محمد علی ابطحی:
روزی که به نام صلح، و توافق آغار شود، ازشیرین ترین روزهای زندگی است. توافق ایران و جهان بر سر مساله هسته ای مبارک بشریت باد. برای مخالفان این شیرینی هم دعا می کنیم طعم شیرین صلخ دوستی نصیبشان شود. همه باید لبخند به صلح بزنند..
پاسخ مجید رحیمی به ایشان:
جناب ابطحی گرامی! چرا نمیخواهید بپذیرید؟ که واژه ی " صلح " در این نظام تعبیه نشده است!! ما هنوز با عراق قرارداد صلح نداریم بلکه فقط قرارداد آتش بس است!! حال چگونه میخواهد این نظام با جهان صلح کند؟
شماخود یکی از قربانیان همین نظامید! یعنی کسی که خود در بالای امور اجرایی بوده بدست افراد همین نظام " صلحجو " به آن روزگار گرفتار میآید و مسببین آن ول در خیابان میگردند و بدتر از آن اینکه به کارهای خود ادامه میدهند! آنوقت ما از صلح جهانی صحبت میکنیم؟...
به یاد سعدی نازنین میفتم که به آن شخص ستاره شناس که به خانه آمده و مردی غریب را در بستر همسر خویش یافته بود، گفت:
تو که ندانی چه در خانه ات میگذرد! از چه دانی که چه در کهکشان بگذرد؟؟؟...
وقتی که در خانه صلح نیست! از کدام صلح جهانی میتوان صحبت کرد؟
تا کی و کجا باید بگوییم انشاالله گربه است؟
این چیزیست که بسیاری از کسانی که در طول این ۳۴ سال بدست افراد این نظام کشته شدند فریاد زدند: صلح و دوستی!
اما این دو مقوله در طول این ۳۴ سال در این نظام از کمیابترین مقولهها بوده است! و بسیاری جان خویش را در این راه از دست دادند! نخست باید با روح آنان صلح کرد و سپس با جهان!
حال چگونه است که به یکباره دیگران این مفهوم را درک نمیکنند و فقط افراد این نظام قدرت درکش را یافته اند؟...
روزگار وقتی عکس میشود همیشه اینگونه جلوه میکند!
براستی چند بار باید به یک نظام فرصت داد و در دام آن افتاد؟
مردم قضاوت با شماست!
روزی که به نام صلح، و توافق آغار شود، ازشیرین ترین روزهای زندگی است. توافق ایران و جهان بر سر مساله هسته ای مبارک بشریت باد. برای مخالفان این شیرینی هم دعا می کنیم طعم شیرین صلخ دوستی نصیبشان شود. همه باید لبخند به صلح بزنند..
پاسخ مجید رحیمی به ایشان:
جناب ابطحی گرامی! چرا نمیخواهید بپذیرید؟ که واژه ی " صلح " در این نظام تعبیه نشده است!! ما هنوز با عراق قرارداد صلح نداریم بلکه فقط قرارداد آتش بس است!! حال چگونه میخواهد این نظام با جهان صلح کند؟
شماخود یکی از قربانیان همین نظامید! یعنی کسی که خود در بالای امور اجرایی بوده بدست افراد همین نظام " صلحجو " به آن روزگار گرفتار میآید و مسببین آن ول در خیابان میگردند و بدتر از آن اینکه به کارهای خود ادامه میدهند! آنوقت ما از صلح جهانی صحبت میکنیم؟...
به یاد سعدی نازنین میفتم که به آن شخص ستاره شناس که به خانه آمده و مردی غریب را در بستر همسر خویش یافته بود، گفت:
تو که ندانی چه در خانه ات میگذرد! از چه دانی که چه در کهکشان بگذرد؟؟؟...
وقتی که در خانه صلح نیست! از کدام صلح جهانی میتوان صحبت کرد؟
تا کی و کجا باید بگوییم انشاالله گربه است؟
این چیزیست که بسیاری از کسانی که در طول این ۳۴ سال بدست افراد این نظام کشته شدند فریاد زدند: صلح و دوستی!
اما این دو مقوله در طول این ۳۴ سال در این نظام از کمیابترین مقولهها بوده است! و بسیاری جان خویش را در این راه از دست دادند! نخست باید با روح آنان صلح کرد و سپس با جهان!
حال چگونه است که به یکباره دیگران این مفهوم را درک نمیکنند و فقط افراد این نظام قدرت درکش را یافته اند؟...
روزگار وقتی عکس میشود همیشه اینگونه جلوه میکند!
براستی چند بار باید به یک نظام فرصت داد و در دام آن افتاد؟
مردم قضاوت با شماست!
No comments:
Post a Comment