
صدای انقلاب شما را شنیدم !!
در ماههای آخر عمر نظام گذشته با آنکه مردم در رفاه اقتصادی و در پس تلاش دولتمردان آن نظام دارای نامی والا و محبوبیت جهانی بودند! اما به خاطر بعضی نابرابریها ، زیاده روی ساواک و عدم آزادی سیاسی به خیابانها آمده و صدای اعتراض خود را به گوش دستگاه و شخص ...شاه رساندند که با آن سخنرانی شاه "صدای انقلاب شما را شنیدم" به رسمیت شناخته شد ! که امروز بسیاری همان سخنرانی را تیر خلاص نظام پیشین میدانند!!... شاه در آن سخنرانی ضمن اهمیت دادن به امنیت و صلح کشور ایران و خاورمیانه متعهد شد که ظلم ، فساد و نابرابریهای اجتماعی برطرف گردد و قانون مشروطه تمام کمال اجرا گردد ! و در حقیقت به مردم معترض گفت به آنچه که میخواهید میرسید! و سپس شاپور بختیار را که نزدیک به ۲۵ سال از عمر خود را صرف مبارزه با این دستگاه نموده بود را به عنوان نخست وزیر انتخاب نمود ! ملت اما درست در جایی که میبایست اندیشه را در جای احساس قرار دهد! با گفتار خمینی و بعضی از رهبران این حرکتها به راه خود ادامه داد و دیدیم آنچه که امروز هنوز میبینیم !... از آن تاریخ ۳۰ سال گذشت و ملت ایران نه تنها تمامی آنچه را که داشت از دست داد که با نظامی خونخوار به معنای حقیقی روبرو گشت که به هیچ اصل و قانونی اهمیت نمیدهد و پیوسته تمامی حرکتهای اعتراضی این مردم را با خشونت تمام پاسخ داده است ! تا آنکه ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ از راه رسید و میلیونها انسان ایرانی به خیابانها آمده و صدای اعتراض خود را بلند نموده تا به حقوق اولیه ی خود برسد !! همه دیدیم و میدانیم چه به روز ملت آورده شد ! تا آنکه رهبر انقلاب آقای خامنهای به قم سفر میکند و آنجا به جای پوزش از مردم و دادن قول ترمیم کمبودها و جبران بی قانونیها و و پوزش خواهی از مادران و پدران جانباختگان!! ملت را میکرب میخواند !! و به روحانیون این اولتیماتوم را میدهد که اگر بلایی سر من و نظام من بیاید بیشتر از همه من با شماها کار دارم و قبل از به زیر کشیده شدنم نیش خود را به شماها فرو خواهم نمود !!...
آیا این همان "صدای انقلاب شما را شنیدم" به شیوه ی آخوندی است ؟... ملت ایران یکبار و در همان ۳۱ سال پیشتر آن اشتباه تاریخی را انجام داد اما امروز از آن اشتباه درس بزرگی گرفته است و آن درس هم این است که این نیست که چون در ۳۱ پیش میبایست به نظام سابق فرصت داده میشد و یا از شاپور بختیار حمایت میشد و نشد و ما به اینجا رسیدیم پس اینبار کوتاه بیاییم !! نه درست عکس این صحبت است ! اینبار با ادامه به اعتراضات و مبارزه اشتباه ۳۱ سال پیشتر را هم جبران خواهیم نمود و با نابودی این نظام یک دولت متکی به قانون مشروطه و متکی به قوانین حقوق بشر جهانی بر پا نماییم ! در این قانون حقوق بشر هم لاییک حق دارد و هم مؤمن و هم آخوند و هم سلطنت طلب و مجاهد یا کمونیست و هر عقیده و مرام و ایدئولوژی دیگری ! چرا که نظام آینده به هیچ ایدئولوژی ودین و مذهبی وابسته نخواهد بود ! پس نقشی هم در کار قانون و سیاست داخلی و خارجی نخواهد داشت ! آقای خامنهای با این سخنرانی به جهانیان
و تک تک ملت ایران نشان داد که خود میداند که کارش تمام است !!
او هم میترسد و هم میترساند !
اما مشت این قوم برای ملت ایران باز شده است و کارشان یکسره است !!
مردم تا به آزادی نرسند از پای نمینشینند!!
و ای روحانیون میهن دوست بدانید که هر حرکت ملی و زیبای امروز شما را ملت با زیباترین واژه ها پاسخ خواهد داد ! و بعد از مرگ این نظام هم شما میتوانید به کاری که آموخته اید ادامه دهید! و هم هر کس دیگری!!!
ما میخواهیم هر کس آن کاری را انجام بدهد که آنرا آموخته است ! و نه اینکه طبیب جنگلبان شود و آخوند خلبان !! و هم جنگل بسوزد و هم هواپیما سقوط نماید !!
یاران از پای منشینید که صبح آزادی نزدیک است !!
من امیدوار تر از همیشه فردای آزاد ایران را میبینم که هیچ اثری از بی قانونی و ظلم در آن هویدا نیست !
چرا که ملت از جنایت و ظلم خسته شده است ! و حکومت گران آینده نیز از دل این ملت خواهند بود !!
مجید رحیمی ۲۰۱۰/۳۰/۱۰ مونیخ
No comments:
Post a Comment