بالاخره سردار شرمندگی محسن رضایی هم به فغان آمد !!

سردار محسن رضایی یکی‌ از چهار کاندیدای دهمین ریاست جمهوری بود که نخست صدای اعتراض خود را تا حدی بلند ساخت اما بلافاصله خفقان گرفت و سکوت را پیشه کرد و این سکوت آنقدر عمیق بود که حتی هنگامی که فرزندش احمد را هم در دوبی‌ به ‌قتل رساندند دم نزد و حتی به دنبال قاتل او هم نگشت ! 
و اگر گشت آنقدر خفیف بود که حتی اقوام و فامیل هم از آن بیخبرند !!!
 اما اکنون به یکباره به صدا درآمده و انتقاد خود از چهار سال گذشته را در یک گفتگو اعلان می‌دارد ! 
حقیقتا چه اتفاقی‌ افتاده است ؟ 
البته ایشان در همین گفتگوی دیرهنگام هم نامی‌ از رهبر نمی‌برد که مسول تمام این مسیبتهاست بلکه دولت و مجلس را مسول میشناسد و از آنها انتقاد می‌کند که مسئولیت پذیر نیستند و مدام مسئولیت خود را به گردن یکدیگر می‌‌اندازند !  
عجیب است که این سردار که در حقیقت قرار بود از همه ی آن دیگران شجاع تر و آزاده تر باشد اما در عمل حتی از آن پیرمرد مهدی کروبی که حقیقتا در آخر عمری شجاعت خود را نشان داد و طشت رسوایی این نظام را از بام فرود آورد هم کمتر است و خود را پشت این و آن پنهان می‌کند تا مبادا این پست آخر او یعنی‌ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم از وی گرفته و چون دیگران روانه ی خانه یا اوینش نمایند !!
  اما به راستی‌ چه اتفاقی‌ افتاده یا قرار است بیفتد که چنان شخص محافظکاری چون محسن رضایی هم شهامت بلند کردن صدای انتقاد خود را پیدا می‌کند ؟ 
 آیا رهبر آنقدر بیمار است که همه از ادامه ی زندگیش قطع امید کرده و هر یک در دسته و گروه خود در صدد نزدیک شدن به ملت نقش خود را که از پیش نوشته شده است ایفا می‌کند ؟
 آقای لاریجانی رئیس مجلس که همیشه دو پهلو بازی کرده و از یک سو هم به رفسنجانی‌ و گروه وی نزدیک است اکنون خیز برای نشستن بر جای محمود احمدی نژاد برداشته و مدام به هر سو سفر میکنند تا سیاست‌های نظام را پیش ببرد ! 
فائزه و مهدی رفسنجانی‌ در زندان هستند که با آزاد شدنشان غوغایی به پا گردد و همگام با جشن آزادی ایشان جشن مرگ رهبر جمهوری اسلامی یعنی‌ سید علی‌ خامنه‌ای را هم جشن بگیرند و آنگاه یا فائزه به عنوان نخستین زن رئیس جمهوری ایران بر اریکه ی قدرت جا بگیرد و توسط گروه پدرش حمایت شود ! 
و یا همین محسن رضایی نقش رقیب را بازی نماید و در حقیقت صحنه پر سازد ! چرا که این تئاتر احتیاج به صحنه پر ساز هم دارد و هیچ کس از این محسن رضایی بهتر نمیتواند چنین وظیفه‌ای را به انجام برساند و می‌دانیم که ایشان در این کار تجربه هم دارد ... 
اما قضیه ی مشایی چه میشود ؟ 
مجتبی‌ کجای کار ایستاده است ؟ 
سرنوشت احمدی نژاد بعد از اتمام دوره ی ریاست جمهوری آاش چه خواهد گشت ؟ 
اینها همه وقتی‌ با هم جمع میگردند مرا به پرسش این سؤال وامیدارند که حقیقتا بیماری رهبر تا کجاست و تا چه حد تخمین زمان زنده ماندن وی توسط پزشکان میتواند حساب شده باشد ؟ 
در هفته‌های آینده خواهیم دید که سمت و سوق نظام به کدام طرف خواهد بود!
 اما چیزی که بسیار قابل اهمیت است این است که اینها بر روی همه چیز و همه کس حساب میکنند بجز بر روی مردم ایران !!! 
شگفت آور نیست ؟ 
نظامی که آمده بود که رفاه و آزادی و آبادی بیاورد امروز شده است بزرگترین دشمن ایران و ایرانی‌ و تازه می‌خواهد رهبریت جهان را هم به عهده بگیرد !! 
مجید رحیمی ۲۷ نوامبر ۲۰۱۲ مونیخ