های هیتلر !!
احمدولف هیتلری نژاد
(نویسنده:مجید رحیمی)
برگرفته از کیهان لندن شماره ی ۱۲۶۷ -۵ اوت۲۰۰۹
آیا این آقای رئیس جمهوری کودتا چی سر رهبر را هم خواهد خورد و خود را شاه شیعیان معرفی خواهد نمود ؟!
اگر ماکیاول به عنوان بدنام ترین سیاستمدار جهان معرفی شده است، به احتمال بسیار قوی عنوان خبیث ترین کوتوله ی سیاسی جهان به محمود احمدی نژاد و یا "احمدولف هیتلری نژاد" داده خواهد شد.
شاید بسیاری از کسانی که امروز حاضرند برای دوباره نشاندن این کوتوله ی سیاسی بر صندلی ریاست جمهوری همه کاری انجام دهند، فردا اولین قربانیان بعد از پیروزی وی باشند! زیرا خصلت دیکتاتورها این است که بعد از پایان ساختمان، نخست چهار چوب آنرا باز میکنند و سپس تکّه تکّه میسازند!
نیروهای بسیج و سپاه که روزگاری آخرین لقمه ی خود را هم به دیگری می بخشیدند و در جبههها برای نجات جان هم میهنان خود بارها و بارها جان خود را به خطر میانداختند، کسانی که قلبشان یک پارچه نور بود و تنها آرزویشان مرگ به هنگام خدمت به خلق بود، چه شده است که امروز اینچنین فاحش داستان شیطان را میبینند و به ندای قلبشان توجه نمیکنند و آن دستان را غرق در بوسه میسازند ؟!
آیا حقیقتاً این صحنههایی که در این چند هفته دنیا را به لرزه در آورد و فریاد و فغان ملتی را که به دنبال حق خود به عرش آسمان برد، هیچ تاثیری در دل و جان این پاسداران و بسیجیان که روزگاری سنبل فداکاری بودند به جا نگذاشت و نمیگذرد !
هیچ پدری و مادری به فرزند پاسدار و بسیجی خود نگفته و نمیگوید که فرزند، امروز وظیفه ی توست که ضحاک را نابود سازی و ملتی را رها گردانی، نه آنکه به ستیز با مردم برخیزی ؟
هیچ پاسدار محافظی خونش به جوش نیامد که تفنگ خود بر زمین بگذارد و از کشتار مردم بپرهیزد ؟
هیچیک از آن قهرمانان جنگ با خود نگفت این جوانان امروز که اینچنین به خاک و خون میافتند، وقتی که نوزاد و کودک بودند، من برای آنکه به آنان گزندی نرسد و دست خونخوار صدام به گهوارهشان نزدیک نشود، به جبههها رفتم که جان خود فدا کنم تا خاری به پای آنان نرود، و حال چگونه است که خود تیر بر قلبشان مینشانم؟! چماق بر سرشان میکوبم؟! چاقو و قمه بر پهلوهاشان مینشانم ؟! و سپس روانه ی زندانشان میسازم تا به کارهایم به دور از چشم مردم ادامه دهم؟! آخر مگر این جوانان چه می خواهند و چه میگویند که باید این سزایشان باشد ؟!
حقیقتا کجایند آن شیر مردان پاسداری که خود را چون آن عربی میدانستند که برخاست و رو به عمر امام مسلمین گفت: اگر پایت خطا بگذری با همین شمشیر کجم راستت میکنم؟!
آیت الله خامنهای با این حرکت ضد مردمی خود آخرین قمار سیاسی و مذهبی خود را نمود و چنانچه پیشاپیش هم نمایان بود در این قمار آنچه را هم که توا نسته بود در طول این بیست سال بزور برای خود نگاه دارد از دست داد !
