
نابود سازیم این نظام فاسد جمهوری اسلامی را ،
پیش از آنکه دنیا به فساد کشیده شود!!
شادروان نادر نادرپور همیشه میگفت: هرگاه چشمم به عکس این سه تن یعنی خمینی ، خامنهای و رفسنجانی میافتد ، عرق شرم بر پیشانی مینشانم که اینان رهبران کشور من هستند !... امروز اما این سخن برای نشان دادن درصد پستی این نظام و سران این نظام بسیار کم است چرا که شادروان نادرپور در آنزمان چون خود ما و تقریبا همه ی ملت بجز خانوادههایی که اسیر اینان بودند هیچیک نمیدانستیم که در پشت دیوار نمایشی این روحانیت چه مجمع الفسادی نهفته است ! و اینان حقیقتا با این ملت و این سرزمین و این فرهنگ چه میکنند و چهها خواهند نمود.
درد دانستن جنایات صورت گرفته و دانستن افکار پلید این جانیان برای آینده این ملت و نسلهای آینده این سرزمین آنجایی بیشتر میشود که بدانیم قرنها پیشتر در همین سرزمین انسانی دیگر انسانها را رهبری مینمود که احترام به کرامت انسانی را وارد قدرت و سیاست نمود و این احترام را به قانون مبدل ساخت و نخستین قوانین حقوق بشری را بنا نهاد ! و حال ۲۵۰۰ سال پس از وی کسانی بر این ملت خود را حاکم ساخته اند که شاید باید ۲۵۰۰ سال پیش از کورش میزیستند و نه بعد از وی!
البته اگر این نظام منفور جمهوری اسلامی بلافاصله بد از حکومتهای چنگیزیان یا حتی قاجار سکان این کشتی را بدست میگرفت میشد به نوعی و تا حدی تحملشان نمود ! اما امروز که در قرن ۲۱ میلادی هستیم و بخش بزرگی از جهان دست به آزادیهای حتی نسبی یافته است و مردم کشورهایی مانند سوریه و عربستان هم به حقوق خود آگاه گشته و برای بدست آوردن این حقوق حاضر به فدا کردن جان خویش هستند ، چگونه است که این آقایان هنوز میخواهند سر در زیر لحاف حماقت کرده و جمله ی همه چیز درست میشود را زمزمه کنند ؟
براستی اینان چرا نمیخواهند ببینند که میلیونها تن از این مردم حاضرند حتی جان خود فدا سازند اما میهن خویش را آزاد گردانند ؟ چند هزار انسان دیگر باید کشته شود ، دستگیر و شکنجه گردند تا اینها به خود بیایند و بفهمند که به آخر خط رسیده اند و هیچ چارهای جز رفتن ندارند ؟
البته اگر نخواهیم تمام فصلهای این نظام و آمدن و رفتنش را به چشم منفی بنگریم میتوانیم نیم نگاهی هم به تاریخ مبارزات ایرانیان آزاده با این شب پرستان بیفکنیم و ببینیم که چگونه حلاجها ، نسیمی ها، نعیمی ها، ناصر خسروها ، کسرویها ، و هزاران چون اینان آمدند و در سخترین شرایط جنگیدند و حتی در این راه جان دادند و با تمام آثاری که از خود بجا گذاشتند اما نتوانستند همچون این نظام البته مقدّس اسلامی تودههای مردم را به این مهم آگاه سازند عیب کار در کجاست و چرا ما قرنهاست که اسیر این گرداب هستیم ! جمهوری اسلامی اما این مهم را فقط در طول سه دهه به انجام رسانید و مثل معروف " عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد " را معنا و مفهوم بهتری بخشید ! پس ما هم این فرصت زیبا را غنیمت بشمریم و از آن به زیباترین صورت سود جوییم و یکبار برای همیشه ریشه ی این فساد را از این سرزمین و از ذهن و روان این ملت برکنیم و آنرا از ریشه بخشکانیم !
برای این کار محتاج دانستن بیشتری هستیم ، منظور دانستن همگانی است یعنی نه آنکه فقط عدهای واقعییت را بدانند و فریاد بر آورند ! بلکه همگان به یک موج دانستن تن در دهیم و به کتابهای بزرگانمان که به زبان همه فهم نوشته شده و بسیار هم خواندنشان شیرین است رجوع نماییم و آنها را به جان خواندن بنوشیم ... اینجا چند کتاب را نام میبرم و از کسانی که آنها را هنوز مطالعه نکرده اند و یا سرسری خوانده اند میخواهم دوباره و اینبار دقیقتر آنها را بخوانند و برای دیگران بازگو کنند ! چرا که لطف خواندن یک کتاب در فهمیدن مفهوم آن و سپس انتشار آن است !! حلاج- علی میر فطروس - تولدی دیگر - شادروان دکتر شجاع الدین شفا - خیام و آن دروغ دل آویز - هوشنگ معین زاده - ۲۳ سال ( منسوب به علی دشتی ) و بسیاری دیگر...
بخواهیم خود را از هر بند ی به گفته ی مولوی بزرگ بجز بند عشق رها سازیم و بدانیم که تا این کیسههای پر از ماسه به بالون روح ما آویخته است هرگز نخواهیم توانست که اوج بگریم و به پرواز در آییم . هر انسانی کعبه ی آمالی دارد و این کعبه گاه ملو از خوبیها و زیباییهاست و یا زشتیها و فساد است ! به همین منظور هم حلاج گفت :ویران سازید کعبه این خانه فساد را !! حال خود بیندیشید و بدانید که منظور حلاج از گفتن این جمله چه بوده است!!
مجید رحیمی - ۲۷ مارچ ۲۰۱۱ مونیخ
No comments:
Post a Comment