تاریخچهی ترانهی امنییه...
قدیمترها کلانتری را امنییه و پاسبان را عسس مینامیدند!
بیست و پنج سال پیشتر، همخانهی من که سخت عاشق دختری بود که آن دختر دیگر نمیخواست با او باشد در حالتی غمزده رو به من گفت: آیا همراه من به پاسگاه پلیس میآیی تا شهادت دهی که من عاشق این دختر هستم و این دختر بر سر پیمان خود نایستاده است؟...
و چون چهرهی مرا متعجب دید ادامه داد:
آیا قانونی برای این کار هست؟
آیا دل شکستن جرم دارد و مجرم به زندان محکوم میگردد؟...
همین ماجرا دلیل تولد این ترانه گشت و چند سال بعد هم آهنگی بر آن ساختم و به دست دوست استادم عارف ابراهیم پور برای تنظیم سپردم، این کار در سال ۲۰۰۷ در شهر کلن ضبط گردید و اکنون در سال ۲۰۱۴ تقدیم شما میگردد.
مجید رحیمی "شاپور فرخزاد" مونیخ
قدیمترها کلانتری را امنییه و پاسبان را عسس مینامیدند!
بیست و پنج سال پیشتر، همخانهی من که سخت عاشق دختری بود که آن دختر دیگر نمیخواست با او باشد در حالتی غمزده رو به من گفت: آیا همراه من به پاسگاه پلیس میآیی تا شهادت دهی که من عاشق این دختر هستم و این دختر بر سر پیمان خود نایستاده است؟...
و چون چهرهی مرا متعجب دید ادامه داد:
آیا قانونی برای این کار هست؟
آیا دل شکستن جرم دارد و مجرم به زندان محکوم میگردد؟...
همین ماجرا دلیل تولد این ترانه گشت و چند سال بعد هم آهنگی بر آن ساختم و به دست دوست استادم عارف ابراهیم پور برای تنظیم سپردم، این کار در سال ۲۰۰۷ در شهر کلن ضبط گردید و اکنون در سال ۲۰۱۴ تقدیم شما میگردد.
مجید رحیمی "شاپور فرخزاد" مونیخ
No comments:
Post a Comment