او امروز مردهای متحرک بیش نیست که شاید حتی افراد خانواده اش و یا نوه هایش از داشتن چنین پدر و پدر بزرگی عرق شرم با پیشانی بنشانند! و چه بسا به همین خاطر هم توسط احمدی نژاد کنار زده شود، و این کوتوله ی هیتلری نژاد هم امام شود و هم رئیس جمهوری ! از سوی دیگر شکی ندارم که در میان محافظان هر دوی این آقایان یعنی خامنه ای و احمدی نژاد یا احمدولف هیتلری نژاد از بعد از این حادثهها و مرگ جوانان بی گناه که جزو شجاعترین و میهن دوستترین انسانهای این سرزمین بودند، آن تقدس چنان فرو شکست که بر عکس گذشته هر بار که چشمشان به این دو و یا حتی آن دیگر شرکای کودتا بیفتد خونشان بجوش میآید و چه بسا روح فداکاری چون سالهای جنگ چنان وادارشان سازد که نقطه ی پایانی بر زندگی ننگین این به اصطلاح رهبران نظام بگذارند!
این سخن را از آن جهت میگویم که تنی چند از دوستان قدیمی و هم مدرسه ایهایم در پستهای نسبتا بالا در سپاه مشغول به کار هستند، چندی پیش که بعد از مدتها با هم تلفنی گفتگو میکردیم میگفت: شرمندگی در همه ی همکارانم موج میزند! شبها بعد از کار به خانه ی یکی از همکاران میرفتیم و ساعتها در مقابل تلویزیونهای ماهوارهای به صحنههای درگیری نگاه میکردیم و ضجه میزدیم... ما از ملتیم! این را به ملت بگو!
" رهایی از اهرمن/ کار سپاه میهن ... ولایت مطلقه/ دشمن هر مرد و زن"
این ضجهها و این روح لطیف این بچههای پاسدار که هنوز غیرت و جوانمردی را در خود حفظ کرده اند به عمر ننگین این رهبران کودتا گر ضد مردمی پایان خواهد بخشید.
احمدولف هیتلری نژاد
(نویسنده:مجید رحیمی)
برگرفته از کیهان لندن شماره ی ۱۲۶۷ -۵ اوت۲۰۰۹
آیا این آقای رئیس جمهوری کودتا چی سر رهبر را هم خواهد خورد و خود را شاه شیعیان معرفی خواهد نمود ؟!
اگر ماکیاول به عنوان بدنام ترین سیاستمدار جهان معرفی شده است، به احتمال بسیار قوی عنوان خبیث ترین کوتوله ی سیاسی جهان به محمود احمدی نژاد و یا "احمدولف هیتلری نژاد" داده خواهد شد.
شاید بسیاری از کسانی که امروز حاضرند برای دوباره نشاندن این کوتوله ی سیاسی بر صندلی ریاست جمهوری همه کاری انجام دهند، فردا اولین قربانیان بعد از پیروزی وی باشند! زیرا خصلت دیکتاتورها این است که بعد از پایان ساختمان، نخست چهار چوب آنرا باز میکنند و سپس تکّه تکّه میسازند!
نیروهای بسیج و سپاه که روزگاری آخرین لقمه ی خود را هم به دیگری می بخشیدند و در جبههها برای نجات جان هم میهنان خود بارها و بارها جان خود را به خطر میانداختند، کسانی که قلبشان یک پارچه نور بود و تنها آرزویشان مرگ به هنگام خدمت به خلق بود، چه شده است که امروز اینچنین فاحش داستان شیطان را میبینند و به ندای قلبشان توجه نمیکنند و آن دستان را غرق در بوسه میسازند ؟!
آیا حقیقتاً این صحنههایی که در این چند هفته دنیا را به لرزه در آورد و فریاد و فغان ملتی را که به دنبال حق خود به عرش آسمان برد، هیچ تاثیری در دل و جان این پاسداران و بسیجیان که روزگاری سنبل فداکاری بودند به جا نگذاشت و نمیگذرد !
