آسپیرین آزادی یواشکی!!
اینکه من چادر به سر دارم و یا بی چادرم
چارهی کار من و ما نیست، کز غصه پرم
نوجوانم را به زندان برده ضحاک زمان
جای نان شب غم آزادیش را میخورم
اینکه در خلوت ز سر این روسری را بکنم
یا که آرایش کنم خود را برای همسرم
نام آن را هم گذارم " خانه آزادی" خود
خود فریبی میکنم، روی خطاها میسرم!
چارهی کار من آن است که بخواهم اینچنین
خود بپوشانم به آزادی و یا هم بی حجاب
در خیابانها روم بی آنکه ترسی از کسی
بر دلم باشد که پرسد از من از چه اینطورم!!
مجید رحیمی ۱۶ جون ۲۰۱۴ مونیخ
No comments:
Post a Comment