ماهی قرمز کوچولو گفت : نه !
من نمیخوام مثل این بقچه سیاهها باشم
که روزی چند بار بقچههاشون رو به هوا میکنند
و طوفان اجتماعی بوجود میارند ...
من میخوام برم ، برم به اون دور دورها
ببینم کافرها چی میگن ! آیا کافرها هم بقچههاشون
مثل اینها سیاه و گنده هست ؟
ماهی قرمز کوچولو براه افتاد رفت و رفت
تا به شهر سبز روشنگری و آزادی رسید
و دید که ایرانی شده و آزاد شده !
میدونید از چی آزاد شده بچههای خوب ؟
از بند جهالت و بردگی و نادانی!!
و میهن را به پای بیگانگان دادن و بندهٔ ی بیگانگان شدن !
آره آزاد شده بود که اسمش شد ...
ندا ، سهراب ، ترانه ، فرزاد ، شیرین ، اشکان
و هزاران هزار از این اسامی ...
بعدش میدونید چه اتفاقی افتاد بچهها ؟
یکدفعه دید صبح شده و تمام میهن و مردمش
آزاد شدن و از این بقچه سیاههای گنده هم خبری نیست ...
صبح که از خواب بیدار شد با خودش تصمیم گرفت
به راه خوابی که دیده بره
من نمیخوام مثل این بقچه سیاهها باشم
که روزی چند بار بقچههاشون رو به هوا میکنند
و طوفان اجتماعی بوجود میارند ...
من میخوام برم ، برم به اون دور دورها
ببینم کافرها چی میگن ! آیا کافرها هم بقچههاشون
مثل اینها سیاه و گنده هست ؟
ماهی قرمز کوچولو براه افتاد رفت و رفت
تا به شهر سبز روشنگری و آزادی رسید
و دید که ایرانی شده و آزاد شده !
میدونید از چی آزاد شده بچههای خوب ؟
از بند جهالت و بردگی و نادانی!!
و میهن را به پای بیگانگان دادن و بندهٔ ی بیگانگان شدن !
آره آزاد شده بود که اسمش شد ...
ندا ، سهراب ، ترانه ، فرزاد ، شیرین ، اشکان
و هزاران هزار از این اسامی ...
بعدش میدونید چه اتفاقی افتاد بچهها ؟
یکدفعه دید صبح شده و تمام میهن و مردمش
آزاد شدن و از این بقچه سیاههای گنده هم خبری نیست ...
صبح که از خواب بیدار شد با خودش تصمیم گرفت
به راه خوابی که دیده بره
No comments:
Post a Comment