هیچ پدری و مادری به فرزند پاسدار و بسیجی خود نگفته و نمیگوید که فرزند، امروز وظیفه ی توست که ضحاک را نابود سازی و ملتی را رها گردانی، نه آنکه به ستیز با مردم برخیزی ؟
هیچ پاسدار محافظی خونش به جوش نیامد که تفنگ خود بر زمین بگذارد و از کشتار مردم بپرهیزد ؟
هیچیک از آن قهرمانان جنگ با خود نگفت این جوانان امروز که اینچنین به خاک و خون میافتند، وقتی که نوزاد و کودک بودند، من برای آنکه به آنان گزندی نرسد و دست خونخوار صدام به گهوارهشان نزدیک نشود، به جبههها رفتم که جان خود فدا کنم تا خاری به پای آنان نرود، و حال چگونه است که خود تیر بر قلبشان مینشانم؟! چماق بر سرشان میکوبم؟! چاقو و قمه بر پهلوهاشان مینشانم ؟! و سپس روانه ی زندانشان میسازم تا به کارهایم به دور از چشم مردم ادامه دهم؟! آخر مگر این جوانان چه می خواهند و چه میگویند که باید این سزایشان باشد ؟!
حقیقتا کجایند آن شیر مردان پاسداری که خود را چون آن عربی میدانستند که برخاست و رو به عمر امام مسلمین گفت: اگر پایت خطا بگذری با همین شمشیر کجم راستت میکنم؟!
آیت الله خامنهای با این حرکت ضد مردمی خود آخرین قمار سیاسی و مذهبی خود را نمود و چنانچه پیشاپیش هم نمایان بود در این قمار آنچه را هم که توا نسته بود در طول این بیست سال بزور برای خود نگاه دارد از دست داد !
او امروز مردهای متحرک بیش نیست که شاید حتی افراد خانواده اش و یا نوه هایش از داشتن چنین پدر و پدر بزرگی عرق شرم با پیشانی بنشانند! و چه بسا به همین خاطر هم توسط احمدی نژاد کنار زده شود، و این کوتوله ی هیتلری نژاد هم امام شود و هم رئیس جمهوری ! از سوی دیگر شکی ندارم که در میان محافظان هر دوی این آقایان یعنی خامنه ای و احمدی نژاد یا احمدولف هیتلری نژاد از بعد از این حادثهها و مرگ جوانان بی گناه که جزو شجاعترین و میهن دوستترین انسانهای این سرزمین بودند، آن تقدس چنان فرو شکست که بر عکس گذشته هر بار که چشمشان به این دو و یا حتی آن دیگر شرکای کودتا بیفتد خونشان بجوش میآید و چه بسا روح فداکاری چون سالهای جنگ چنان وادارشان سازد که نقطه ی پایانی بر زندگی ننگین این به اصطلاح رهبران نظام بگذارند!
این سخن را از آن جهت میگویم که تنی چند از دوستان قدیمی و هم مدرسه ایهایم در پستهای نسبتا بالا در سپاه مشغول به کار هستند، چندی پیش که بعد از مدتها با هم تلفنی گفتگو میکردیم میگفت: شرمندگی در همه ی همکارانم موج میزند! شبها بعد از کار به خانه ی یکی از همکاران میرفتیم و ساعتها در مقابل تلویزیونهای ماهوارهای به صحنههای درگیری نگاه میکردیم و ضجه میزدیم... ما از ملتیم! این را به ملت بگو!
" رهایی از اهرمن/ کار سپاه میهن ... ولایت مطلقه/ دشمن هر مرد و زن"
این ضجهها و این روح لطیف این بچههای پاسدار که هنوز غیرت و جوانمردی را در خود حفظ کرده اند به عمر ننگین این رهبران کودتا گر ضد مردمی پایان خواهد بخشید.
2 comments:
Tahte tasir gharar gereftam kheili matlabe jalebi bood
Faghat on ghesmate sepahiani ke az in oza sharmgin hastand dar zehnam nemigonjad chon dar in chand rooz sepahian khalafe in ro sabet kardan
Ama onvane jalebie kotooleye siasiye hitler nejad
Susan avali
دست مریزاد آقای رحیمی گرامی، از خواندنش بسیار لذت بردم ضمن استفاده از واژههای جدید مطلب رو خوب پروروندید. براوو ...ارادتمند یک دوست ناظر از لوس آنجلس
Post a Comment