبیل را میراند مرا متوجه یک کشتی جنگی هواپیما بر آمریکایی که در سواحل آنتالیا لنگر انداخته بود ساخت که دور آنرا به لحاظ امنیتی مشخص ساخته بودند تا مبادا کشتی نامحرمان با نزدیک شدن به آن قصد گرفتن بوسهای از آن کشتی را داشته باشند ..... حالا شما در این مورد چه فکر میکنید ؟ این کشتی هواپیما بر در این مکان بدنبال چیست ؟
مجید رحیمی ۱۹ جولای ۲۰۱۲ ناکجا آباد
No comments:
Post a Comment