
تقدیم به دختر شجاع و جوان مصری  "علیا ماجده المهدی"  که
 با برهنگی خود رسوایان را رسواتر ساخت !
تن برهنه ی تو
فریاد تاریخ زن 
بر سر پوشیدگان
سربازان اهرمن 
ریش خراشان پیر
پوسیده اندیشهها
سنگ ره رسیدن
به شهر نادیدهها
وای که قرةالعين
زنده و جاوید شد
پیکر پنهان او
ز چاله در دید شد
وای صدای فروغ
شنیده شد ز عکست
پاسخ خشم و تهدید
برهنگی و مکثت
پیر نگردیدهای 
که فرسوده نمایی      
بر قله ی جوانی  
زیبایی و دانائی   
ای ماجده بدان که
در این شب سحر کش 
شمع فروزانی و  
از مائی و با مائی     
مائی که کار تو را  
دراین قرون تاریک  
فریاد گونه گفتیم    
با دورها و نزدیک     
 اکنون ظهور تو را     
به فال نیک گیرم   
 تو را رها ببینم  
اگرچه خود اسیرم!
مجید رحیمی ۱۹ نوامبر ۲۰۱۱ مونیخ

No comments:
Post a Comment