تعادل بیهوشه!
شیعه زدگی چهرههای گوناگون داره عزیزم!!
دیگه داره حالم از این باصطلاح هنرمندان بهم میخوره... نمیدونم واقعا این شهرت چه دردیه که طرف حاضره برای به شهرت رسیدن شرتش رو هم بکنه! یا اون یکی به تاریخ کشور خودش و سازندهترین دوران و فرد میهنش بتازه که مثلا فقیه خوشگله خوشش بیاد که این بابا بتونه به اصطلاح میهنش برگرده!! دیگه کار داره تهوع آور میشه...
اینجا تو مونیخ یه مامور دون پایهی ساواک رو داشتیم که خودش رو خیلی عاشق ایران معرفی میکرد و هر وقت هم سرود ملی رو در مجلسی مینواختم میدیدم که هم از صندلیش بلند میشه و هم با نگاه خیره دیگران رو به برخاستن تهدید میکنه!! یکی دو بار هم اشکش جاری شده بود...
اما بعدا فهمیدیم گویا حقوق عقب افتادهی بازنشستگی جذابیت بیشتری داشته... آقا سر از تهران در آورد...
مردم بیماری هستیم که تعادل نداریم، فقط بدنبال مقصر میگردیم تا خودمون رو بیگناه جلوه بدیم! به دنبال ترّحم دیگران حاضریم همهی شرافت انسانی خودمون که طبیعت مواد اولیه ش رو به هر کس میده رو ببخشیم تا ترّحم طرف رو جلب خودمون کنیم...
و من حالم از این شیعه زدگی دیگه به هم میخوره!! در هر شکل و فرمش ... چه مذهبیش و چه ضد مذهبیش... تعادل بیهوشه!
شیعه زدگی چهرههای گوناگون داره عزیزم!!
من و تو کجای این قصه ایستادیم؟
مجید رحیمی ۸ جون ۲۰۱۴ مونیخ
No comments:
Post a Comment