
!!!جانم فدای آقا
آقایی میره اهدأ خون و به پرستار میگه: خانم از من خون بکشید .... از ایشون یک لیتر خون میکشند... اما آقا راضی نمیشه و باز میخواد که ازش خون بکشند ، و وقتی با مخالفت پرستار روبرو میشه اصرار میکنه و خواهش میکنه که یک لیتر دیگه ازش خون بکشند ، پرستار مجبور میشه یک لیتر دیگه از این آقا خون بگیره ، اما آقا باز اصرار داره که ازش یک لیتر دیگه خون بکشند! پرستار با عصبانیت میگه: آقا نمیتونیم چنین کاری بکنیم شما به ضعف میفتید و امکان مرگتون خواهد بود! ... آقاهه با التماس میگه: شما رو به خدا به هر کس که میپرستید یک لیتر دیگه از من خون بکشید ... پرستار میگه: آقا آخه دیگه خونی در رگ شما باقی نمیمونه ! آقاهه میگه من هم همین رو میخوام تا بگم: تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست
No comments:
Post a Comment